English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
malicious prosecution U پیگرد یا دستگیری توام با سوء نیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stealing from a protected palce U سرقت توام با هتک حرز دزدی توام با هتک حرز
pursue U پیگرد کر دن
prosecution U پیگرد
pursuit U پیگرد
prosecutions U پیگرد
prosecutors U پیگرد
prosecutor U پیگرد
pursuits U پیگرد
pursuing U پیگرد کر دن
pursues U پیگرد کر دن
pursued U پیگرد کر دن
seek time U زمان پیگرد
suable U قابل پیگرد
prosecutions U پیگرد کننده
search party U گروه پیگرد
search parties U گروه پیگرد
prosecution U پیگرد کننده
prosecutions U تعقیب قانونی پیگرد
seed U پیگرد طلب کردن
seeds U پیگرد طلب کردن
prosecution U تعقیب قانونی پیگرد
seizures U دستگیری
seizure U دستگیری
charity U دستگیری
apprehension U دستگیری
charities U دستگیری
apprehensions U دستگیری
captures U دستگیری
arrest U دستگیری
arrested U دستگیری
arrests U دستگیری
capturing U دستگیری
distraint U دستگیری
capture U دستگیری
in aid of U برای دستگیری
welfarism U دستگیری از بینوایان
money box U صندوق دستگیری
apprehensions U هراس دستگیری
apprehension U هراس دستگیری
capturing U دستگیر کردن دستگیری
captures U دستگیر کردن دستگیری
capture U دستگیر کردن دستگیری
eleemosinary relief U دستگیری خیر خواهانه یامجانی
out relief U دستگیری مردمی که در بنگاه اعانه بودباش ندارند
welfare state U کشوردارای تشکیلات رفاه اجتماعی دستگیری از بینوایان
biparous U توام زا
duad U توام
gemini U توام
gemel U توام
geminate U توام
adnate U توام
mixed U توام
twin U توام
joint U توام
twinned U توام
amalgamate U توام کردن
aluminum coating by spraying amalgamate U توام کردن
integrates U توام کردن
mixed graze U توام زمین
mixed air U توام هوا
intergrowth U رویش توام
integrated training U اموزش توام
twinned U توام کردن
easeful U توام باراحتی
twin U توام کردن
accompany U توام کردن
geminate U توام کردن
integrated staff U ستاد توام
twin check U بررسی توام
accompanies U توام کردن
integrate U توام کردن
twin check U مقابله توام
amalgamating U توام کردن
amalgamates U توام کردن
amalgamated U توام کردن
twain U توام دوقلو
deprived U توام با محرومیت
accompanied U توام کردن
reatrain U عملکرد توام
integrating U توام کردن
evasion and scape U تاکتیک فرار از اسارت واجتناب از دستگیری مجدد به وسیله دشمن
integrated defense U پدافند هوایی توام
rainsquall U باران توام باتوفان
work relief U استراحت توام با کار
twin bill U دو مسابقه توام در یک برنامه
participant observation U مشاهده توام با مشارکت
charge coupled device U دستگاه توام با بار
blizzard U بادشدید توام بابرف
blizzards U بادشدید توام بابرف
effective faith U ایمان توام باعمل
armstand dive U شیرجه توام با بالانس
conjugate U درهم امیختن توام
hypocritical U توام با تدلیس و تزویر
adnate U مربوط باعضاء تناسلی توام
masque U نمایش توام با موسیقی ورقص
synergism U کار توام ودسته جمعی
synergy U کار توام اشتراک مساعی
to wed one quality to onether U دوصفت راباهم توام کردن
integrated reservoir operation U بهره برداری توام از چندمخزن
integrated defense U پدافند ازمناطق توام دفاعی
kleptolagnia U تحریک جنسی توام با دزدی
rule of reason U تفسیر قانونی توام با سوء نیت
auxesis U رشد توام باعدم تقسیم یاخته
pleuropneumonia U ذات الجنب توام با سینه پهلو
tinged with cnvy U حساسیت امیز توام بارشک یاحسادت
androgyny U وجود دو حالت زنانگی ومردانگی توام
High Mass U عشاء ربانی توام با موسیقی وبخور
poll degree U درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
object lessons U درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
object lesson U درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
vaude U نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
Bounty hunter U جایزه بگیر،کسی که کارش دستگیری خلافکارها برای گرفتن جایزه است
returned U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
captions U توقیف کردن به حکم دادگاه حکم دستگیری
caption U توقیف کردن به حکم دادگاه حکم دستگیری
assist U همدستی و یاری کردن دستگیری کردن
assists U همدستی و یاری کردن دستگیری کردن
assisting U همدستی و یاری کردن دستگیری کردن
assisted U همدستی و یاری کردن دستگیری کردن
prosecuted U دنبال کردن پیگرد کردن
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecute U دنبال کردن پیگرد کردن
prosecuting U دنبال کردن پیگرد کردن
prosecutes U دنبال کردن پیگرد کردن
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
gall U حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
galls U حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
melodramas U نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
melodrama U نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com