Perdic | پیشنهاد کردن تغییر مکان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (39 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	move U	پیشنهاد کردن تغییر مکان
	moved U	پیشنهاد کردن تغییر مکان
	moves U	پیشنهاد کردن تغییر مکان

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	cycle U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	cycled U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	cycles U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	angular travel U	تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
	left shift U	تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود
	displacement U	اختلاف مکان تغییر مکان
	displacement U	تغییر مکان
	displeacement of water U	تغییر مکان اب
	shift U	تغییر مکان
	shifts U	تغییر مکان
	displaciment U	تغییر مکان
	shifted U	تغییر مکان
	change of place U	تغییر مکان
	left shift U	تغییر مکان به چپ
	logic shift U	تغییر مکان منطقی
	logical shift U	تغییر مکان منطقی
	shift U	تغییر مکان انتقال
	permanent change of station U	تغییر مکان دایمی
	red shift U	تغییر مکان سرخ
	die shift U	تغییر مکان حدیده
	components of displacement U	مولفههای تغییر مکان
	doppler shift U	تغییر مکان دوپلری
	displacement U	جابجاشدگی تغییر مکان
	cyclic shift U	تغییر مکان چرخهای
	ring shift U	تغییر مکان حلقهای
	end around shift U	تغییر مکان دورگشتی
	shifted U	تغییر مکان انتقال
	shift register U	ثبات تغییر مکان
	circular shift U	تغییر مکان حلقوی
	sides way U	تغییر مکان جانبی
	shift out U	تغییر مکان به بیرون
	arithmetic shift U	تغییر مکان حسابی
	piston displacement U	تغییر مکان پیستون
	shifts U	تغییر مکان انتقال
	circular shift U	تغییر مکان دایرهای
	overlapped U	سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
	overlaps U	سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
	overlap U	سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
	support movement U	تغییر مکان تکیه گاه
	redeployment U	تغییر مکان دادن یکانها
	dynamic shift register U	ثبات تغییر مکان پویا
	right shift U	تغییر مکان به سمت راست
	echeloned displacement U	تغییر مکان رده برده
	statip shift register U	ثبات تغییر مکان ایستا
	output per unit of displacement U	توان در واحد تغییر مکان
	displacement U	جابجا شدن جابجایی تغییر مکان
	columnar transposition U	تغییر مکان دادن عوامل در ستون
	barnstormed U	مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
	barnstorm U	مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
	barnstorming U	مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
	barnstorms U	مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
	disposition U	صورت بندی وضع گسترش موضع گرفتن تغییر مکان
	move U	کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
	moves U	کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
	moved U	کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
	multipass overlap U	سیستمی که چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matria-dot ایجاد میکند با تکرا خط حروف ولی تغییر مکان به آرامی
	left justification U	تغییر مکان عدد دودویی به سمت چپ عدد
	intransit U	در حال تغییر مکان در حال سفر یاانتقال
	offers U	پیشنهاد کردن پیشنهاد
	offered U	پیشنهاد کردن پیشنهاد
	offer U	پیشنهاد کردن پیشنهاد
	shift instruction U	دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
	cross hairs U	دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
	vary U	تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
	varies U	تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
	stacks U	روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
	stack U	روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
	stacked U	روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
	they rejected his proposition U	پیشنهاد وی را رد کگردن پیشنهاد اورا نپذیرفتند
	peeking U	فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
	peek U	فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
	peeks U	فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
	peeked U	فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
	migration U	نقل مکان نقل مکان کردن
	allotment advice U	پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
	changes U	تغییر کردن تغییر دادن
	changing U	تغییر کردن تغییر دادن
	changed U	تغییر کردن تغییر دادن
	change U	تغییر کردن تغییر دادن
	propounding U	پیشنهاد کردن
	propounds U	پیشنهاد کردن
	projects U	پیشنهاد کردن
	bid U	پیشنهاد کردن
	recommend U	پیشنهاد کردن
	bids U	پیشنهاد کردن
	projected U	پیشنهاد کردن
	propound U	پیشنهاد کردن
	recommends U	پیشنهاد کردن
	recommending U	پیشنهاد کردن
	project U	پیشنهاد کردن
	proposing U	پیشنهاد کردن
	suggested U	پیشنهاد کردن
	suggests U	پیشنهاد کردن
	offered U	پیشنهاد کردن
	suggesting U	پیشنهاد کردن
	offer U	پیشنهاد کردن
	offers U	پیشنهاد کردن
	advancing	پیشنهاد کردن
	to make overtures U	پیشنهاد کردن
	proposes U	پیشنهاد کردن
	proposed U	پیشنهاد کردن
	propose U	پیشنهاد کردن
	advance	پیشنهاد کردن
	suggest U	پیشنهاد کردن
	project U	طرح یا پیشنهاد کردن
	tenderest U	تقدیم کردن پیشنهاد
	proffering U	تقدیم پیشنهاد کردن
	to hold out the olive branch <idiom>	[پیشنهاد آشتی کردن]
	proffers U	تقدیم پیشنهاد کردن
	projected U	طرح یا پیشنهاد کردن
	bidding U	پیشنهاد مزایده کردن
	projects U	طرح یا پیشنهاد کردن
	proffered U	تقدیم پیشنهاد کردن
	tendering U	تقدیم کردن پیشنهاد
	proffer U	تقدیم پیشنهاد کردن
	tendered U	تقدیم کردن پیشنهاد
	to pop the question U	پیشنهاد عروسی کردن
	to make a motion U	پیشنهاد کردن بر ان شدن
	tender U	تقدیم کردن پیشنهاد
	propositions U	پیشنهاد کردن به دعوت بمقاربت جنسی کردن
	proposition U	پیشنهاد کردن به دعوت بمقاربت جنسی کردن
	propositioning U	پیشنهاد کردن به دعوت بمقاربت جنسی کردن
	propositioned U	پیشنهاد کردن به دعوت بمقاربت جنسی کردن
	flitting U	نقل مکان کردن
	flits U	نقل مکان کردن
	flitted U	نقل مکان کردن
	flit U	نقل مکان کردن
	hold forth U	پیشنهاد کردن انتظار داشتن
	propone U	پیشنهاد کردن ارائه دادن
	put in U	تقاضا کردن پیشنهاد دادن
	bid U	پیشنهاد کردن توپ زدن
	bids U	پیشنهاد کردن توپ زدن
	propounds U	پیشنهاد کردن ارائه دادن
	propounding U	پیشنهاد کردن ارائه دادن
	propound U	پیشنهاد کردن ارائه دادن
	[Could I] give you a lift? [colloquial] U	به کسی پیشنهاد سواری دادن کردن
	to offer somebody a lift U	به کسی پیشنهاد سواری دادن کردن
	locate U	مستقر ساختن مکان یابی کردن
	located U	مستقر ساختن مکان یابی کردن
	locates U	مستقر ساختن مکان یابی کردن
	locating U	مستقر ساختن مکان یابی کردن
	counter march U	تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
	run-up [start-up] U	نزدیکی به مکان شروع با دویدن [برای جهش یا پرتاب کردن] [ورزش]
	end strings U	نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
	unclocked U	مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
	transition U	عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
	transitions U	عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
	hangovers U	تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
	income effect U	اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
	hangover U	تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
	plastic U	تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
	vary U	تغییر کردن
	varies U	تغییر کردن
	to turn [into] U	تغییر کردن
	refresh buffer U	یک مکان حافظه موقت که درهنگام تازه کردن یک صفحه تصویر اصلاعات نمایش صفحه را نگاهداری میکند
	variable area nozzle U	نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
	ranged U	تغییر کردن خط مبنا
	graduate U	تغییر تدریجی کردن
	ranges U	تغییر کردن خط مبنا
	graduates U	تغییر تدریجی کردن
	range U	تغییر کردن خط مبنا
	vary infinitely U	بی اندازه تغییر کردن
	graduating U	تغییر تدریجی کردن
	change over U	تغییر روش تغییر رویه
	revolve U	دور زدن تغییر کردن
	change U	تغییر کردن عوض شدن
	ranged U	تغییر کردن یا متفاوت بودن
	ranges U	تغییر کردن یا متفاوت بودن
	revolved U	دور زدن تغییر کردن
	changed U	تغییر کردن عوض شدن
	commmute U	تغییر دادن مبادله کردن
	changes U	تغییر کردن عوض شدن
	changing U	تغییر کردن عوض شدن
	range U	تغییر کردن یا متفاوت بودن
	revolves U	دور زدن تغییر کردن
	overplayed U	حریف را ناچار به تغییر محل کردن
	overplaying U	حریف را ناچار به تغییر محل کردن
	overplay U	حریف را ناچار به تغییر محل کردن
	to turn something U	تغییر کردن در ظاهر یا خواص خود
	overplays U	حریف را ناچار به تغییر محل کردن
	edited U	اماده چاپ کردن تغییر دادن
	edit U	اماده چاپ کردن تغییر دادن
	transmuting U	تغییر شکل دادن قلب ماهیت کردن
	edited U	تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه
	edit U	تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه
	to refresh oneself U	تغییر ذائقه دادن رفع خستگی کردن
	transmuted U	تغییر شکل دادن قلب ماهیت کردن
	transmute U	تغییر شکل دادن قلب ماهیت کردن
	transmutes U	تغییر شکل دادن قلب ماهیت کردن
	adapt U	تغییر یا تنظیم یا اضافه کردن به چیزی تا مناسب شود
	adapts U	تغییر یا تنظیم یا اضافه کردن به چیزی تا مناسب شود
	affects U	لمس کردن یا تاثیر گذاشتن یا تغییر دادن چیزی
	adapting U	تغییر یا تنظیم یا اضافه کردن به چیزی تا مناسب شود
	affect U	لمس کردن یا تاثیر گذاشتن یا تغییر دادن چیزی
	byte U	حرکت دادن ویرایش کردن و تغییر محتوای یک بایت
	change of leg U	وادار کردن اسب به تغییر پادر چهارنعل کوتاه
	bytes U	حرکت دادن ویرایش کردن و تغییر محتوای یک بایت
	fm U	فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
	corrupting U	تغییر دادن یا خراب کردن اطلاعات چنان که اعتبار انهامشکوک باشد
	corrupts U	تغییر دادن یا خراب کردن اطلاعات چنان که اعتبار انهامشکوک باشد