Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (38 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
antedate
U
پیش بینی کردن جلوانداختن
antedated
U
پیش بینی کردن جلوانداختن
antedates
U
پیش بینی کردن جلوانداختن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
anticipate
U
پیشدستی کردن جلوانداختن
anticipating
U
پیشدستی کردن جلوانداختن
anticipates
U
پیشدستی کردن جلوانداختن
anticipated
U
پیشدستی کردن جلوانداختن
forwarded
U
جلوانداختن
put forward
U
جلوانداختن
forward
U
جلوانداختن
pug nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub-nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
hip throw
U
گرفتن کمر مهاجم و از جلوانداختن او از روی کمر
septum
U
حفرههای بینی پره بینی
prediction
U
از قبل پیش بینی کردن محاسبه کردن
schedule
U
برنامه ریزی کردن پیش بینی کردن
predictions
U
از قبل پیش بینی کردن محاسبه کردن
schedules
U
برنامه ریزی کردن پیش بینی کردن
scheduled
U
برنامه ریزی کردن پیش بینی کردن
to read people's hands
U
کف بینی کردن
expecting
U
پیش بینی کردن
nose-picking
U
انگشت کردن در بینی
expected
U
پیش بینی کردن
expect
U
پیش بینی کردن
forecasted
U
پیش بینی کردن
miscalculates
U
بدپیش بینی کردن
second-guess
U
پیش بینی کردن
second-guesses
U
پیش بینی کردن
second-guessing
U
پیش بینی کردن
previse
U
پیش بینی کردن
second guess
U
پیش بینی کردن
miscalculating
U
بدپیش بینی کردن
prevision
U
پیش بینی کردن
miscalculated
U
بدپیش بینی کردن
foreshow
U
پیش بینی کردن
forecast
U
پیش بینی کردن
preparation
U
پیش بینی کردن
preparations
U
پیش بینی کردن
expects
U
پیش بینی کردن
second-guessed
U
پیش بینی کردن
prognosticate
U
پیش بینی کردن
foresee
U
پیش بینی کردن
miscalculate
U
بدپیش بینی کردن
foresees
U
پیش بینی کردن
dope
U
پیش بینی کردن
dopes
U
پیش بینی کردن
plans
U
پیش بینی کردن
plan
U
پیش بینی کردن
anticipating
U
پیش بینی کردن
anticipates
U
پیش بینی کردن
augur
U
پیش بینی کردن
augured
U
پیش بینی کردن
forecasts
U
پیش بینی کردن
to blow one's nose
U
بینی پاک کردن
anticipated
U
پیش بینی کردن
to make provision
U
پیش بینی کردن
augurs
U
پیش بینی کردن
anticipate
U
پیش بینی کردن
auguring
U
پیش بینی کردن
look forward to something
<idiom>
U
را لذت پیش بینی کردن
provide for in the budget
U
در بودجه پیش بینی کردن
preselect
U
پیش بینی موضع کردن
to provide for old age
U
پیش بینی روزگارپیری را کردن
predict
U
قبلا پیش بینی کردن
predicting
U
قبلا پیش بینی کردن
miscalculating
U
پیش بینی غلط کردن
predicts
U
قبلا پیش بینی کردن
miscalculated
U
پیش بینی غلط کردن
miscalculate
U
پیش بینی غلط کردن
miscalculates
U
پیش بینی غلط کردن
snuffling
U
زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
forecasts
U
براورد کردن از قبل پیش بینی
forecasted
U
براورد کردن از قبل پیش بینی
to p for a sum in the budget
U
مبلغی را بودجه پیش بینی کردن
foretaste
U
ازمایش قبلی پیش بینی کردن
forecast
U
براورد کردن از قبل پیش بینی
snuffle
U
زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
snuffles
U
زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
snuffled
U
زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
extrapolates
U
ازروی قرائن و امارات پیش بینی کردن
extrapolating
U
ازروی قرائن و امارات پیش بینی کردن
extrapolated
U
ازروی قرائن و امارات پیش بینی کردن
extrapolate
U
ازروی قرائن و امارات پیش بینی کردن
emunctory
U
مربوط به پاک کردن بینی عضو دافع فضولات بدن
guided propagation
U
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
vomer
U
استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
anaglyph
U
عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
weather forecast
U
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anticipated stock losses
U
تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
weather forecasts
U
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
predicting interval
U
فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
implied trust
U
امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
palmistry
U
کف بینی
mucus of the nose
U
اب بینی
night bilndness
U
شب بینی
nasally
U
از بینی
snivels
U
اب بینی
the handle of the face
U
بینی
snivelling
U
اب بینی
snoot
U
بینی
snivelled
U
اب بینی
nozzles
U
بینی
snot
U
اب بینی
cross eye
U
کج بینی
double vision
U
دو بینی
hand reading
U
کف بینی
rhinologist
U
بینی
graphology
U
خط بینی
cross eye
U
دو بینی
neb
U
بینی
rheum
U
اب بینی
pecker
U
بینی
nozzle
U
بینی
sniveling
U
اب بینی
nose
U
بینی
noses
U
بینی
sniveled
U
اب بینی
snivel
U
اب بینی
chiromancy
U
کف بینی
prognostications
U
پیش بینی
finesse
U
نکته بینی
forecasting
U
پیش بینی
prognostication
U
پیش بینی
nose
U
بینی اسب
subtility
U
باریک بینی
strology
U
زایجه بینی
projections
U
پیش بینی
worldview
U
جهان بینی
prediction
U
پیش بینی
ozena
U
قرحه بینی
arrangements
U
پیش بینی
arrangement
U
پیش بینی
prospectiveness
U
پیش بینی
strictures
U
باریک بینی
forcasting
U
پیش بینی
myopia
U
نزدیک بینی
megalomania
U
خودبزرگ بینی
predictions
U
پیش بینی
noses
U
بینی اسب
projection
U
پیش بینی
nasal
U
مربوط به بینی
vibrissa
U
موی بینی
spectroscope
U
طیف بینی
soothsaying
U
فال بینی
soothsayer
U
فال بینی
snuffer
U
سوراخ بینی
inferiority complex
U
خود کم بینی
inferiority complexes
U
خود کم بینی
hook nosed
U
دارای بینی کج
optimism
U
خوش بینی
hook-nosed
U
دارای بینی کج
optimism
U
نیک بینی
pessimistically
U
ازروی بد بینی
polyopia
U
چند بینی
clairvoyance
U
روشن بینی
foresight
U
پیش بینی
spectroscopy
U
طیف بینی
flat nosed
U
پهن بینی
nasiform
U
بینی شکل
nasion
U
بیخ بینی
nasitis
U
اماس بینی
quillet
U
باریک بینی
nostrils
U
سوراخ بینی
nostril
U
سوراخ بینی
nasolabial
U
وابسته به لب و بینی
stereoscopic
U
برجسته بینی
precaution
U
پیش بینی
precautions
U
پیش بینی
nasology
U
مبحث بینی
nasality
U
وابستگی به بینی
prevision
U
پیش بینی
stricture
U
باریک بینی
fortune telling
U
طالع بینی
laryngoscopy
U
حنجره بینی
mucus of the nose
U
مخاط بینی
sniffs
U
بینی گرفتن
expectation
U
پیش بینی
expectations
U
پیش بینی
keenness of sight
U
تیز بینی
sniffing
U
بینی گرفتن
telegnosis
U
غیب بینی
sniffed
U
بینی گرفتن
forecasted
U
پیش بینی
megalopsis
U
درشت بینی
megalopsia
U
درشت بینی
moon blindness
U
روز بینی
the tip of the nose
U
نوک بینی
genethlilogy
U
زایچه بینی
xanthopsia
U
زرد بینی
priggery
U
خود بینی
perdict
U
پیش بینی
world view
U
جهان بینی
microscopic
U
ذره بینی
the two nostrils
U
دو سوراخ بینی
microscopy
U
ذره بینی
microscopy
U
ریز بینی
priggism
U
اندک بینی
genethlilogy
U
طالع بینی
augury
U
پیش بینی
macropsia
U
درشت بینی
lookahead
U
پیش بینی
astronomy
U
طالع بینی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com