English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3884 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
foot screws U پیچهای تنظیم تئودولیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
erection bolts U پیچهای نصب و تنظیم
tangent screw U پیچ تنظیم کننده در تئودولیت
theodolite U تئودولیت
theodolites U تئودولیت
short swing U پیچهای با شعاع کم
godille U پیچهای مارمولکی
alignment bolts U پیچهای ردیفی
limbs U ورنیه تئودولیت
limb U ورنیه تئودولیت
garlands U نیم پیچهای متوالی
garland U نیم پیچهای متوالی
canaliculate U دارای پیچهای طولی
commutation U تغییر جهت پی در پی جریان در سیم پیچهای دستگاههای الکتریکی
sight adjustment U تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tunes U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting U تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tune U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
pages U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration U تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
sight alinement U تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
sidelay U تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
calibrated air speed U سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
trimsize U اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
high burst ranging U تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
timing U تنظیم
adjustment تنظیم
spreading U تنظیم
formulation U تنظیم
regulation U تنظیم
adjustments U تنظیم
shaping regulating U تنظیم
alignments U تنظیم
set out U تنظیم
regularization U تنظیم
alignment U تنظیم
calibration U تنظیم
levelling screw U پیچ تنظیم
line regulator U تنظیم کننده
pilot valve U سوپاپ تنظیم
method of drawing up U طرز تنظیم
lineup U تنظیم کردن
make out U تنظیم کردن
lay down U تنظیم کردن
initial adjustment U تنظیم صفر
pressure regulator U شیر تنظیم
indictments U تنظیم کیفرخواست
stup string U رشته تنظیم
indictments U تنظیم ادعانامه
speed adjustment U تنظیم سرعت
timing U تنظیم وقت
indictment U تنظیم کیفرخواست
indictment U تنظیم ادعانامه
variability U قابلیت تنظیم
jack screw U پیچ تنظیم
precision adjustment U تنظیم دقیق
preset U پیش تنظیم
pressure adjustment U تنظیم فشار
set the watch U تنظیم نگهبانی
set screw U پیچ تنظیم
regiment U تنظیم کردن
rocker gear U تنظیم جاروبک
redact U تنظیم کردن
rheostat regulation U تنظیم با رئوستا
regulable U تنظیم پذیر
regulating valve U سوپاپ تنظیم
regulating switch U کلید تنظیم
set up U تنظیم کردن
regiments U تنظیم کردن
setting ring U حلقه تنظیم
adjusts U تنظیم کردن
purity adjustment U تنظیم خلوص
adjusting U تنظیم کردن
range adjustment U تنظیم برد
range adjustment U تنظیم مسافت
adjust U تنظیم کردن
range calibration U تنظیم مسافت
range of adjustment U ناحیه تنظیم
spark setting U تنظیم جرقه
regularizer U تنظیم کننده
inductive tuning U تنظیم القائی
air adjustment U تنظیم هوا
adjustable U قابل تنظیم
adjustable U تنظیم پذیر
caliper setting U تنظیم پرگار
cam type regulation U تنظیم بادامکی
expanded contrast U تنظیم کنتراست
carburetor adjustment U تنظیم کاربراتور
cascade control U تنظیم زنجیری
check gate U دریچه تنظیم
check valve U شیر تنظیم
regulation U پهنه تنظیم
corrector U تنظیم کننده
frame U تنظیم کردن
crystal control U تنظیم با بلور
family planning U تنظیم خانواده
adjusted U تنظیم شده
regulator U تنظیم کننده
adjustment of rools U تنظیم غلطک
adjustment of fire U تنظیم تیر
adjusting point U نقطه تنظیم
automatic regulation U تنظیم خودکار
body alinement U تنظیم بدن
adjusability U قابلیت تنظیم
regulators U تنظیم کننده
electronic control U تنظیم الکترونیکی
electronic tuning U تنظیم الکترونی
fine adjustment U تنظیم فریف
frequency tuning U تنظیم فرکانس
regularizing U تنظیم کردن
regularizes U تنظیم کردن
regularized U تنظیم کردن
regularize U تنظیم کردن
regularising U تنظیم کردن
regularises U تنظیم کردن
regularised U تنظیم کردن
attends U تنظیم کردن
attending U تنظیم کردن
attend U تنظیم کردن
hand regulation U تنظیم با دست
conduction U هدایت تنظیم
framer U تنظیم کننده
formulate U تنظیم کردن
fine adjustment U تنظیم دقیق
fine setting U تنظیم دقیق
fine setting U تنظیم میکرومتری
focusing control U تنظیم تمرکز
classifying U تنظیم کردن
classify U تنظیم کردن
classifies U تنظیم کردن
formulating U تنظیم کردن
formulates U تنظیم کردن
formulated U تنظیم کردن
indicement U تنظیم ادعانامه
inductive tuning U تنظیم پرمئابیلیته
tuneable U تنظیم پذیر
tunably U تنظیم پذیر
tunable U تنظیم پذیر
adjustment U تنظیم کردن
adjustments U تنظیم تطبیق
trigger control U تنظیم با ماشه
adjustments U تنظیم کردن
to set out U تنظیم کردن
calibrate U تنظیم کردن
voltage regulation U تنظیم ولتاژ
will adjust U تنظیم می کنم
calibrating U تنظیم کردن
calibrates U تنظیم کردن
alignment U صف بندی تنظیم
vertical justification U تنظیم عمودی
vertical adjustment U تنظیم عمودی
calibrated U تنظیم کردن
checked U دریچه تنظیم
check U دریچه تنظیم
thermostatic regulation U تنظیم با دماپای
checks U دریچه تنظیم
arrangement U ترتیب تنظیم
alignments U صف بندی تنظیم
alignments U تنظیم انطباق
thermoregulation U تنظیم دمایی
alignment U تنظیم انطباق
depth adjustment تنظیم عمیق
thermoregulation U تنظیم حرارت
regulate U تنظیم کردن
arrangements U ترتیب تنظیم
regulated U تنظیم کردن
regulating U تنظیم کردن
to make out U تنظیم کردن
to draw up U تنظیم کردن
to draw out U تنظیم کردن
tunes U تنظیم کردن
tune U تنظیم کردن
regulates U تنظیم کردن
to put in to shape U تنظیم کردن
flame adjustment wheel چرخ تنظیم شعله
damping U تنظیم کار دستگاه
winding adjustment تنظیم سیم پیچ
tune up <idiom> U تنظیم موتور ماشین
fine adjustment knob دکمه تنظیم دقیق
condenser adjustment knob دکمه تنظیم تراکم
coarse adjustment knob دکمه تنظیم زیرین
controlled war U جنگ پیش تنظیم
spreader adjustment screw پیچ تنظیم پخش
controlled rectifier U یکسوکننده تنظیم پذیر
control member U عضو تنظیم کننده
control wheel U صفحه تنظیم کننده
controlled mosaic U موزاییک تنظیم شده
blade height adjustment پهنای تنظیم بلندی
azimuth fine adjustment تنظیم قوس صحیح
condenser height adjustment تنظیم انقباض ارتفاع
distance line U طناب تنظیم فاصله
full-load adjustment screw پیچ تنظیم الکتریکی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com