Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
anthrop
U
پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
anthropo
U
پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
Other Matches
intelligence
U
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial intelligence
U
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
id
U
مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography
U
علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
com
U
پیشوند بمعانی با و باهم
feelings indigenous to man
U
احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
con
U
مخالف پیشوند بمعانی با و باهم
col
U
پیشوند بمعانی باو باهم
conned
U
مخالف پیشوند بمعانی با و باهم
cons
U
مخالف پیشوند بمعانی با و باهم
conning
U
مخالف پیشوند بمعانی با و باهم
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
loard of creation
U
انسان
mans
U
انسان
man
U
انسان
homo
U
انسان
in human shape
U
انسان
human beings
U
انسان
human being
U
انسان
mortal
U
انسان
homosapiens
U
انسان
mortals
U
انسان
atomy
U
اسکلت انسان
hominid
U
جنس انسان
heidelberg man
U
انسان هایدلبرگ
superhuman
U
برتر از انسان
anthropology
U
انسان شناسی
misanthropes
U
انسان گریز
misanthrope
U
انسان گریز
rump
U
کفل انسان
rumps
U
کفل انسان
godman
U
انسان خداوار
eudemonology
U
گفتاردرسعادت انسان
palm
U
کف دست انسان
anthropoids
U
انسان نما
humanly
U
مثل انسان
anthropoids
U
شبه انسان
anthropoid
U
انسان نما
humanitarian
U
انسان گرایانه
anthropocentrism
U
انسان محوری
anthropomorphism
U
انسان انگاری
anthropophobia
U
انسان هراسی
egalitarian
U
طرفدارتساوی انسان
dewlaps
U
غبغب انسان
brisket
U
سینه انسان
humankind
U
نوع انسان
economic man
U
انسان اقتصادی
palms
U
کف دست انسان
humanist
U
انسان گرا
anthropologist
U
انسان شناس
dewlap
U
غبغب انسان
marginal man
U
انسان حاشیهای
The human body
U
بدن انسان
primitive
U
انسان اولیه
pithecanthrope
U
انسان میمونی
cannibalism
U
ادمخواری انسان
voicing
U
صدای انسان
the outward man
U
انسان فاهر
humanoids
U
شبیه انسان
mankind
U
نوع انسان
voices
U
صدای انسان
bod
U
بدن انسان
bods
U
بدن انسان
voice
U
صدای انسان
subhuman
U
مادون انسان
manward
U
بطرف انسان
homo economicus
U
انسان اقتصادی
homosapiens
U
نوع انسان
anthropoid
U
شبه انسان
misanthropy
U
انسان بیزاری
homo politicus
U
انسان اجتماعی
homo faber
U
انسان ابزارساز
human movement
U
حرکت انسان
humansit
U
انسان دوست
anthropomorphic
U
شبیه انسان
humanoid
U
شبیه انسان
kindlity
U
انسان وار
infrahuman
U
پایین تر از انسان
infrahuman
U
مادون انسان
human nature
U
طبیعت انسان
ethos
U
صفات وشخصیت انسان
trunk
U
خرطوم بینی انسان
buffs
U
جلا پوست انسان
buff
U
جلا پوست انسان
misanthropic
U
مربوط به انسان گریزی
trunks
U
خرطوم بینی انسان
anthropology
U
علم انسان شناسی
neoanthropic
U
وابسته به انسان جدید
neoanthropic
U
شبیه انسان جدید
physical anthropology
U
انسان شناسی جسمانی
pre adamite
U
انسان پیش از ادم
prehuman
U
پیش از پیدایش انسان
theophany
U
تجلی خدا به انسان
theophany
U
فهور خدابه انسان
varment
U
انسان یاحیوان مزاحم
varmint
U
انسان یاحیوان مزاحم
foliate mask
U
صورت مجسمه انسان
manxman
U
اهل جزیره انسان
man trap
U
دام برای انسان
homosapiens
U
نام علمی انسان
anthropometry
U
انسان سنجی جسمانی
supermen
U
موجود مافوق انسان
cultural anthropology
U
انسان شناسی فرهنگی
equalitarian
U
طرفدار تساوی انسان
feces
U
مدفوع انسان وحیوان
hu man
U
وابسته ب ه انسان بشری
hypomorph
U
انسان سرگرد وپاکوتاه
kindlily
U
بطورملایم انسان وار
man of mould
U
انسان خاکی یا فانی
humanism
U
مکتب اصالت انسان
anthropomorphic
U
دارای شکل انسان
man-made
U
ساخته دست انسان
man-made
U
مصنوع انسان انسانی
man made
U
ساخته دست انسان
man made
U
مصنوع انسان انسانی
ape
U
میمون انسان نما
homo sapiens
U
انسان اندیشه ورز
voice
U
صدای سخنرانی انسان
aping
U
میمون انسان نما
voicing
U
صدای سخنرانی انسان
voices
U
صدای سخنرانی انسان
superman
U
موجود مافوق انسان
aped
U
میمون انسان نما
apes
U
میمون انسان نما
humankind
U
بشریت نژاد انسان
man is a risible creature
U
انسان مخلوقی است خنده کن
truncal
U
وابسته به تنه انسان یا درخت
satyr
U
موجود نیمه انسان ونیمه بز
anthropogenic
U
مربوط به پیدایش و تکامل انسان
floruit
U
دوره رشد وپیشرفت انسان
trichotomy
U
تقسیم وجود انسان به سه قسمت
theophanic
U
وابسته به تجلی خدا به انسان
kinesiology
U
تشریح حرکات بدنی انسان
macaque
U
بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
droid
U
یک ادم ماشینی شبیه انسان
anthropic
U
مربوط به دوران پیدایش انسان
zombi
U
انسان زنده شد ادم احمق
hu man
U
دارای خوی انسانی انسان
man eater
U
جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
man-eater
U
جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
anthropophagous
U
تغذیه کننده از گوشت انسان
man-eaters
U
جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
ash
U
بقایای جسد انسان پس از مرگ
glanders
U
بیماری مسری اسب و انسان
automatons
U
ماشینی که کارهای انسان را میکند
automaton
U
ماشینی که کارهای انسان را میکند
satyrs
U
موجود نیمه انسان ونیمه بز
self born
U
پیدا شده در نفس انسان
polygenesis
U
پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
non human
U
غیر متعلق به نژاد انسان
non-human
U
غیر متعلق به نژاد انسان
superhuman
U
ابر انسان فوق بشری
subhuman
U
دارای صفاتی شبیه انسان
crutch
U
محل انشعاب بدن انسان
crutches
U
محل انشعاب بدن انسان
humanization
U
انسان پروری متمدن سازی
preadolescence
U
دوره قبل از بلوغ انسان
anthropology
U
مبحث روابط انسان با خدا
gorillas
U
بزرگترین میمون شبیه انسان
zombies
U
انسان زنده شد ادم احمق
macaca
U
بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
gorilla
U
بزرگترین میمون شبیه انسان
zombie
U
انسان زنده شد ادم احمق
pithecanthrope
U
برزخ میان انسان و میمون
as memory serves
U
هر وقت بیاد انسان بیاید
prehominidae
U
پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
psilanthropism
U
عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
fruitarianism
U
اعتقادباینکه خوراک انسان بایدمیوه باشد
inhabitiveness
U
میل طبیعی انسان به بود باش
psilanthropy
U
عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
misanthropist
U
کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
bedbugs
U
ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
bedbug
U
ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
machover draw a person test
U
ازمون کشیدن شکل انسان مکوور
protohistory
U
مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
memento mori
U
کاسه یاچیزدیگری که انسان رابیادمردن می اندازد
pick up a trail/scent
<idiom>
U
تشخیص جای پای انسان یا حیوان
The human brain is a complex organ .
U
مغز انسان عضو پیچیده یی است
zooplasty
U
فن پیوند زدن گوشت جانور به انسان
theanthropic
U
مجسم کننده ذات خدادرهیکل انسان
prehominid
U
پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
mensch
U
[انسان آراسته، بالغ، درستکار و مسئول]
liberalism
U
اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
crumpled rose leaf
U
چیزی که خوشی انسان رامنغض میکند
bleb
U
برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
theriaanthropism
U
پرستش موجوداتی که نیمی انسان ونیمی جانورباشند
life cycle
U
مدارج ومراحل مختلف حیاتی انسان وجانوران
acanthocephala
U
انواع کرمهای قلاب دار رودهء انسان
animalist
U
مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
cerumen
U
واکس گوش
[کالبد شناسی بدن انسان]
voice
U
تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
anthropometric
U
وابسته به مبحث اندازه گیری بدن انسان
man handle
U
با نیروی انسان حرکت دادن بدرفتاری کردن
voicing
U
تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
antic
U
[ستون زن پیکر یا دیگر انسان ها با شکل نامتجانس]
metempsychosis
U
حلول روح متوفی در بدن انسان یا جانوردیگری
voices
U
تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
anthropometry
U
مبحث سنجش و اندازه گیری بدن انسان
acoustic meatus
[Meatus acusticus]
U
مجرای گوش
[کالبد شناسی بدن انسان]
outer ear
U
گوش بیرونی
[کالبد شناسی بدن انسان]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com