English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
moon knife U چاقوی پوست تراشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pullery U کارگاه پوست تراشی
endermic U انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
shaping U صفحه تراشی
neologism U واژه تراشی
shaves U ریش تراشی
neologisms U واژه تراشی
redressing U باز تراشی
shaved U ریش تراشی
rationalization U دلیل تراشی
shave U ریش تراشی
neolalia U واژه تراشی
neographism U نویسه تراشی
scleroderma U مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
razor U تیغ صورت تراشی
razors U تیغ صورت تراشی
stone work U جایگاه سنگ تراشی
bush-hammered U ابزار سنگ تراشی
blocking-out U قلم سنگ تراشی
To raise difficulties . To creat obstacles. U اشکال تراشی کردن
shaving U اصلاح صورت تراشی
gear cutting دنده تراشی [مهندسی]
granulating hammer U تیشه سنگ تراشی
crandall U چکش سنگ تراشی
grainer U تیغ پشم تراشی
statuary U مجسمه ساز هیکل تراشی
sculpture U پیکر تراشی سنگتراشی کردن
sophistry U زبان بازی برهان تراشی
sculptures U پیکر تراشی سنگتراشی کردن
carver U قلم سنگ تراشی سازنده
sculpture in miniature U پیکر تراشی کوچک اندام
dermatological U مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
spuds U چاقوی کوتاه
three bladed knife U چاقوی سه تیغه
flick-knives U چاقوی ضامندار
spud U چاقوی کوتاه
flick-knife U چاقوی ضامندار
circular cutter head U چاقوی گرد
the knife U چاقوی جراحی
case knife U چاقوی بزرگ
pocket knives U چاقوی جیبی
pigsticker U چاقوی بزرگ
drawknife U چاقوی دو دسته
moon knife U چاقوی هلالی
pocket knife U چاقوی جیبی
dissecting knife U چاقوی تشریح
pocketknife U چاقوی جیبی
keratome U چاقوی قرینه شکافی
keratotome U چاقوی قرنیه شکافی
jackknife U چاقوی بزرگ جیبی
pruning knife U چاقوی شاخه زنی
scalpels U چاقوی کالبد شکافی
scalpel U چاقوی کالبد شکافی
sheath knives U چاقوی غلاف دار
sheath knife U چاقوی غلاف دار
scalpels U چاقوی کوچک جراحی
drawingknife U چاقوی دوسردسته دار
drawshave U چاقوی دوسردسته دار
scalpel U چاقوی کوچک جراحی
catling U چاقوی تشریح یاجراحی
case knife U چاقوی جلد دار
clasp knife U چاقوی ضامن دار
grapefruit knife چاقوی گریپ فروت
switchblade knife U چاقوی ضامن دار
jack-knives U چاقوی بزرگ جیبی
bistoury U چاقوی کوچک جراحی
penknife U چاقوی کوچک جیبی
penknives U چاقوی کوچک جیبی
jack-knife U چاقوی بزرگ جیبی
jack-knifed U چاقوی بزرگ جیبی
jack-knifes U چاقوی بزرگ جیبی
jack-knifing U چاقوی بزرگ جیبی
kevel U چوب یکنوع تیشه برای سنگ تراشی
bolo U چاقوی بلند یک لبه قداره
carving knives U چاقوی حکاکی یا گوشت بری
carving knife U چاقوی حکاکی یا گوشت بری
cultrate U بشکل چاقوی شاخه زنی
hack knife U چاقوی مخصوص برش کامل
cultrated U بشکل چاقوی شاخه زنی
skinning U پوست کندن با پوست پوشاندن
skin U پوست کندن با پوست پوشاندن
skins U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned U پوست کندن با پوست پوشاندن
trench knitfe U چاقوی مخصوص مبارزه دست بیقه
parpen U سنگ تراشی مه از توی دیواری گذر کرده و ازدوسوی ان نمایان باشد
slough U پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
hook knife U چاقوی قلاب شکل [جهت گره زدن خامه ها در روش ترکی بافت]
peel U پوست انداختن پوست
tegumnentum U پوست طبیعی پوست
peels U پوست انداختن پوست
xanthochroid U شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
deforest U درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforested U درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforesting U درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforests U درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
shell U پوست
hide U پوست
skinned U پوست
peeling U پوست
skins U پوست
integument U پوست
peel پوست
skinning U پوست
peels U پوست
glume U پوست
shale U پوست
dermis U پوست
dermatalgia U پوست
shells U پوست
rinds U پوست
rind U پوست
cuticle U پوست
crustal U پوست
skin U پوست
flayer U پوست کن
goats U پوست بز
goat U پوست بز
hides U پوست
husk U پوست
husks U پوست
shelling U پوست
stripper U پوست کن
goatskin U پوست بز
barking U پوست
skinner U پوست کن
tegmentum U پوست
scalp U پوست سر
peltry U پوست
encrustations U پوست
cortices U پوست
cortex U پوست
swanskin U پوست قو
encrustation U پوست
bark U پوست
barks U پوست
skinless U بی پوست
parer U پوست کن
neurilemma or lema U پوست پی
barked U پوست
goatskins U پوست بز
hull U پوست
strippers U پوست کن
tegmen U پوست
hulls U پوست
tunc U پوست
calf skin U پوست گوساله
sheep skin U پوست گوسفند
broadtail U پوست بره
calfskin U پوست گوساله
Afrikaner U سفید پوست
debark U پوست کندن از
cutis U پوست زیرین
thin skinned U پوست نازک
cuticular U پوست مانند
cuticular U وابسته به پوست
transcutaneal U عبورکننده از پوست
whitey U سفید پوست
whity U سفید پوست
Afrikaners U سفید پوست
desquamate U پوست ریختن
encrustation U پوست زخم
derm U زیر پوست
encrustations U پوست زخم
decorticate U پوست کندن از
aboveboard U پوست کنده
chap U ترک [در پوست]
chafe U پوست رفتگی
chap U شکاف [در پوست]
skins U پوست پوستی
onion skin U پوست پیاز
to strip something off U کندن [پوست]
chap U خشگی پوست
hardshell U سخت پوست
albinism U سفیدی پوست
alphosis U بیرنگی پوست
apple peel U پوست سیب
barky U پوست دار
corticate U پوست دار
corticated U پوست دار
bast U پوست درخت
picked U پوست کنده
taxidermy U پوست ارایی
chafes U پوست رفتگی
chafing U پوست رفتگی
blach hulled U سیاه پوست
thick skinned U پوست کلفت
negress U زن سیاه پوست
flense U پوست کندن
phyma U برامدگی پوست
glumaceous U پوست دار
periderm U پوست اطراف
periderm U پوست برونی
percutaneous U از راه پوست
hard shell U سخت پوست
hulled U پوست کنده
flench U پوست کندن
pityriasis U شوره پوست
excoriate U پوست کندن از
rhytidome U پوست درخت
excoriation U پوست رفتگی
excorticate U پوست کندن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com