English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pretensioning U پیش تنیدگی ناشی از پیوستگی بتن با میل- گردهائی که قبل از بتن ریزی تحت کشش قرار نگرفته اند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
post tensioning U پیش تنیدگی ناشی از کشش ارماتورهائی که بعد از بتن ریزی تحت کشش قرارگرفته و روی بتن عمل امده و سخت شده اتکاء دارد
unquestioned U مورد بازپرسی قرار نگرفته
viewless U مورد نظر قرار نگرفته
unclassified U در ردیف بخصوصی قرار نگرفته
The picture is not straight . U عکس کج است ( راست قرار نگرفته )
nonaligned U که به درستی در ارتباط با یکیدرگ قرار نگرفته اند تا کار این بهینه داشته باشند
lazy lines U سفیدک [رشته تارهای نخ پود که در پشت فرش آزاد بوده و جزء گره قرار نگرفته اند.]
discontinuous wefts U پودهای منقطع [این نوع پودگذاری در تمام عرض فرش قرار نگرفته، بلکه بسته به نوع بافت و طراحی در اندازه مختلف بکار می رود.]
misrepresentation U در CL وقتی قلب واقعیت میتواند در محدوده مسئولیت مدنی موضوع دعوی قرار گیرد که ناشی از عمد وقصد باشد تدلیس
spin U تنیدگی
spins U تنیدگی
prestressing U پیش تنیدگی
electron spin U تنیدگی الکترون
pre stress U پیش تنیدگی
precompression U پیش تنیدگی
pre stressing force U نیروی پیش تنیدگی
prestressing method U شیوه پیش تنیدگی
tortious liability U ضمان ناشی از شبه جرم مسئوولیت ناشی از خطای مدنی
low cycle fatigue U خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه
defective U خطایی در دیسک سخت که داده روی برخی شیارها به درستی قابل خواندن نیست که میتواند ناشی از سطح دیسک آسیب دیده یا قرار گرفتن نامناسب نوک باشد
linear programming U برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
unshaped U شکل نگرفته
uninspired U الهام نگرفته
unshapen U شکل نگرفته
unwashed U حمام نگرفته
clean fingered U رشوه نگرفته
undergrad u te U شاگرد درجه نگرفته شاگردپایین رتبه
landsman U ملوان ساده که هنوز درجهای نگرفته
unschooled U تعلیم نگرفته کار اموزی نکرده
uninitialized U ارزش اغازی داده نشده مقدار اولیه نگرفته
look ahead U جمع کننده سریع که وجود رقم نقلی ناشی از جمع را پیش بینی میکند. و تاخیر ناشی از آن را حذف میکند
raw wool U پشم خام [پشمی که هیچگونه عملیات سفیدگری یا شستشو روی آن صورت نگرفته باشد.]
moulting U پر ریزی موی ریزی
planning comission U هیات برنامه ریزی کمیسیون برنامه ریزی
planning directive U دستورالعمل طرح ریزی راهنمای طرح ریزی
planning factor U معیارهای طرح ریزی عوامل طرح ریزی
alliance U پیوستگی
joinder U پیوستگی
alliances U پیوستگی
cohesion U پیوستگی
cohesion U به هم پیوستگی
unions U پیوستگی
union U پیوستگی
unity U پیوستگی
associations U پیوستگی
coalescence U به هم پیوستگی
concrescence U پیوستگی
interconnection U به هم پیوستگی
incessancy U پیوستگی
continuity U پیوستگی
conjugation U پیوستگی
concomitance U پیوستگی
coherence U به هم پیوستگی
association U پیوستگی
affinity U پیوستگی
affiliations U پیوستگی
cohesiveness U به هم پیوستگی
symphysis U پیوستگی
coalitions U پیوستگی
steadiness U پیوستگی
consolidation U به هم پیوستگی
conjunctions U پیوستگی
conjunction U پیوستگی
affinities U پیوستگی
steadviness U پیوستگی
attachment U پیوستگی
coalition U پیوستگی
affiliation U پیوستگی
incontinuity U نا پیوستگی
accent mark U علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
alignments U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignment U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
postured U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posturing U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posture U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postures U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
bond stress U تنش پیوستگی
zygosis U ترکیب پیوستگی
continuity theory U نظریه پیوستگی
contiguous U پیوستگی دوام
continuity of flow U پیوستگی جریان
continuous time U با پیوستگی زمانی
accretion U بهم پیوستگی
continuity equation U معادله پیوستگی
continuity equation U رابط پیوستگی
connexions U پیوستگی اتصال
connection U پیوستگی اتصال
incorporation U پیوستگی تلفیق
connecting branch U اتصال یا پیوستگی
interosculation U بهم پیوستگی
syndesis U بهم پیوستگی
linkages U بهم پیوستگی
linkage U به هم پیوستگی پیوندی
linkage U بهم پیوستگی
bond U پیوستگی ضمانت
linkages U به هم پیوستگی پیوندی
inosculation U بهم پیوستگی
magnetic linkage U پیوستگی مغناطیسی
juncture U پیوستگی مفصل
coneatenation U بهم پیوستگی
simplex method U روش سیمپلکس در برنامه ریزی خطی روش سیستماتیک و منظم برای حل مسائل برنامه ریزی خطی
solidarity U بهم پیوستگی [اتحاد]
electron attachment U پیوستگی یا وابستگی الکترون
clanship U پیوستگی بخانواده خود
discontinuities U عدم پیوستگی انفصال
discontinuity U عدم پیوستگی انفصال
continuity of a function U پیوستگی تابعی [ریاضی]
adhesion U کشش سطحی پیوستگی
reunions U بهم پیوستگی تجدید دیدار
reunion U بهم پیوستگی تجدید دیدار
solidarity U بهم پیوستگی مسئولیت مشترک
syndactylism U پیوستگی واتصال پنجه ها بیکدیگر
placentation U پیوستگی جفت جنین بدیوارزهدان
fusionist U هواخواه اصول پیوستگی وسازش در سیاست
clannish U دارای تعصب قبیلهای پیوستگی ایلی
adhesion U اتصال و پیوستگی غیرطبیعی سطوح در اماس
adherence to party U هواخواهی یاتبعیت ازحزبی پیوستگی به حزبی
unresolved U تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
polyene U ترکیبی الی که دارای پیوستگی مضاعف است
juncture U بحران موقعیت ویژه بهم پیوستگی اتصال
integration U یکی کردن و بهم پیوستن پیوستگی اجزاء
surface mount technology U روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
writ of error U قرار یا حکم دادگاه که متضمن تصحیح اشتباه موجود در حکم یا قرار قبلی است
classifies U در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classifying U در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classify U در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
planning guidance U راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
countershaft U محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
continuity light U وسیله سادهای برای ازمایش پیوستگی یک مدار که پیوسته بودن مغئر الکتریکی را باروشن شدن یک لامپ نشان میدهد
piezoelectric U ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
even tual U ناشی
muff U ناشی
ill U ناشی
mala filde U ناشی
result U ناشی
muffs U ناشی
skilless U ناشی
skill less U ناشی
muffing U ناشی
muffed U ناشی
amateurish U ناشی
on account of somebody [something] U ناشی از
resultant U ناشی
dilettanti U ناشی
descended U ناشی
therefrom U ناشی از ان
dilettante U ناشی
dilettantes U ناشی
maladroit U ناشی
emergent U ناشی
gauche U ناشی کج
Due to U ناشی از
ills U ناشی
resulting U ناشی
due U ناشی از
resulted U ناشی
ill- U ناشی
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
issue U ناشی شدن
internal U ناشی ازدرون
issues U ناشی شدن
stingy U ناشی از خست
as green as grass <idiom> U کم تجربه و ناشی
unperfect U ناشی نابلد
unskil U ناشی بی مهارت
rises U ناشی شدن از
issued U ناشی شدن
rise U ناشی شدن
jackleg U ناشی نادرست
rise U ناشی شدن از
sequent U منتج ناشی
irritative U ناشی از تحریک
rises U ناشی شدن
emanating U ناشی شدن
emanates U ناشی شدن
emanated U ناشی شدن
guttural U ناشی از گلو
awkward age U سن خامکار [ناشی]
tisy U ناشی از مستی
premune U ناشی از جلوگیری
due to an accident U ناشی از یک حادثه
emanate U ناشی شدن
negligent U ناشی از بی مبالاتی
awkward U بی لطافت ناشی
gaucherie U ناشی گری
hypostatic U ناشی از ته نشینی
novice U ادم ناشی
awkwardness U ناشی گری
adipic U ناشی ازچربی
unfortunate U ناشی ازبدبختی
privative U ناشی از محرومیت
variorum U ناشی ازچندمنبع
rhapsodical U ناشی از احساسات
abnerval U ناشی از عصب
gremie U بی تجربه و ناشی
dittographic U ناشی ازتکراراشتباهی
novices U ادم ناشی
toxic U ناشی از زهراگینی
gravelling U شن ریزی
molt U پر ریزی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com