English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
progressive attack U پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
offensive movement U حرکت تهاجمی شمشیرباز
play marking U حرکات تهاجمی
compound attack U حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
composite attack U حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
gain ground U ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
advances U پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advancing U پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advance U پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advance U پیشروی پیشروی کردن
advances U پیشروی پیشروی کردن
advancing U پیشروی پیشروی کردن
aggressive U تهاجمی
offensive <adj.> U تهاجمی
attacking [style of play, player] <adj.> U تهاجمی
incursive U تهاجمی
power play U نقشه تهاجمی
offensive league U اتحادیه تهاجمی
skates U بازی تهاجمی
skated U بازی تهاجمی
dash U کشتی تهاجمی
shock troops U گروه تهاجمی
dashed U کشتی تهاجمی
furor U خشم تهاجمی
dashes U کشتی تهاجمی
offensive war U جنگ تهاجمی
offensive block U دفاع تهاجمی
offensive alliance U پیمان تهاجمی
hard advertising U تبلیغات تهاجمی
power struggle U نقشه تهاجمی
skate U بازی تهاجمی
offensive weapon U سلاح تهاجمی
simple wing U طرح تهاجمی با خط نامتعادل
look-in U روش پاس تهاجمی
slot t U نوعی طرح تهاجمی
offensive U اهانت امیز تهاجمی
offensives U اهانت امیز تهاجمی
attack cargo ship U ناو باربری تهاجمی
attack aircraft carrier U ناو هواپیمابر تهاجمی
scrappier U بازی تهاجمی سریع
scrappiest U بازی تهاجمی سریع
scrappy U بازی تهاجمی سریع
slot formation U نوعی طرح تهاجمی
backsword man U شمشیرباز
fencer U شمشیرباز
offensives U تهاجم تهاجمی حمله عمومی
offensive U تهاجم تهاجمی حمله عمومی
flying wedge U نوعی مانور تهاجمی قدیمی
foilist U شمشیرباز فویل
assault U یورش شمشیرباز
assaulted U یورش شمشیرباز
sabreur U شمشیرباز سابر
assaults U یورش شمشیرباز
fencing position U گارد شمشیرباز
foilsman U شمشیرباز فویل
line of attack U سینه شمشیرباز
epeeist U شمشیرباز اپه
end run U بازی تهاجمی با دور زدن دفاع
split t U نوعی طرح تهاجمی شبیه به جبهه تی
lanista U شمشیرباز اموزگار شمشیربازی
off target hit U ضربه بی ارزش شمشیرباز
bibs U محافظ گلوی شمشیرباز
guard U حالت دفاعی شمشیرباز
bib U محافظ گلوی شمشیرباز
hit not valid U ضربه بی ارزش شمشیرباز
preparation of attack U شمشیرباز اماده حمله
guarding U حالت دفاعی شمشیرباز
coquille U محافظ دست شمشیرباز
fencing measure U فاصله معمولی دو شمشیرباز
attack on the blade U حمله شمشیرباز به تیغه
guards U حالت دفاعی شمشیرباز
fleche U نقل مکان شمشیرباز
time hit U ضربه شمشیرباز در ضد حمله
sword arm U دست مسلح شمشیرباز
varied U گوناگون
sundry U گوناگون
various U گوناگون
diverse U گوناگون
multifarious U گوناگون
heterochromous U گوناگون
miscellaneous U گوناگون
odd and ends U گوناگون
multiple U گوناگون
varicolored U گوناگون
pied U گوناگون
sundries U گوناگون
variegated U گوناگون
protean U گوناگون
mixtilineal U گوناگون خط
variate U گوناگون
jumped U حمله شمشیرباز با پرش به هوا
jumps U حمله شمشیرباز با پرش به هوا
jump U حمله شمشیرباز با پرش به هوا
attack on preparation U شمشیرباز اماده برای حمله
attention U شمشیرباز اماده برای مبارزه
attentions U شمشیرباز اماده برای مبارزه
trompement U گریز شمشیرباز از ضربه حریف
out of distance U دور بودن شمشیرباز از حریف
leg theory U روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
versicolor U برنگهای گوناگون
miscellaneously U بطور گوناگون
oddments U مواد گوناگون
varia U مطالب گوناگون
here and there <idiom> U درمکانهای گوناگون
wide-ranging U متنوع - گوناگون
variegated colours U رنگهای گوناگون
under various titles U به عناوین گوناگون
undervarious U بعناوین گوناگون
varia U اشیا گوناگون
diversifying U گوناگون ساختن
diversify U گوناگون ساختن
varietal U گوناگون پر از تنوعات
diversifies U گوناگون ساختن
variant U گوناگون مختلف
multiple U چندلا گوناگون
diversified U گوناگون ساختن
advances U پیشروی ها
march U پیشروی
progression U پیشروی
improvement U پیشروی
marched U پیشروی
advance U پیشروی
marches U پیشروی
marching U پیشروی
proceedings U پیشروی ها
antecedence U پیشروی
progressions U پیشروی
progression U پیشروی
advancing پیشروی
advance پیشروی
head way U پیشروی
victories U پیشروی
onrush U پیشروی
progress U پیشروی
victory U پیشروی
precession U پیشروی
plastron U محافظ سینه کمر و پهلوهای شمشیرباز
stance U طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
close in U نزدیک شدن شمشیرباز به بدن حریف
stances U طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
variform U گوناگون مختلف الشکل
humoursomeness U حالات ویژه گوناگون
sundry U اقلام متفرقه گوناگون
heterochromous U دارای رنگهای گوناگون
manifoldly U بطور متعدد یا گوناگون
polyphagia U خورنده غذاهای گوناگون
various books U کتابهای گوناگون یا مختلف
miscellanies U مجموعهای از مطالب گوناگون
miscellany U مجموعهای از مطالب گوناگون
speed of advance U سرعت پیشروی
grind out U پیشروی مختصر
saltation U پیشروی بتدریج
gain ground U پیشروی کردن
progress U پیشرفت پیشروی
advance U پیشرفت پیشروی
set forward U فشار پیشروی
axis of advance U محور پیشروی
advances U پیشرفت پیشروی
marine transgression U پیشروی دریا
law of progression U قانون پیشروی
self advancement U پیشروی نفس
progressing U پیشرفت پیشروی
progresses U پیشرفت پیشروی
advance force U نیروی پیشروی
progressed U پیشرفت پیشروی
birl U پیشروی باچرخیدن
advancing U پیشرفت پیشروی
advances U : پیشروی پیشرفت
in distance U نزدیک بودن شمشیرباز برای ضربه زدن
hitting U به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
hits U به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
hit U به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
strong side U سمتی از زمین که در لحظه معین توپ انجاست سمت جبهه تهاجمی
statue of liberty play U بازی تهاجمی از بازیگر گوش که با بلندکردن دست خودحریف را گول می زند
slants U بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slanted U بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slant U بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
catchall U فرف یامخزن اشیاء گوناگون
varied U دارای رنگهای گوناگون رنگارنگ
job lot U کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
symposia U مقالات گوناگون درباره یک موضوع
to compare apples and oranges <idiom> U چیزهای کاملا گوناگون را با هم برابرکردن
symposiums U مقالات گوناگون درباره یک موضوع
symposium U مقالات گوناگون درباره یک موضوع
polyvalent U دارای پادگن ها یا پادتنهای گوناگون
job lots U کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
lunge U پیشروی ناگهانی خیز
lunged U پیشروی ناگهانی خیز
heads up U سمت مسیر پیشروی
heads up U وضعیت مسیر پیشروی
ground grainer U مهاجمی که پیشروی میکند
get by U مخفیانه پیشروی کردن
lunging U پیشروی ناگهانی خیز
sitzkrieg U جنگ بدون پیشروی
lunges U پیشروی ناگهانی خیز
advancing units U یکانهای پیشروی کننده
marching order [travel order] U دستور پیشروی [ارتش]
advance march U پیشروی حرکت به جلو
lunged U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunge U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
balestra U پرش کوتاه و سریع شمشیرباز بجلو برای حمله
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com