Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
seer
U
پیش بینی کننده
seers
U
پیش بینی کننده
anticipant
U
پیش بینی کننده
anticipator
U
پیش بینی کننده
foreseer
U
پیش بینی کننده
second guesser
U
پیش بینی کننده
prognosticative or ticatory
U
پیش بینی کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
look ahead
U
جمع کننده سریع که وجود رقم نقلی ناشی از جمع را پیش بینی میکند. و تاخیر ناشی از آن را حذف میکند
Other Matches
snub-nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
septum
U
حفرههای بینی پره بینی
guided propagation
U
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
vomer
U
استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
weather forecasts
U
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather forecast
U
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anticipated stock losses
U
تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
anaglyph
U
عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
predicting interval
U
فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
double vision
U
دو بینی
noses
U
بینی
graphology
U
خط بینی
pecker
U
بینی
sniveling
U
اب بینی
sniveled
U
اب بینی
snivel
U
اب بینی
snot
U
اب بینی
palmistry
U
کف بینی
rheum
U
اب بینی
rhinologist
U
بینی
nose
U
بینی
snivelled
U
اب بینی
nasally
U
از بینی
the handle of the face
U
بینی
cross eye
U
کج بینی
chiromancy
U
کف بینی
mucus of the nose
U
اب بینی
cross eye
U
دو بینی
snoot
U
بینی
night bilndness
U
شب بینی
snivels
U
اب بینی
hand reading
U
کف بینی
nozzle
U
بینی
nozzles
U
بینی
neb
U
بینی
snivelling
U
اب بینی
prospectiveness
U
پیش بینی
priggism
U
اندک بینی
prevision
U
پیش بینی
priggery
U
خود بینی
preparations
U
پیش بینی
pregiurement
U
پیش بینی
preparation
U
پیش بینی
perspicuity
U
روشن بینی
perdict
U
پیش بینی
ozena
U
قرحه بینی
outsight
U
فاهر بینی
outsight
U
برون بینی
otoscopy
U
گوش بینی
introspection
U
باطن بینی
ornithoscopy
U
مرغ بینی
finesse
U
نکته بینی
night bilndness
U
روز بینی
nearsightedness
U
نزدیک بینی
inferiority complex
U
خود کم بینی
inferiority complexes
U
خود کم بینی
realism
U
واقع بینی
objectivity
U
واقع بینی
subtlety
U
باریک بینی
subtleties
U
باریک بینی
polyopia
U
چند بینی
platyrrhine
U
پهن بینی
insolence
U
خود بینی
caution
U
پیش بینی
nassal
U
وابسته به بینی
cautioned
U
پیش بینی
cautioning
U
پیش بینی
cautions
U
پیش بینی
perspicuity
U
تیز بینی
nasute
U
گنده بینی
nostril
U
سوراخ بینی
nostrils
U
سوراخ بینی
stereoscopic
U
برجسته بینی
spectroscopy
U
طیف بینی
spectroscope
U
طیف بینی
soothsaying
U
فال بینی
soothsayer
U
فال بینی
snuffer
U
سوراخ بینی
prognostication
U
پیش بینی
projections
U
پیش بینی
prognostications
U
پیش بینی
strology
U
زایجه بینی
subtility
U
باریک بینی
telegnosis
U
غیب بینی
weltanschauung
U
جهان بینی
vibrissa
U
موی بینی
world view
U
جهان بینی
insight
U
درون بینی
insights
U
درون بینی
xanthopsia
U
زرد بینی
to read people's hands
U
کف بینی کردن
to blow nose
U
گرفتن بینی
the two nostrils
U
دو سوراخ بینی
anticipation
U
پیش بینی
projection
U
پیش بینی
self imprtance
U
خود بینی
precaution
U
پیش بینی
quillet
U
باریک بینی
sniff
U
بینی گرفتن
sniffed
U
بینی گرفتن
sniffing
U
بینی گرفتن
sniffs
U
بینی گرفتن
forecast
U
پیش بینی
forecasted
U
پیش بینی
forecasts
U
پیش بینی
second sight
U
دور بینی
the tip of the nose
U
نوک بینی
second sight
U
روشن بینی
precautions
U
پیش بینی
scintillating scotoma
U
اخگر بینی
nose leather
U
چرم بینی
My nose is running.
U
از بینی ام آب می آید
astrology
U
طالع بینی
astrology
U
اختر بینی
rhiopharyngeal
U
بینی حلقی
rhinoscope
U
بینی نگر
megalopsia
U
درشت بینی
rhinology
U
بینی شناسی
rhinal
U
وابسته به بینی
retinoscopy
U
شبکیه بینی
megalopsis
U
درشت بینی
clairvoyance
U
غیب بینی
false pride
U
خود بینی
pessimistically
U
ازروی بد بینی
fastidiousness
U
باریک بینی
flat nosed
U
پهن بینی
forcasting
U
پیش بینی
optimism
U
خوش بینی
fortune telling
U
طالع بینی
clairvoyance
U
روشن بینی
erythropsia
U
سرخ بینی
laryngoscopy
U
حنجره بینی
macropsia
U
درشت بینی
abdominos'copy
U
شکم بینی
crystal gazing
U
بلور بینی
optimism
U
نیک بینی
lookahead
U
پیش بینی
long siht
U
دور بینی
localism
U
کوته بینی
astronomy
U
طالع بینی
lenticular
U
ذره بینی
genethlilogy
U
طالع بینی
foresight
U
پیش بینی
genethlilogy
U
زایچه بینی
megalomania
U
خودبزرگ بینی
myopia
U
نزدیک بینی
nasal
U
وابسته به بینی
isomorphism
U
هم ریخت بینی
strictures
U
باریک بینی
stricture
U
باریک بینی
worldview
U
جهان بینی
nasal
U
مربوط به بینی
auguries
U
پیش بینی
predictions
U
پیش بینی
haemoscopy
U
خون بینی
hawk nose
U
بینی قوشی
keenness of sight
U
تیز بینی
forecasting
U
پیش بینی
prediction
U
پیش بینی
arrangements
U
پیش بینی
arrangement
U
پیش بینی
augury
U
پیش بینی
bridge
U
برامدگی بینی
microscopy
U
ریز بینی
nares
U
مجراهای بینی
microscopy
U
ذره بینی
paranasal
U
نزدیک بینی
nose
U
بینی اسب
revision
U
باز بینی
revisions
U
باز بینی
nasality
U
وابستگی به بینی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com