Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
deferred income
U
پیش دریافت درامد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
to i. any one into abenefice
U
کسیرابرای دریافت درامد کلیسا معرفی کردن
Other Matches
disposable personal income
U
درامد شخصی قابل تصرف درامد خالص پس از کسرمالیات
gini coefficient
U
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
functional distribution of income
U
توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
regressive income tax
U
مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
DSR
U
سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد
check
U
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
checked
U
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
checks
U
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
acknowledging
U
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledges
U
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledge
U
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
cryptoperiod
U
زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
out side
U
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
hatched
U
درامد
remunerative
U
پر درامد
hatch
U
درامد
return
U
درامد
earnings
U
درامد
total income
U
درامد کل
total revenue
U
درامد کل
returning
U
درامد
means
U
درامد
hatches
U
درامد
earning
U
درامد
prelusion
U
درامد
it wasprologue to the nextmove
U
درامد
returns
U
درامد
returned
U
درامد
revenue
U
درامد
admissions
U
درامد
admission
U
درامد
emolument
U
درامد
comings in
U
درامد
emoluments
U
درامد
proceeds
U
درامد
makings
U
درامد
income
U
درامد
gainings
U
درامد
national income
U
درامد ملی
median income
U
درامد متوسط
mean income
U
درامد متوسط
personal income
U
درامد شخصی
personal income
U
درامد سرانه
psychic income
U
درامد بی دردسر
overtures
U
پیش درامد
real income
U
درامد واقعی
money income
U
درامد پولی
municipal revenue
U
درامد شهرداری
present income
U
درامد حال
present income
U
درامد جاری
overture
U
پیش درامد
median income
U
درامد میانی
permanent income
U
درامد دائمی
broken-down
U
ازپای درامد
ordinary income
U
درامد عادی
notional income
U
درامد خیالی
annual income
U
درامد سالانه
annual earnings
U
درامد سالانه
notional income
U
درامد فرضی
net income
U
درامد خالص
nominal income
U
درامد اسمی
net revenue
U
درامد خالص
actual income
U
درامد واقعی
income taxes
U
مالیات بر درامد
income distribution
U
توزیع درامد
broken down
U
ازپای درامد
per capita income
U
درامد سرانه
distribution of income
U
توزیع درامد
prologues
U
پیش درامد
prologue
U
پیش درامد
income tax
U
مالیات بر درامد
disposable income
U
درامد دریافتی
auras
U
پیش درامد
gross income
U
درامد ناخالص
income leakage
U
کسر درامد
fixed income
U
درامد ثابت
attachment of earnings
U
توقیف درامد
mean
U
منابع درامد
meaner
U
منابع درامد
meanest
U
منابع درامد
earn
U
درامد داشتن
income per capita
U
درامد سرانه
incremental revenue
U
درامد نهائی
unremunerative careers
U
مشاغل کم درامد
marginal income
U
درامد نهائی
prelude
U
پیش درامد
unearned revenue
U
درامد باداورده
unearned revenue
U
درامد نامکتسب
preludes
U
پیش درامد
marginal revenue
U
درامد نهائی
current income
U
درامد جاری
average revenue
U
درامد متوسط
illicit earning
U
درامد نامشروع
immoral earning
U
درامد نامشروع
imperial decree
U
درامد نامشروع
imputed income
U
درامد ضمنی
imputed income
U
درامد انتسابی
tax revenue
U
درامد مالیاتی
flow of income
U
گردش درامد
income analysis
U
تحلیل درامد
income and expenditure
U
درامد و هزینه
income consumption curve
U
منحنی درامد
income determination
U
تعیین درامد
benefice
U
درامد کلیسایی
income leakage
U
نشت درامد
flow of income
U
جریان درامد
transitory income
U
درامد انتقالی
economic income
U
درامد اقتصادی
stream of income
U
جریان درامد
it scaled kilograms
U
ده کیلوگرم درامد
it weighed kilogrammes
U
سه کیلوگرم درامد
sinfonia
U
پیش درامد
revenue sources
U
منابع درامد
revenue sharing
U
سهیم در درامد
revenue function
U
تابع درامد
deduction from income
U
کسور درامد
earnings per share
U
درامد هر سهم
relative income
U
درامد نسبی
earned
U
درامد داشتن
deferred credits
U
درامد پس افتاده
aura
U
پیش درامد
it proved false
U
دروغ درامد
earns
U
درامد داشتن
Inland Revenue
U
درامد داخلی
means
U
توانائی درامد
total revenue curve
U
منحنی درامد کل
to bring a return
U
درامد دادن
total revenue function
U
تابع درامد کل
temporary income
U
درامد موقتی
internal revenue
U
درامد داخلی
transfer income
U
درامد انتقالی
supplementary income
U
درامد تکمیلی
national money income
U
درامد ملی پولی
national income determination
U
تعیین درامد ملی
dissaving
U
مصرف بیش از درامد
marginal revenue curve
U
منحنی درامد نهائی
negative income tax
U
مالیات بر درامد منفی
marginal utility of income
U
مطلوبیت نهائی درامد
marginal revenue function
U
تابع درامد نهائی
marginal revenue product
U
درامد محصول نهائی
budgets
U
حساب درامد وخرج
his income
U
هر چه درامد داردخرج میکند
budgeted
U
حساب درامد وخرج
budget
U
حساب درامد وخرج
gross national income
U
درامد ناخالص ملی
national income analysis
U
تحلیل درامد ملی
depleting
U
تقلیل درامد ملی
personal income tax
U
مالیات بر درامد شخصی
individual income tax
U
مالیات بر درامد شخصی
margin revenue
U
سهم درامد از فروش
income multiplier
U
ضریب فزاینده درامد
national net income
U
درامد خالص ملی
depletion
U
تقلیل درامد ملی
income effect
U
تناسب خرید با درامد
earning asset
U
دارائی ایجادکننده درامد
factor earnings
U
درامد عوامل تولید
earned income
U
درامد تحصیل شده
surtax
U
مالیات بر درامد اضافی
deplete
U
تقلیل درامد ملی
depleted
U
تقلیل درامد ملی
depletes
U
تقلیل درامد ملی
single tax
U
مالیات بر درامد انفرادی
unearned income
U
درامد ازمبنایی جز کار
unequal distribution of income
U
توزیع نابرابر درامد
uneven distribution of income
U
توزیع نابرابر درامد
wage income
U
درامد بشکل دستمزد
proportional income tax
U
مالیات بر درامد تناسبی
windfall income
U
درامد باد اورده
progressive income tax
U
مالیات بر درامد تصاعدی
personal distribution
U
توزیع درامد فردی
unearned income
U
درامد باد اورده
real national income
U
درامد ملی واقعی
supertax
U
مالیات بر درامد اضافی
theory of income determination
U
نظریه تعیین درامد
taxable income
U
درامد مشمول مالیات
relative income hypothesis
U
فرضیه درامد نسبی
redistribution of income
U
توزیع دوباره درامد
theory of income distribution
U
نظریه توزیع درامد
size distribution of income
U
توزیع درامد مقداری
current income
U
درامد یک سال مالی
non tax revenue
U
درامد غیر مالیاتی
nonmonetary income
U
درامد غیر پولی
business income
U
درامد خالص تجارتی
net tax revenue
U
خالص درامد مالیاتی
bunched income
U
درامد خدمات شخصی
net national income
U
درامد خالص ملی
revenue
U
درامد سود سهام
disposable income
U
درامد قابل تصرف
beneficed
U
دارای درامد کلیسایی
corporation income tax
U
مالیات بر درامد شرکتها
circular flow of income
U
گردش دورانی درامد
circular flow of income
U
جریان دوری درامد
average revenue product
U
درامد متوسط محصول
income forgone
U
درامد صرف نظر شده
debt income ratio
U
نسبت قروض به درامد ملی
cost saving
U
درامد حاصل از تقلیل هزینه
below the line
U
درامد یا هزینه غیر مترقبه
gravy train
U
منبع درامد بدون زحمت
pocketbooks
U
درامد کتابچه یا دفتر بغلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com