English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stoplight U چراغ علامت توقف وسائط نقلیه
stoplights U چراغ علامت توقف وسائط نقلیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
means of transport U وسائط نقلیه
traffic U عبو ومرور وسائط نقلیه
trafficked U عبو ومرور وسائط نقلیه
meeting U تلاقی وسائط نقلیه برخوردها
meetings U تلاقی وسائط نقلیه برخوردها
trafficking U عبو ومرور وسائط نقلیه
traffics U عبو ومرور وسائط نقلیه
traffick U عبو ومرور وسائط نقلیه
traffic signal U علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
hijack U دزدی هواپیماوسایر وسائط نقلیه ومسافران ان
hijacks U دزدی هواپیماوسایر وسائط نقلیه ومسافران ان
hijacked U دزدی هواپیماوسایر وسائط نقلیه ومسافران ان
checkpoint U محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
check-points U محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
road test U ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
trailerite U ساکن اتاقهای متحرک بوسیله وسائط نقلیه
checkpoints U محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
dilly U وسائط نقلیه مختلف از قبیل ارابه و کامیون و غیره
trailer camp U محل استقرار ترایلربااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
trailer park U محل استقرار ترایلربا اتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
trailer court U محل استقرار ترایلر بااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
motor pool U گروهی از وسائط نقلیه برای مقاصد نظامی یا حمل ونقل بنوبت
following distance U فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
logistics U شعبهای از فنون نظامی که درباره فن لشکرکشی و وسائط نقلیه وتهیه اردوگاه واذوقه ومهمات لازمه درطی لشکرکشی بحث میکند
stop sign U علامت توقف
Red light is a signal for danger . U چراغ قرمز علامت خطر است
daymark U علامت ساحلی بدون چراغ فار دریایی روزانه
piggy back traffic U حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
piggyback trafic U حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
transhipment U انتقال محموله از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
transhipment U انتقال کالا از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
tracked vehicle U وسیله نقلیه بکسل کننده وسیله نقلیه یدک کش
symbol U اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
interlook dormant period U زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
symbol U علامت ترسیمی علامت فرمولی
character U نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
characters U نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
bingo U علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
stand fast U فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
conveyances U وسیله نقلیه
vehicles U وسیله نقلیه
conveyance U وسیله نقلیه
vehicle U وسیله نقلیه
transporting U وسیله نقلیه
transports U وسیله نقلیه
transport U وسیله نقلیه
transported U وسیله نقلیه
steed U وسیله نقلیه
steeds U وسیله نقلیه
conveying appliance U وسیله نقلیه
transport car U وسیله نقلیه
right of way U حق تقدم در عبوروسائط نقلیه
motor vehicle U وسیله نقلیه موتوری
six by six U وسیله نقلیه شش چرخه
rights of way U حق تقدم در عبوروسائط نقلیه
Other means of transport U سایر وسایل نقلیه
conveyances U وسیله نقلیه ابلاغ
conveyance U وسیله نقلیه ابلاغ
power plants U محرکه وسیله نقلیه
space vehicle U وسیله نقلیه فضایی
utility car U وسیله نقلیه عمومی
utility vehicle U وسیله نقلیه عمومی
power plant U محرکه وسیله نقلیه
vehicle chain U زنجیر وسیله نقلیه
articulated vehicle U وسیله نقلیه مفصلی
traction motor U موتور وسیله نقلیه
traction battery U باطری وسیله نقلیه
crawl type vehicle U وسیله نقلیه نوع خزنده
traffics U رفت و امد وسایل نقلیه
to catch the connection U وسیله نقلیه رابط را گرفتن
trafficked U رفت و امد وسایل نقلیه
shuttled U وسیله نقلیه با مسیر مشخص
shuttle U وسیله نقلیه با مسیر مشخص
deadweight tonnage U حداکثر تناژ وسیله نقلیه
dead storage U انبار وسایط نقلیه و تجهیزات
traffic U رفت و امد وسایل نقلیه
slot charter U اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
trafficking U رفت و امد وسایل نقلیه
shuttles U وسیله نقلیه با مسیر مشخص
crawl drive U محرک وسیله نقلیه خزنده
to alight from a vehicle U پیاده شدن از وسیله نقلیه ای
motorcar U وسیله نقلیه موتوری اتومبیل
bale cubic capacity U تناژ وسیله نقلیه از نظرحجمی
pay load U فرفیت مفید وسیله نقلیه
automotive U تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
automotive U مربوط به وسایل نقلیه خودرو
bare boat charter U اجاره دربست وسیله نقلیه
amphibian vehicle U وسیله نقلیه برای خشکی و اب
refrigerator vehicle U وسیله نقلیه یخچال دار
utility vehicle U وسیله نقلیه عام المنفعه
amaxophobia U هراس ازمسافرت با وسایل نقلیه
motor traffic U رفت و امد وسایل نقلیه موتوری
on board computer U کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
multi purpose vehicle U وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
tractive force U نیروی کشش وسایل نقلیه موتوری
high jack U دزدی هواپیما وسایروسائط نقلیه ومسافران ان
earthmover [bulldozer] U بولدوزر [ساخت و ساختمان] [وسایل نقلیه]
dozer [colloquial] [bulldozer] U بولدوزر [ساخت و ساختمان] [وسایل نقلیه]
caterpillar bulldozer U بولدوزر [ساخت و ساختمان] [وسایل نقلیه]
transshipment U انتقال به کشتی یا وسیله نقلیه دیگری
intermodal transport U حمل با چند نوع وسیله نقلیه
intermodal transport U حمل با چند نوغ وسیله نقلیه
high beam U نقطه درخشان ونورانی جلووسایل نقلیه
to set out for England U به سوی انگلیس رهسپار شدن [با وسیله نقلیه]
trasship U بکشتی یا وسیله نقلیه دیگری انتقال دادن
black box U سرعت و مسافت سنج [ وسایل نقلیه خودرو]
speedograph U سرعت و مسافت سنج [ وسایل نقلیه خودرو]
tachograph U سرعت و مسافت سنج [ وسایل نقلیه خودرو]
free on board U بدون هزینه حمل تا روی وسیله نقلیه
fare dodger U کسی که بدون بلیط سوار وسایل نقلیه می شود
travois U ارابه یا وسیله نقلیه قدیمی سرخ پوستان امریکا
time charter U اجاره کردن وسیله نقلیه برای مدت معین
lamplighter U چراغ چی
overtaking light U چراغ
nightlights U چراغ کم سو
lamp چراغ
white steaming light U چراغ
lamps U چراغ
nightlight U چراغ کم سو
lampad U چراغ
lampers U چراغ
inbound traffic U مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
torches U چراغ قوه
torched U چراغ قوه
beacons U چراغ دریایی
beacon U چراغ دریایی
torch چراغ قوه
spotlight U چراغ نورافکن
bunsen burners U چراغ بونزن
mantles U توری چراغ
magic lantern U چراغ عکس
limelight U چراغ یانورقوی
blowtorches U چراغ جوشکاری
bunsen burner U چراغ بونزن
hurricane lamps U چراغ دریایی
hurricane lamps U چراغ بادی
neon U چراغ نئون
hurricane lamp U چراغ دریایی
magic lanterns U چراغ عکس
hurricane lamp U چراغ بادی
torching U چراغ قوه
traffic lights U چراغ راهنمایی
lantern U چراغ توری
lightest U چراغ راهنمایی
lanterns U چراغ بادی
lighted U چراغ راهنمایی
light U چراغ راهنمایی
lanterns U چراغ دریایی
lamp-posts U تیر چراغ
lamp-post U تیر چراغ
mantle U توری چراغ
lamp post U تیر چراغ
light bulbs U چراغ برق
light bulb U چراغ برق
gas light U چراغ گازی
gas lights U چراغ گازی
spotlights U چراغ نورافکن
lantern U چراغ دریایی
spotlighted U چراغ نورافکن
traffic light U چراغ راهنمایی
spotlighting U چراغ نورافکن
light house U چراغ دریایی
kerosene U نفت چراغ
lanterns U چراغ توری
stoplight U چراغ ترمز
lamplight U روشنائی چراغ
stoplights U چراغ ترمز
lamp لامپ چراغ
flashlights U چراغ قوه
lamps U لامپ چراغ
flashlight U چراغ قوه
lantern U چراغ بادی
blowtorch U چراغ جوشکاری
electric lamp U چراغ برق
mantle lamp U چراغ توری
kerosone U نفت چراغ
mantle burner U چراغ توری
come-on U چراغ زدن
lucernal U چراغ دار
gas flame U چراغ گازی
gaslight U چراغ گاز
flashing light U چراغ چشمک زن
flash light U چراغ قوه
pocket lamp U چراغ قوه
paraffin oil U نفت چراغ
electric torch U چراغ قوهای
warning light U چراغ خطر
occulting light U چراغ ممتد
torch light U چراغ قوهای
fanal U چراغ گشتی
safety lamp U چراغ ایمنی
fixed light U چراغ ثابت
miner's lamp U چراغ معدن
red light U چراغ قرمز
come-ons U چراغ زدن
red lights U چراغ قرمز
red light U چراغ سمت چپ
light line U خط چراغ جنگی
red light U چراغ خطر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com