English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pruning knife U چاقوی شاخه زنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cultrate U بشکل چاقوی شاخه زنی
cultrated U بشکل چاقوی شاخه زنی
Other Matches
hierarchical communications system U شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
to brachiate U از شاخه به شاخه پریدن [بازوپیمایی کردن]
ramify U شاخه شاخه شدن
arborization U شاخه شاخه شدگی
branch U شاخه شاخه شدن
forkedly U بطور شاخه شاخه
branches U شاخه شاخه شدن
dog leg U شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
pocketknife U چاقوی جیبی
three bladed knife U چاقوی سه تیغه
dissecting knife U چاقوی تشریح
drawknife U چاقوی دو دسته
pocket knife U چاقوی جیبی
pocket knives U چاقوی جیبی
case knife U چاقوی بزرگ
circular cutter head U چاقوی گرد
the knife U چاقوی جراحی
flick-knife U چاقوی ضامندار
pigsticker U چاقوی بزرگ
moon knife U چاقوی هلالی
flick-knives U چاقوی ضامندار
spud U چاقوی کوتاه
spuds U چاقوی کوتاه
scalpel U چاقوی کوچک جراحی
grapefruit knife چاقوی گریپ فروت
jack-knives U چاقوی بزرگ جیبی
jack-knifing U چاقوی بزرگ جیبی
scalpels U چاقوی کوچک جراحی
jack-knifes U چاقوی بزرگ جیبی
scalpels U چاقوی کالبد شکافی
jack-knife U چاقوی بزرگ جیبی
penknives U چاقوی کوچک جیبی
penknife U چاقوی کوچک جیبی
jack-knifed U چاقوی بزرگ جیبی
drawshave U چاقوی دوسردسته دار
drawingknife U چاقوی دوسردسته دار
jackknife U چاقوی بزرگ جیبی
keratome U چاقوی قرینه شکافی
keratotome U چاقوی قرنیه شکافی
switchblade knife U چاقوی ضامن دار
clasp knife U چاقوی ضامن دار
moon knife U چاقوی پوست تراشی
catling U چاقوی تشریح یاجراحی
case knife U چاقوی جلد دار
bistoury U چاقوی کوچک جراحی
scalpel U چاقوی کالبد شکافی
sheath knife U چاقوی غلاف دار
sheath knives U چاقوی غلاف دار
carving knives U چاقوی حکاکی یا گوشت بری
bolo U چاقوی بلند یک لبه قداره
hack knife U چاقوی مخصوص برش کامل
carving knife U چاقوی حکاکی یا گوشت بری
trench knitfe U چاقوی مخصوص مبارزه دست بیقه
bifurcate U چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
hook knife U چاقوی قلاب شکل [جهت گره زدن خامه ها در روش ترکی بافت]
receding leg U شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
bifurcation U شاخه
branch U شاخه
branch line U شاخه
three way U سه شاخه
plug U دو شاخه
boughs U شاخه
bough U شاخه
furcate U شاخه شاخه
trifid U سه شاخه
nid U شاخه
nib U شاخه
acaulescent U بی شاخه
limbless U بی شاخه
fork U سه شاخه
fork U شاخه
forking U سه شاخه
forking U شاخه
arm U شاخه
knag U ته شاخه
ramulose U شاخه شاخه
ramulous U شاخه شاخه
ramus U شاخه
plugs U دو شاخه
plugging U دو شاخه
intersection leg U شاخه
nibs U شاخه
trifurcation U سه شاخه
branch cutter U شاخه بر
pinning U در شاخه
pinned U در شاخه
pin U در شاخه
variations U شاخه
variation U شاخه
limbs U شاخه
limb U شاخه
connection plug U دو شاخه
branches U شاخه
embranchment U شاخه
virga U شاخه
Br U شاخه
doddered U بی شاخه
branch lines U شاخه
gray ramus U شاخه خاکستری
lamina U شاخه پردهای
branches U شاخه دراوردن
disbranch U بی شاخه کردن
linear portion U شاخه خطی
blind alleys U شاخه بن بست
lamin U شاخه پردهای
dog leg U شاخه فرعی
fork of ... river U شاخه رودخانه ...
female plug U دو شاخه ماده
insessorial U شاخه نشین
easing out line U شاخه شل کننده
branch U شاخه دراوردن
intersection leg U شاخه یک همبر
distributary U رود شاخه
outbranch U شاخه گستردن
twiggy U شاخه دار
twing U شاخه کوچک
viminal U شاخه دهنده
link U شاخه رابط
Dont break that branch off. U آن شاخه رانشکن
grain U شاخه چنگال
line of business U شاخه پیشه
division U شاخه [دانشی]
area U شاخه [دانشی]
field U شاخه [دانشی]
twigged U شاخه دار
triradiate U سه شاخه سه شعاعی
passerine U شاخه نشین
blind alley U شاخه بن بست
provine U شاخه خوابانده
ram's horn hook U قلاب دو شاخه
ramiform U شاخه مانند
ramify U شاخه دادن
ramify U شاخه بستن
secateur U شاخه قطع کن
spriggy U شاخه دار
traverse leg U شاخه پیمایش
subshrub U شاخه کوچک
winging U شاخه شعبه
three arm protractor U نقاله سه شاخه
wing U شاخه شعبه
tow level forked junction U دو شاخه ناهمکف
tow level forked junction U دو شاخه دو ترازه
branch U شاخه [دانشی]
tuning fork U دو شاخه صوتی
alleys U شاخه ماز
alley U شاخه ماز
prong U شاخه رودیانهر
offshoot U شاخه نورسته
offshoots U شاخه نورسته
sprigs U شاخه کوچک
ramification U شاخه شاخگی
ramifications U شاخه شاخگی
topper U شاخه زن سوهان
toppers U شاخه زن سوهان
sprig U شاخه کوچک
crotches U تیر دو شاخه
alleyways U شاخه ماز
spray U شاخه کوچک
tuning forks U دو شاخه صوتی
spraying U شاخه کوچک
sprays U شاخه کوچک
tributaries U شاخه انشعاب
tributaries U شاخه رود
forked U شاخه دار
tributary U شاخه رود
sprout U جوانه شاخه
sprouted U جوانه شاخه
sprouts U جوانه شاخه
prongs U شاخه رودیانهر
twig U : شاخه کوچک
affluent U شاخه رود
arborescent U شاخه مانند
bifurcate U دو شاخه شدن
coppice U شاخه زاد
coppices U شاخه زاد
tributary U شاخه انشعاب
biramous U دارای دو شاخه
boughed U شاخه دار
branchy U شاخه دار
crotch U تیر دو شاخه
twigs U : شاخه کوچک
cable connector U دو شاخه کابل
branchlet U شاخه کوچک
banana pin U دو شاخه رادیو
battery charging plug U دو شاخه باتری پر کن
branching U شاخه گزینی
sprayed U شاخه کوچک
To cut off a branch . U شاخه ای را قطع کردن
cluster bombs U اویز چند شاخه
two pin plug U دو شاخه وسایل برقی
clusters U اویز چند شاخه
utensil plug U دو شاخه وسایل برقی
wind component U شاخه سمتی باد
legs U شاخه مسیر حرکت
twin plug U دو شاخه وسایل برقی
tine U نوک شاخه یاسیخ
cluster U اویز چند شاخه
deflection component of trail U شاخه سمتی مسیر
cluster bomb U اویز چند شاخه
tri corn U کلاه سه گوشه سه شاخه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com