Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
label prefix
U
پیشوند مطلب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
prefix
U
پیشوند
prefix
U
پیشوند
prefixes
U
پیشوند ها
prefixes
U
پیشوند
prepositive
U
پیشوند دار
physio
U
پیشوند طبیعی
Anglo-
U
پیشوند به معنی
physios
U
پیشوند طبیعی
socio-
U
پیشوند هامه
trans-
U
پیشوند فرا -
anglo
U
پیشوند به معنی
Indo-
U
پیشوند هندوستان
agro
U
: پیشوند بمعنی
de-
U
پیشوند سوا از
dis-
U
پیشوند دور
EC
U
پیشوند برابر با ex-
prosign
U
علامت پیشوند
label prefix
U
پیشوند برچسب
neo-
U
پیشوند بمعنی جدید
com
U
پیشوند بمعانی با و باهم
neo
U
پیشوند بمعنی جدید
Mon
U
پیشوند بمعنی " یک "و " تک " و " واحد"
mono
U
پیشوند بمعنی " یک "و " تک " و " واحد"
eco-
U
پیشوند محیط پرگیر
bi-
U
پیشوند معادل با bio-
conned
U
مخالف پیشوند بمعانی با و باهم
conning
U
مخالف پیشوند بمعانی با و باهم
cons
U
مخالف پیشوند بمعانی با و باهم
greco
U
پیشوند بمعنی یونان و یونانی
bio-
U
پیشوند وابسته به زیست یا زیستشناسی
col
U
پیشوند بمعانی باو باهم
con
U
مخالف پیشوند بمعانی با و باهم
UN
U
پیشوند بمعنی "لا" و " نه " وغیر و "عدم " و "نا"
un-
U
پیشوند بمعنی "لا" و " نه " وغیر و "عدم " و "نا"
zoos
U
:پیشوند بمعنی حیوان- جانورو متحرک
prifixal
U
پیشوند عنوان قبل از اسم شخص
zoo
U
:پیشوند بمعنی حیوان- جانورو متحرک
prifix
U
پیشوند عنوان قبل از اسم شخص
pseuds
U
پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
pseudo
U
پیشوند بمعنی " کاذب " و "ساختگی " و " دروغ "
pseud
U
پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
abs
U
پیشوندیست لاتینی که همان پیشوند ab میباشد و بمعنی
grapho
U
پیشوند بمعنی نوشته و ثبت شده و نوشتن
intra
U
پیشوند بمعنی در داخل ودرتوی و در درون و درمیان
turbo
U
پیشوند برای وسایلی که توسط توربین گاز میچرخند
forth
U
این کلمه بصورت پیشوند نیزبامعانی فوق بکارمیرود
turbos
U
پیشوند برای وسایلی که توسط توربین گاز میچرخند
topics
U
مطلب
afair
U
مطلب
thought
U
سر مطلب
topic
U
مطلب
criteria
U
مطلب
thoughts
U
سر مطلب
punch-lines
U
لب مطلب
punch-line
U
لب مطلب
punch line
U
لب مطلب
subjected
U
مطلب
subjecting
U
مطلب
labels
U
مطلب
subject
U
مطلب
theme
U
مطلب
subjects
U
مطلب
labelled
U
مطلب
label
U
مطلب
themes
U
مطلب
labeling
U
مطلب
abdomino
U
این کلمه بصورت پیشوند بکاررفته و بمعنی شکم میباشد
ab
U
پیشوند لاتین بمعنی >دوراز< و>از< و >جدایی < و >غیر<مانند ABuse و ABaxial
label alignment
U
هم ترازی مطلب
principals
U
مطلب مهم
subject
U
مطلب زیرموضوع
issued
U
صدور مطلب
gist
U
مطلب عمده
issues
U
صدور مطلب
press releases
U
مطلب مطبوعاتی
subjecting
U
مطلب زیرموضوع
subject matter
U
مطلب موضوع
press release
U
مطلب مطبوعاتی
precis
U
چکیده مطلب
subjects
U
مطلب زیرموضوع
principal
U
مطلب مهم
the salient point
<idiom>
U
اصل مطلب
the point
[of the matter]
U
اصل مطلب
mattering
U
مطلب چیز
root of the matter
U
اصل مطلب
issue
U
صدور مطلب
mattered
U
مطلب چیز
clipped speech
U
حذف مطلب
enjambment
U
ادامهء مطلب
matter
U
مطلب چیز
subjected
U
مطلب زیرموضوع
matters
U
مطلب چیز
multimult
U
پیشوند بمعنی " بسیار وزیاد "و " دارای تعداد زیاد " و "متعدد " و " بیشتر " و" چند "
Lets get to the point.
U
بپردازیم به اصل مطلب
The crux of the matter . The quintessence.
U
جان کلام ( مطلب )
lowdown
<idiom>
U
لپ مطلب ،حقیقت موضوع
hit the bull's-eye
<idiom>
U
به اصل مطلب رسیدن
Lets pass on (proceed) to the main issue.
U
برویم سر مطلب اصلی
under pledge of secrecy
U
با قول کتمان مطلب
to overleap oneself
U
از مطلب پرت شدن
that is not the case
U
مطلب چنین نیست
hugger mugger
U
تنهایی مطلب محرمانه
comprehension test
U
ازمون فهم مطلب
repeating label
U
برچسب یا مطلب مکرر
round about
U
دور سر گرداندن مطلب
cliff-hangers
U
مطلب یا داستان جالب
cliff-hanger
U
مطلب یا داستان جالب
the matter is perplexed
U
مطلب پیچیده است
cliff hanger
U
مطلب یا داستان جالب
there was no secrecy about it
مطلب پوشیده ای نبود
To wonder from the main topic.
U
از مطلب اصلی دور افتادن
for brevity's sake
U
از بهر کوتاه کردن مطلب
the matter itself
[the situation itself ]
[ the thing itself]
U
این مطلب بخودی خود
the point is
U
اصل مطلب این است
contraposition
U
قلب مطلب بطریق منفی
overtype mode
U
حالت تایپ روی مطلب
point of the agenda
U
اصل مطلب فهرست برنامه
circumgyration
U
دورزدن درسخن دورسرگرداندن مطلب
to go into the matter
U
به این مطلب رسیدگی کردن
item of the agenda
U
اصل مطلب فهرست برنامه
typeover mode
U
حالت تایپ روی مطلب
the matter was kept private
U
مطلب را پوشیده نگاه داشتند
you must have know this
U
حتما` این مطلب را شمامیدانستید
kil
U
مقبره این کلمه بصورت پیشوند وپسوند نیزبکاررفته وبمعنی >حجره و سلول ونهر<است
the face remains
U
مطلب همانست که هست فرق نمیکند
you must know this
U
شما باید این مطلب را بدانید
plate proof
U
نمونه اول صفحات و مطلب چاپ شده
doodad
U
مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
slurs
U
لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slurring
U
لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slurred
U
لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slur
U
لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
diction
U
عبارت انتخاب لغت برای بیان مطلب
doodads
U
مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
We shall look into the matter in due ( good ) time .
U
درموقع مناسب باین مطلب رسیدگه خواهد شد
to get down to the nitty-gritty
[to get down to brass tacks]
<idiom>
U
فوری به اصل مطلب رسیدن
[اصطلاح روزمره]
I wI'll not comment on this issue.
U
درباره این مطلب اظهار نظری نمی کنم
paragraphist
U
کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
May be I can interest you in this issue .
U
شاید بتوانم علاقه شما را به این مطلب جلب نمایم
catastasis
U
بخش سوم داستانهای باستانی که اوج مطلب دران بود
he rode me off on a side issue
U
نکته فرعی پیش اورده مراازاصل مطلب پرت کرد
anthropo
U
پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
anthrop
U
پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
palinode
U
قطعه شعر یا سرودی که مطلب شعر یا سرود قبلی راانکار کند
what matters is that ...
U
اصل مطلب
[چیزی که مهم است]
این است که ...
learning curve
U
منحنی که نمودار این مطلب است که باتکرار یک عمل زمان انجام ان عمل کوتاهتر می گردد
declaratory statute
U
قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
demarche
U
بعمل می اورد . به این معنی که فرستاده ویژهای برای مذاکره درباره مطلب مورد نظر و تقدیم مدارک کتبی به ان کشور نزد وزیرامور خارجه ان می فرستد
typeover
U
توانایی یک چاپگر تماسی درضربه زدن بیش از یکبار به کاراکتر و در نتیجه ایجاد اثردرشت و برجستهای از ان روی نسخه چاپی تایپ روی مطلب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com