English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 88 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
garcon U پیشخدمت مهمانخانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bellhop U مخفف bopper bell پیشخدمت و پادو مهمانخانه
bellhops U مخفف bopper bell پیشخدمت و پادو مهمانخانه
Other Matches
public house U مهمانخانه
guest houses U مهمانخانه
hotels U مهمانخانه
hotel U مهمانخانه
lodging house U مهمانخانه
public houses U مهمانخانه
guest house U مهمانخانه
khidmatgar U پیشخدمت
tirewoman U پیشخدمت زن
office boy U پیشخدمت
messman U پیشخدمت
hand maid U پیشخدمت زن
valet de chambre U پیشخدمت
waitress U پیشخدمت زن
waitresses U پیشخدمت زن
waiter U پیشخدمت
waiters U پیشخدمت
bellboy U پیشخدمت
bellboys U پیشخدمت
landlady U زن مهمانخانه دار
boots U شاگرد مهمانخانه
inns U مهمانخانه کاروانسرا
landladies U زن مهمانخانه دار
inn U مهمانخانه کاروانسرا
bellboys U پادو مهمانخانه
bellboy U پادو مهمانخانه
restauranteur U مهمانخانه دار
restaurateur U مهمانخانه دار
restaurateurs U مهمانخانه دار
innholder U مهمانخانه دارinnervate
hostler U مهمانخانه دار
valetdechambre U پیشخدمت مخصوص
ancilla U پیشخدمت زن کلفت
waitress U خانم پیشخدمت
waiter U آقای پیشخدمت
tapster U پیشخدمت میخانه
callboy U پادو یا پیشخدمت
maid in waiting U پیشخدمت مخصوص
servants U خادم پیشخدمت
servant U خادم پیشخدمت
steward U پیشخدمت باشگاه
busboy U کمک پیشخدمت
busboys U کمک پیشخدمت
barmaid U پیشخدمت میخانه
barmaids U پیشخدمت میخانه
stewards U پیشخدمت باشگاه
innholder U صاحب مهمانخانه یا مسافرخانه
lobbied U سالن هتل و مهمانخانه
lobbies U سالن هتل و مهمانخانه
maitred'hotel U سرپیشخدمت مدیر مهمانخانه
boniface U صاحب مهمانخانه ورستوران
lobby U سالن هتل و مهمانخانه
goodman U سالار مهمانخانه دار
housemothers U زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
housemother U زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
bills of fare U صورت اغذیه مهمانخانه
service charge U سرویس مهمانخانه وغیره
bill of fare U صورت اغذیه مهمانخانه
potboy U پسرک یا پیشخدمت ابجوفروشی
pursuivant U پیشخدمت درالتزام بودن
valet U پیشخدمت مخصوص ملازم
caddying U پیشخدمت پیشخدمتی کردن
butlers U پیشخدمت سفره ابدارباشی
butler U پیشخدمت سفره ابدارباشی
valeted U پیشخدمت مخصوص ملازم
valeting U پیشخدمت مخصوص ملازم
caddied U پیشخدمت پیشخدمتی کردن
indoor servant U پیشخدمت یا ابداریا اشپز
caddie U پیشخدمت پیشخدمتی کردن
valets U پیشخدمت مخصوص ملازم
caddies U پیشخدمت پیشخدمتی کردن
table d'hote U خوراک رسمی و روزانه مهمانخانه
cookshop U دکان خوراک پزی مهمانخانه
boarding U مهمانخانه شبانه روزی پانسیون
to a at a hoted U به مهمانخانه واردشدند واردمهمانخانه شدن
plank U تخته میز وپیشخوان مهمانخانه
maid U دوشیزه یا زن جوان پیشخدمت مونث
maids U دوشیزه یا زن جوان پیشخدمت مونث
licensed victualler U مهمانخانه داری که پروانه نوشابه فروشی دارد
reservation U رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
reservations U رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
barman U مردی که در پیشخوان یا پشت بار مهمانخانه یا رستوران کار میکند
barmen U مردی که در پیشخوان یا پشت بار مهمانخانه یا رستوران کار میکند
sluts U دختر بی شرم دختر پیشخدمت
slut U دختر بی شرم دختر پیشخدمت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com