English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 127 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
boulder well U چاه قلوه سنگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stele U ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
stela U ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
kidneys U قلوه
kidney U قلوه
lithoprint U با چاپ سنگی چاپ کردن عکس از روی چاپ سنگی برداشتن
cobblestones U قلوه سنگ
macadam U قلوه سنگ
pebble U قلوه سنگ
debris U قلوه سنگ
renal calculus U سنگ قلوه
pebbles U قلوه سنگ
road metal U قلوه سنگ
cobblestone U قلوه سنگ
roughed stone block U قلوه سنگ کلنگی
rubble concrete U بتن قلوه سنگ
rubble U قلوه سنگ پاره اجر
clapper bridge U پل سنگی
petrean U سنگی
lithic U سنگی
petrolsal U سنگی
petrous U سنگی
equiponderance U هم سنگی
stony U سنگی
rock fill dam U سد سنگی
barrier reef U سد اب سنگی
monolithic U تک سنگی
stoney U سنگی
lithoid U سنگی
layer of rock U لایه سنگی
gabion U تور سنگی
mesolithic U میانه سنگی
lithographic print U چاپ سنگی
layer of rock U طبقه سنگی
paleolithic U پارینه سنگی
concretion U سنگی شدن
paleolithic U دیرینه سنگی
eolith U اسکله سنگی
polyantography U چاپ سنگی
autography U چاپ سنگی
cordons U ازاره سنگی
Lantern-cross U صلیب سنگی
bracket U کژ پشت سنگی
stone work U کار سنگی
stonework U ساختمان سنگی
lithography U چاپ سنگی
stone lining U پوشش سنگی
lithograph U چاپ سنگی
rock wash U پوشش سنگی
Stone Age U پارینه سنگی
cordon U ازاره سنگی
stone lining U روکش سنگی
rock salt U نمک سنگی
lithographs U چاپ سنگی
en delit U میل ستون سنگی
catapult [British E] U تیر و کمان سنگی
pertrosal bone U استخوان سنگی یاحجری
slingshot [American E] U تیر و کمان سنگی
weather moulding U سنگی که اب باران راردمیکند
stone ballast U مصالح شکسته سنگی
bed rock ledge U لایه سنگی کف بستر
hard pan U قشر سنگی شده
aggregates U کلوخه مصالح سنگی
snowdrift U تره تیزک سنگی
breccia U جوش خرده سنگی
aggregate U کلوخه مصالح سنگی
lithography U روش چاپ سنگی
calcify U اهکی یا سنگی کردن
basaltic stratum U لایه سیاه سنگی
stone U سنگ میوه سنگی
stones U سنگ میوه سنگی
columnar basalt U ستونهای سیاه سنگی
stoning U سنگ میوه سنگی
checkstone U گیره سنگی کوهنوردی
snowdrifts U تره تیزک سنگی
dutch stonewall U دیوار سنگی هلندی
dry mansory U [دیوار سنگی خشکه چین]
obelisks U ستون هرمی شکل سنگی
aguilla U [ستون هرمی شکل سنگی]
obelisk U ستون هرمی شکل سنگی
photolighograph U عکسبردری بوسیله چاپ سنگی
Celtic cross U [چلیپا سنگی تاریخی سلتی]
aggregate cement ratio U نسبت مواد سنگی به سیمان
stonewall formation U اسکلت پیادهای دیوار سنگی
high cross U [صلیب سنگی دوره آنگلوساکسون]
stone work U ساختمان سنگی بنایی با سنگ
dripstone U سنگی که اب باران راردمیکند ابریز
greybeard U کوزه سنگی برای باده
herm U هرمس [تندیس سنگی چار پیکر]
lithoidal U دارای شکل سنگ یا ساختمان سنگی
hermes U هرمس [تندیس سنگی چار پیکر]
neolith U الت سنگی مربوط به عصرحجر جدید
ballast U سنگینی شن و خرده سنگی که درراه اهن بکارمیرود
dolmen U ساختمانی که دارای چندستون یک پارچه سنگی است
paleolith U الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
his leg rested on a stone U پایش روی سنگی قرار گرفته بود
plant mix U مواد سنگی اغشته شده درماشین اسفالت
stylolite U ستون سنگی همجنس صخره متصل بخود
acrolith U [مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
bedrock U سنگی که در زیر طبقه سطحی زمین واقع است
chromolithograph U عکس رنگی که بوسیله چاپ سنگی تهیه میشود
acrolithus U [مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
reindeer U گوزن شمالی وابسته بدوران کهنه سنگی اروپا
sisyphus U سیسیفوس که محکوم به غلتاندن سنگی بروی کوه بود
acrolith U مجسمهای که سر و دست وپای ان سنگی و بقیه اش چوب باشد
paleontologist U ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
muller U سنگی که برای ساییدن دارو یا رنگ بکار میبرند
paleolithic U وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
underpins U پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpinned U پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpin U پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
terrane U طبقه سنگی که روی ان نوع سنگ خاصی تشکیل شده باشد
colluvim U تخته سنگی که در اثر شکاف سنگ وغیره غلتیده وبپای کوه افتاده
pilloried U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillories U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillory U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillorying U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
parapet U حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
parapets U حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
herma U ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
staked U ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stakes U ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stake U ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
over break U خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
warp-weighd loom U دارهای وزنی [این نوع دار در گذشته بیشتر بکار میرفته و در آن انتهای نخ های تار به وزنه های سنگی یا فلزی گره زده می شد.]
isodomun U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomon U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com