Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Whay keep a dog and bark yourself?.
<proverb>
U
چرا سگ نگه داشته اى و خود پارس مى کنى؟.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
One day I want to have a horse of my very own.
U
روزی من می خواهم یک اسب داشته باشم که شخصا به من تعلق داشته باشد.
delta clock
U
که خطا داشته یا در حلقه بی انتها قرار گرفته و یاوضعیت اشتباه داشته
to bark
U
پارس کردن
Our dog braks at strangers .
U
سگ ما به غریبه ها پارس می کند
challenge
[of a dog]
U
پارس سگی
[پس از دریافت بوی شکار]
to give the tone
U
هنگام یافتن رد شکار پارس کشیدن
Barking dogs seldom bite.
<proverb>
U
سگى که پارس مى کند بندرت گاز مى گیرد.
in prospect
U
انتظار داشته
in prospective
U
انتظار داشته
hydroxide
U
داشته باشد
kept
U
نگاه داشته
keep your peck up
U
دل داشته باشد
worksheet
U
ی داشته باشد
he has passed the chair
U
ریاست داشته است
be a man
U
مردانگی داشته باشید
keep your peck up
U
جرات داشته باشید
you bet
U
یقین داشته باش
tripods
U
چیزی که سه پایه داشته
tripod
U
چیزی که سه پایه داشته
if any
U
اگر داشته باشد
par for the course
<idiom>
U
تنها چیزیکه انتظار داشته
the u states
U
کشوری که پادشاه داشته باشد
the u kingdom
U
کشوری که پادشاه داشته باشد
pent up
U
دریک جا نگاه داشته شده
Keep an eye on things.
U
هوای کاررا داشته باش
Be of good courage .
U
قوت قلب داشته باشید
As much as you wish to have .
U
هر قدر که میل داشته با شید
Be patient .
U
صبر داشته باش ( حوصله کن )
He has become too big for his boots. He is getting above himself .
U
هوا( یابو ) ورش داشته
he had need remember
U
بایستی بخاطر داشته باشید
frothily
U
بی انکه مغزیامعنی داشته باشد
irrelatively
U
بی انکه وابستگی داشته باشد
ineffectively
U
بی انکه اثری داشته باشد
ukase
U
فرمان امیراتور که قوت قانونی داشته
paralleling
U
اگر به توجه نیاز داشته باشند
It is immaterial how rich he may be .
U
مهم نیست چقدر ثروت داشته با شد
I'd like to have a place of my own
[to call my own]
.
U
من منزل خودم را می خواهم داشته باشم.
for no p reason
U
بی انکه دلیل خاصی داشته باشد
roundelay
U
تصنیف یاسرودی که برگردان داشته باشد
Make sure the statuette doesnt topple over .
U
هوای مجسمه را داشته باش که نیافتد
eye cup
U
فرفی که چشم رادران نگاه داشته
numbly
U
بی انکه حس داشته باشد یا تکان خورد
parallels
U
اگر به توجه نیاز داشته باشند
carbuncles
U
لعلی که تراش محدب داشته باشد
Moderation in all things.
<proverb>
U
در همه چیز اعتدال داشته باش.
carbuncle
U
لعلی که تراش محدب داشته باشد
irrelevantly
U
بدون اینکه وابستگی داشته باشد
walk (all) over
<idiom>
U
انجام هرکاری که دوست داشته باشه
incomparably
U
بدون اینکه نظر داشته باشد
parallel
U
اگر به توجه نیاز داشته باشند
paralleled
U
اگر به توجه نیاز داشته باشند
unauthorized
U
آنچه باید مجوز داشته باشد
off the point
U
بدون اینکه وابستگی داشته باشد
parallelled
U
اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallelling
U
اگر به توجه نیاز داشته باشند
it is in good keep
U
خوب نگاه داشته یاحفافت شونده
four by four
U
خودرو چهارچرخی که هرچهارچرخ ان نیرو داشته باشد
on occasion
U
لدی الاقتضا هر وقت موقعیت داشته باشد
nutritively
U
چنانکه قوت دهدیا غذائیت داشته باشد
nutritiously
U
چنانکه قوت دهد یا غذائیت داشته باشد
four in hand
U
گردونه چهار اسبه که یک راننده داشته باشد
large ship
U
کشتی که بیش از 731 مترطول داشته باشد
gazebo
U
عمارت تابستانی که چشم اندازخوبی داشته باشد
corporator
U
گروه یا شرکتی که شخصیت حقوقی داشته باشد
inefficaciously
U
ناسودمندانه بی انکه سودیا فایدهای داشته باشد
corporate town
U
شهری که حقوق بلدی داردومیتواندشهرداری داشته باشد
titular charge daffaires
U
کاردارسفارتخانه در حالی که اختیارات خاص داشته باشد
actual job
[job held]
[occupation held]
U
پیشه در حال حاضر نگه داشته شده
harpies
U
جانوری که تن ورخسار زن وبال وچنگال مرغ را داشته
reefer
U
خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
reefers
U
خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
You cannot have it both ways .
<proverb>
U
نمى توانى هم این را داشته باشى هم آنرا .
pointlessly
U
بی انکه معنی ویژه یا لطفی داشته باشد
fieldsman
U
کسیکه دربازی توپ رانگاه داشته برمیگرداند
harpy
U
جانوری که تن ورخسار زن وبال وچنگال مرغ را داشته
chimaera
U
جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
What effect do you think the changes will have on you?
U
فکر می کنید تغییرات چه تاثیری بر شما داشته باشد؟
fractional reserve banking
U
بانک باید 02دلار ذخیره قانونی داشته باشد
i insist on your being present
U
جدا` عقیده دارم که شما بایدحضور داشته باشید
Would you care for a cup of coffee?
U
آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
convalescent center
U
یکان بهداری که فرفیت 0051 تختخواب را داشته باشد
Shoppers were scrambling to get the best bargains.
U
خریداران تقلا می کردند بهترین معامله را داشته باشند.
borough
U
شهریاقصبهای که وکیل به مجلس بفرستدیاانجمن شهرداری داشته باشد
pay d.
U
خاک زرداریاسیم دارکه شستن ان صرف داشته باشد
alternates
U
که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
alternated
U
که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
toneme
U
لفظی که درالسنه اهنگی تلفظ خاصی داشته باشد
lugger
U
زورق بادبانی که یک یا چندبادبان چهار گوش داشته باشد
love thy neighbour as thyself
U
همسایه یا نوع خود را مانندخود دوست داشته باش
alternate
U
که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
chimera
U
جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
chimeras
U
جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
lagan
U
کالایی که درته دریابا گویهای نگاه داشته باشد
set in
<idiom>
U
تغییرات آب وهوا شروع وممکنه ادامه داشته باشد
boroughs
U
شهریاقصبهای که وکیل به مجلس بفرستدیاانجمن شهرداری داشته باشد
to drag in a subject
U
موضوعی رابدون انکه ضرورت داشته باشد بمیان اوردن
over voltage protection
U
وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد
over crowding
U
تعداد ساکنین از میزانی که قانون مسکن مقرر داشته است
So much for our holiday.
U
این هم از تعطیلاتمان.
[یک چیزی یا موقعیتی نگذاشت تعطیلات داشته باشند.]
nominative subject
U
اسم یا ضمیری که بعلت میندبودن حالت فاعلی داشته باشد
I don't think there's any question about it.
U
من فکر نمی کنم که در مورد آن تردیدی وجود داشته باشد.
laid paper
U
کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
That's the end of our holiday.
U
این هم از تعطیلاتمان.
[یک چیزی یا موقعیتی نگذاشت تعطیلات داشته باشند.]
few
U
تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
fewest
U
تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
double coincidence of wants
U
نیازها وضعیتی که باید در مبادله پایاپای وجود داشته باشد
fewer
U
تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
interlocking directorate
U
حالتی که شخص واحد ریاست چندین کمپانی رقیب را داشته باشد
conned
U
در DOS و 2/OS نام دستگاهی که به صفحه کلید ومونیتور دلالت داشته باشد
rate
U
بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
powers
U
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
CD quality
U
چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
quantum meruit
U
هر قدر کارش واقعا" ارزش داشته باشد در دعوی کارگربر کارفرما
powering
U
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
powered
U
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
rates
U
بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
power
U
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
conning
U
در DOS و 2/OS نام دستگاهی که به صفحه کلید ومونیتور دلالت داشته باشد
con
U
در DOS و 2/OS نام دستگاهی که به صفحه کلید ومونیتور دلالت داشته باشد
controlling company
U
موسسهای که یک یا چندموسسه دیگر را تحت کنترل یاتملک داشته باشد paterncompany
nunc pro tunc
U
حکم یا سند جدید الصدور که نسبت به گذشته تاثیر داشته باشد
cons
U
در DOS و 2/OS نام دستگاهی که به صفحه کلید ومونیتور دلالت داشته باشد
identity
U
تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
fixes
U
فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
double
U
درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
autos
U
امکان تکرار مجدد حرف در صورتی که کلید پایین نگه داشته شود
doubled
U
درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
doubled up
U
درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
to reinvent the wheel
<idiom>
U
هدر مقدار زیادی از زمان و یا تلاش در ساختن چیزی که قبلا وجود داشته.
identities
U
تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
fix
U
فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
id
U
کلمه رمز یا کلمهای کاربری را مشخص میکند تا به سیستم دستیابی داشته باشد
addressing
U
بزرگترین محلی که یک برنامه مشخص یا CPU میتواند مستقیما به آن دستیابی داشته باشد
reserves
U
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
universal time
U
زمان که به گردش زمین بستگی داشته باشد و لذا بطورمطلق یکسان نمیباشد
cartel
U
اتحادیه شرکتهایی که سعی دارند بازار کالایی را دراختیار خود داشته باشند
reserve
U
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
auto
U
امکان تکرار مجدد حرف در صورتی که کلید پایین نگه داشته شود
cartels
U
اتحادیه شرکتهایی که سعی دارند بازار کالایی را دراختیار خود داشته باشند
reserving
U
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
distaff
U
التی که گلوله پشم نریشته راروی ان نگاه داشته و پس ازریشتن بدور دوک می پیچند
passwords
U
کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد
nonaligned
U
که به درستی در ارتباط با یکیدرگ قرار نگرفته اند تا کار این بهینه داشته باشند
odder
U
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
customs of war
U
اداب مربوط به جنگ که بدون انکه قدرت قانونی داشته باشد موردقبول دولتهاست
minimal tree
U
درfکه گرههای آن به روش بهینه سازماندهی شده اند تا بیشترین کارایی را داشته باشند
oddest
U
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
odd
U
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
gem-set rug
U
قالچه جواهر نشان
[بیشتر در هند رواج داشته و قدمت آن به بیش از صد سال می رسد.]
monitor
U
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitored
U
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
password
U
کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد
addressable
U
ترمینالی که دادهای را می پذیرد که آدرس صحیح و شماره شناسایی در ابتدای پیام داشته باشد
monitors
U
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
case
U
تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد
cases
U
تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد
Those who play with edged tools must expect to be .
<proverb>
U
کسى نه با وسائل تیز بازى مى کند باید انتظار بریده شدن دستش را داشته باشد .
tin mordent
U
دندانه قلع
[در رنگرزی]
[که بیشتر اثر سفیدکنندگی داشته و رنگ های روشن را بوجود می آورد.]
We consider it a great honor to have you here with us tonight.
U
این برای ما افتخار بزرگی حساب میشود که امشب شما را اینجا همراه با ما داشته باشیم.
legal reserves
U
مقدار وجهی که بانکهای تجارتی طبق قانون باید نزد بانک مرکزی داشته باشند
icebox rivet
U
میخ پرچهای الومینیوم که تاموقع مصرف باید در دمای زیر صفر نگه داشته شوند
Internet
U
می را می سازد که اینترنت و اتصالات فروش را آماده میکند تا کاربران خصوصی به آنها دسترسی داشته باشند
equitable mortgage
U
بدون انکه موضوع این عمل یاتاسیس صراحتا" یا منجزا"به رهن دلالت داشته باشد
venturi
U
کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
parity
U
سیسم برسی خطا که هر سری بیتهای ارسالی باید تعداد یکهای دودویی فرد داشته باشند
wet bulb termometere
U
ترمومتری که در ان جزء حساس توسط پارچهای که همواره با اب مرطوب نگاه داشته میشود احاطه شده است
juke joint
U
رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
fasces
U
یک دسته میله که تبری در میان ان قرار داشته وپیشاپیش فرمانداران رومی می بردند و نشان قدرت بوده
parity
U
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای ارسالی باید تعداد یکهای دودویی زوج داشته باشند
large scale computer
U
که میتواند به حافظه با فرفیت بالا دستیابی داشته باشد و نیز وسایل پشتیبان مثل کاربران چندتایی
Life in not a problem to be solved, but a reality to be experienced.
U
زندگی مسئله ای نیست، که نیاز به حل کردن داشته باشد، بلکه حقیقتی است که باید تجربه کرد.
cache
U
بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
caches
U
بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
cache memory
U
بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
acrostolium
U
[قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
variable
U
ثبات یا محل ذخیره سازی که میتواند هر عدد یا حروف داشته باشد و در حین اجرای برنامه تغییر کند
qualified indorsement
U
فهرنویسی برات یا سفته با ذکرمطلبی که مسئوولیت فهرنویس را نسبت به ان چه قانون مقرر داشته است محدودتر یا وسیعتر کند
musub duchi
U
موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
variables
U
ثبات یا محل ذخیره سازی که میتواند هر عدد یا حروف داشته باشد و در حین اجرای برنامه تغییر کند
wild card
U
روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
record
U
برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
aliens
U
وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
alien
U
وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
absolute ceiling
حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
HE that lies down with dogs must expect to rise with fleas..
<proverb>
U
کسى که با سگها بخوابد بایستى انتظار آن را هم داشته باشد که با یشرات برخیزد.(پسر نوی با بدان بنشست ,خاندان نبوتش گم شد).
encapsulated
U
دستور Post Script که یک تصویر یا صفحه را در یک فایل شرح میدهد که میتواند در یک برنامه گرافیکی یا DTP قرار داشته باشد
do while
U
یک دستور برنامه نویسی زبان سطح بالا که تا موقعی که شرایط معینی وجود داشته باشد دستورالعملهای حلقهای را اجرا میکند
collagteral trust bonds
U
قرضه هائیکه قرضه یا سهام دیگری به عنوان پشتوانه داشته باشند
four by two
U
خودرو چهارچرخی که فقط دوچرخ ان نیرو داشته باشد خودرو چهار در دو
either or operation
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
open
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opens
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opened
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
melodrama
U
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
melodramas
U
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
apophasis
U
افهار مطلبی درعین حالی که گوینده بی میلی خود را نسبت به افهار ان بیان داشته
carry ship
U
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
backwind
U
حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
tenancy in common
U
حالتی که جمعی با عناوین مختلف در اداره ملکی شرکت داشته باشند بدون ان که به وحدت مالکیت ان خللی وارد اید مدت اجاره
tenant by sufference
U
هر گاه کسی ملکی رابا عنوان و سمت قانونی درتصرف داشته باشد و پس اززوال سمت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com