English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fluid adjustment screw پیچگوشتی قابل تنظیم سیال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cordless screwdriver U پیچگوشتی برقی [پیچگوشتی که با باطری کار می کند] [ابزار]
fluidal U مانندجسم سیال یامایع وابسته به جسم سیال
adjustable U قابل تنظیم
compressor pressure ratio U نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
adjustable channel مجرای قابل تنظیم
variable speed gear drive U گیربکس قابل تنظیم
adjustable buckle سگک قابل تنظیم
adjustable clamp گیره قابل تنظیم
adjustable antenna آنتن قابل تنظیم
flat nose plier U انبردست قابل تنظیم
adjustable lever U اهرم قابل تنظیم
adjustable frame چهارچوب قابل تنظیم
adjustable catch دستگیره قابل تنظیم
adjustable lamp چراغ مطالعه قابل تنظیم
adjustable stop U توقف قابل تنظیم [مهندسی]
angular adjustable قابل تنظیم بطور زاویه ای
pantograph U دستگاه رسام قابل تنظیم
adjustable gib U پشت بند قابل تنظیم
adjustable waist tab نوار دور کمر قابل تنظیم
adjustable double endwrench آچار شش گوش قابل تنظیم دوبل
inductor with adjustable air gap U پیچک با فاصله هوائی قابل تنظیم
adjustable stabilizer U تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
kaplan pump U نوعی پمپ پروانهای که پرههای چرخ کن قابل تنظیم است
adjustable strap بند شلوار پیش سینه دار که قابل تنظیم است
soft tooling U ابزاری که ابعاد ان معمولا تاحد کمی قابل تنظیم است
warm standby U وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
anti servo tab U بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
privilege U دستورات کامپیوتری که فقط توسط یک حساب امتیاز دار قابل دستیابی هستند , مثل حذف حساب و دیگر تنظیم کابر جدید یا بررسی کلمه رمز
environments U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environment U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
sight adjustment U تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tune U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
due bill U در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
tunes U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tune U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting U تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
transport stream U ستون سیال خودروهای حمل و نقل خط سیال خودروهای حمل و نقل
pages U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
unthickened U سیال
fluid U سیال
fulidal U سیال
fluids U سیال
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration U تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
ideal fluid U سیال ایده ال
fluid resistance U مقاومت سیال
influent U سیال ورودی
perfect fluid U سیال کامل
working fluid U سیال عامل
real fluid U سیال واقعی
fluid intelligence U هوش سیال
fluid centre U مرکز سیال
fluid capital U سرمایه سیال
fluid U جسم سیال
floating reserve U احتیاط سیال
mobile U سیال تغییرپذیر
intransit stock U اماد سیال
intransit strenth U پرسنل سیال
floating U سیال مواج
effluent U سیال خروجی
superfluid U ابر سیال
fluids U جسم سیال
working fluid U سیال متحرک
effluents U سیال خروجی
mobiles U روان سیال
mobiles U سیال تغییرپذیر
mobile U روان سیال
electric fluid U سیال برقی
bleed U فرار کردن یک سیال
fluid bed polymerization U بسپارش در بستر سیال
fluid bed vulcanization U وولکانش در بستر سیال
maintenance float U شارژ انبار سیال
brain storming U سیال سازی ذهن
fluidic U وابسته بجسم سیال
working lead fluid U سیال متحرک یا عامل
bleeds U فرار کردن یک سیال
fluor U قاعدگی زنان سیال
visualization U مرئی ساختن سیال
viscous stress U تنش برش سیال
sight alinement U تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
baffled U منحرف کننده جریان سیال
baffles U منحرف کننده جریان سیال
baffling U منحرف کننده جریان سیال
supercritical fluid chromatography U کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
whirled U چرخش یا دوران جریان سیال
whirling U چرخش یا دوران جریان سیال
baffle U منحرف کننده جریان سیال
vapor lock U قطع کامل جریان سیال
whirls U چرخش یا دوران جریان سیال
whirl U چرخش یا دوران جریان سیال
floatation U اضافی بودن سطح سیال اماد
vorticity U میزان برداری دوران موضعی سیال
fluidic U مایع مانند جسم سیال یامایع
circulations U حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
underway U در جریان در راه عملیات لجستیکی سیال دریایی
prill U بصورت کپسول دراوردن سیال وجاری ساختن
coanda effect U گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
s.f.c U chromatography supercriticalfluid کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
vortex flow U جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
circulation U حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
vortex sheet U لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
reynolds stress U تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون
velocity gradiant U میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
notches U بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
hydraulic fluid U سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
reynolds number U مهمترین ضریب بدون دیمانسیون در نمایش اشل جریان سیال
supercritical fluid chromatography/mass U spectrometry کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
notch U بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
head pessure U فشار اعمال شده توسط یک سیال به سبب ارتفاع ستون ان
sidelay U تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
viscosity valve U شیر کنترل در سیستم مایعات که توسط ویسکوزیته سیال فعال میشود
coffins U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
pitot tube U لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
s.f.c/m.s U mass/fluidchromatography spectrometrysupercritical کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
reed valve U شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
coffin U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
cross flow U دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
polar motion U وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
venturi U کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
real stagnation point U نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
vortex tube U وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
mobile warfare U جنگ سیال جنگی که در ان طرفین بامبادله اتش و کاربرد مانورو استفاده از زمین ابتکارعملیات را به دست گرفته وحفظ می نمایند
calibrated air speed U سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
trimsize U اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
escrow U سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
load call U وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
antiset U ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
cold test U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold thrust U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
vortex separation U جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
fluidify U تبدیل به جسم سیال کردن مایع کردن
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
presumable U قابل استنباط قابل استفاده
observable U قابل مشاهده قابل گفتن
elastic U قابل کش امدن قابل انعطاف
combustible U قابل سوزش قابل تراکم
achievable U قابل وصول قابل تفریق
thankworthy U قابل تشکر قابل شکر
tenable U قابل مدافعه قابل تصرف
changeable U قابل تعویض قابل تبدیل
flexile U قابل تغییر قابل تطبیق
presentable U قابل نمایش قابل تقدیم
adducible U قابل اضهار قابل ارائه
presentable U قابل معرفی قابل ارائه
transferable U قابل واگذاری قابل انتقال
bilable U قابل رهایی قابل ضمانت
sensible U قابل درک قابل رویت
exigible U قابل مطالبه قابل پرداخت
exigible U قابل تقاضا قابل ادعا
constant displacement pump U پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
capacities U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacity U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
visual display unit U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
high burst ranging U تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
compensating port U مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
transonic U سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
alignment U تنظیم
adjustments U تنظیم
timing U تنظیم
regularization U تنظیم
regulation U تنظیم
set out U تنظیم
shaping regulating U تنظیم
alignments U تنظیم
formulation U تنظیم
spreading U تنظیم
adjustment تنظیم
calibration U تنظیم
inconvertible U غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
irrefrangible U غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
indemonstrable U غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
indiscoverable U غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
floatable U قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
conduction U هدایت تنظیم
classifies U تنظیم کردن
regularising U تنظیم کردن
regulating U تنظیم کردن
electronic tuning U تنظیم الکترونی
electronic control U تنظیم الکترونیکی
regularize U تنظیم کردن
trigger control U تنظیم با ماشه
regulated U تنظیم کردن
regulate U تنظیم کردن
regularized U تنظیم کردن
regularises U تنظیم کردن
classify U تنظیم کردن
attend U تنظیم کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com