English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
statue U پیکر سازی
statues U پیکر سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
image U پیکر
figures U پیکر
digits U پیکر
configurational isomers U هم پیکر
digit U پیکر
gemini U دو پیکر
constellations U پیکر
effigies U پیکر
the twins U دو پیکر
constellation U پیکر
arabic notation U پیکر
likenesses U پیکر
figuring U پیکر
images U پیکر
effigy U پیکر
likeness U پیکر
figure U پیکر
the twin brothers U دو پیکر
iconography U پیکر نگار
cora U [ستون پیکر زن]
monstrous U غول پیکر
gigantic U غول پیکر
sculptors U پیکر تراش
half length U نیم پیکر
figurines U پیکر کوچک
sculptress U پیکر تراش
figurine U پیکر کوچک
sculptor U پیکر تراش
waxwork U پیکر مومی
statues U هیکل پیکر
titaness U زن غول پیکر
statue U هیکل پیکر
waxworks U پیکر مومی
immane U غول پیکر
iconology U پیکر شناسی
icon U پیکر تصویر
portraitist U پیکر نگار
pictorial art U پیکر نگاری
portrayer U پیکر نگار
icons U پیکر تصویر
ikons U پیکر تصویر
titans U غول پیکر
gargantua U غول پیکر
titan U غول پیکر
absolute configuration U پیکر بندی مطلق
castors U ستاره اول دو پیکر
giant U ادم غول پیکر
caster U ستاره اول دو پیکر
castor U ستاره اول دو پیکر
figure head پیکر جلو کشتی
casters U ستاره اول دو پیکر
reconfiguration U پیکر بندی دوباره
giant corporation U شرکت غول پیکر
paul bunyan U ادم غول پیکر
giants U ادم غول پیکر
portraiture U پیکر نگاری تعریف
paintress U زن پیکر نگاریا رنگ کار
sculpture U پیکر تراشی سنگتراشی کردن
sculptures U پیکر تراشی سنگتراشی کردن
sculpture in miniature U پیکر تراشی کوچک اندام
gargantuan U غول پیکر عظیم الجثه
warlock U زن جادو گر و ساحر غول پیکر
hermes U هرمس [تندیس سنگی چار پیکر]
herm U هرمس [تندیس سنگی چار پیکر]
antic U [ستون زن پیکر یا دیگر انسان ها با شکل نامتجانس]
pastellist U پیکر نگاری که با مداد رنگی کار میکند
config.sys U در DOS و 2/OS یک فایل متن اسکی که شامل فرمانهای پیکر بندی است
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
gigantic building U ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
ground section U بدنه و پیکر اصلی فرش [که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
idolization U بت سازی
padding U له سازی
individualising U تک سازی
individualized U تک سازی
flooring U کف سازی
individualizing U تک سازی
bridgework U پل سازی
individualised U تک سازی
individualises U تک سازی
individualize U تک سازی
stylization U مد سازی
deflexion U خم سازی
local anasthesia U سر سازی
bridge building U پل سازی
flection U خم سازی
repk lection U پر سازی
individualizes U تک سازی
retortion U کج سازی
retortion U خم سازی
compaction U تو پر سازی
individualization U تک سازی
individuation U تک سازی
pavements U کف سازی
truncation U بی سر سازی
pavement U کف سازی
road construction U جاده سازی
beadwork U تسبیح سازی
balladry U تصنیف سازی
atomization U ریز سازی
aromatization U معطر سازی
activation U فعال سازی
aromatization U عطر سازی
anonymization U گمنام سازی
acidification U اسید سازی
modulation U سوار سازی
arrefication U رقیق سازی
arrefication U لطیف سازی
anabiosis U زنده سازی
duplexing U مضاعف سازی
afforestment U جنگل سازی
asphalt paving U جاده سازی
road building U جاده سازی
manifestations U اشکار سازی
activation barrier U سد فعال سازی
bedevilment U شیطان سازی
domestication U اهلی سازی
deconditioning U ناشرطی سازی
debilitation U ناتوان سازی
deallocation U ازاد سازی
deactivation U بی اثر سازی
de escalation U محدود سازی
de energize U بی برق سازی
dazzlement U خیره سازی
dactyliography U نگین سازی
curriery U چرم سازی
crystallization U بلور سازی
countersink U خزینه سازی
cooperage U پیت سازی
calico printing U چیت سازی
decryption U اشکار سازی
deep foundation U پی سازی در عمق
divestment U بی بهره سازی
divestiture U برهنه سازی
divestiture U بی بهره سازی
discolourment U بدرنگ سازی
dilution U رقیق سازی
die shop U حدیده سازی
die making U حدیده سازی
detersion U پاک سازی
derichment U رقیق سازی
deprival U بی بهره سازی
denudation U برهنه سازی
denaturation U مصنوعی سازی
defeasance U باطل سازی
cooperage U چلیک سازی
coordination U هماهنگ سازی
carbonize U کربن سازی
capitalization U سرمایه سازی
capital building U سرمایه سازی
canalization U کانال سازی
canalization U ابراه سازی
canalization U مجرا سازی
calcination U اهک سازی
cabinetwork U مبل سازی
computer simulation U شبیه سازی
cabinetwork U قفسه سازی
brick works U اجر سازی
bonification U به سازی محیط
bellfounding U زنگ سازی
carcassing U اسکلت سازی
carnification U گوشت سازی
confectionary U شیرینی سازی
conceptualization U مفهوم سازی
compactions U فشرده سازی
compaction U فشرده سازی
coking time U زمان کک سازی
coking period U زمان کک سازی
coking chamber U اطاقک کک سازی
christianization U عیسوی سازی
channelization U تنگه سازی
channelization U مجرا سازی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com