English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 129 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
spary gun U پیستوله تزریق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
french curve U پیستوله
paint spray gun U پیستوله رنگ
hypodermic injection U تزریق زیر جلدی تزریق پوستی
intinction U تزریق
injections U تزریق ها
transfusions U تزریق
transfusion U تزریق
low level injection U تزریق کم
mud grouting U تزریق گل
mud injection U تزریق گل
jab [British] [colloquial] U تزریق
injective function U تزریق
jab [colloquial] U تزریق
infusions U تزریق
infusion U تزریق
sprays U تزریق
injection U تزریق
sprayed U تزریق
spraying U تزریق
shots U تزریق
shot U تزریق
spray U تزریق
injection efficiency U بازده تزریق
intake well U چاه تزریق
inspirator U تزریق کننده
gas injection U تزریق بنزین
fule injection U تزریق سوخت
spraying U تزریق کردن
injector valve U سوپاپ تزریق
grout hole U چاه تزریق
grout hole U سوراخ تزریق
drilled grout hole U چاه تزریق
drilled grout hole U سوراخ تزریق
pilot injection U تزریق مقدماتی
spartter U تزریق کننده
clay grouting U تزریق خاک رس
perfusion U تزریق وریدی
perfuse U تزریق کردن
injection capacity U فرفیت تزریق
immit U تزریق کردن
sprayed U تزریق کردن
spray U تزریق کردن
metal spraying تزریق فلزی
injection grid U شبکه تزریق
grouting gallery U دالان تزریق
injection of money U تزریق پول
grouting galleries U مجاری تزریق
injection point U نقطه تزریق
injector U تزریق کننده
injector U الت تزریق
grout curtain U پرده تزریق
chemical injection U تزریق شیمیایی
chemical grouting U تزریق شیمیایی
syringe U تزریق کردن
vaccinophobia U تزریق هراسی
injects U تزریق کردن
injecting U تزریق کردن
injected U تزریق کردن
inject U تزریق کردن
syringes U تزریق کردن
sprays U تزریق کردن
spartter loss U تلف تزریق
injection level U سطح تزریق
guns U دستگاه تزریق
spary gun U تلمبه تزریق
gun U دستگاه تزریق
blast injection engine U موتور تزریق دم
cement grouting U تزریق سیمان
chemical consolidation U تزریق شیمیایی
blanket grouting U تزریق سطحی
needling U با سوزن تزریق کردن
iodize U یود تزریق کردن
injection U داروی تزریق کردنی
jetting tube U لوله تزریق در حفاری
petrol injection pump U پمپ تزریق بنزین
petrol injection motor U موتور تزریق بنزینی
metal spray gun U تلمبه تزریق فلز
needle U با سوزن تزریق کردن
needles U با سوزن تزریق کردن
needled U با سوزن تزریق کردن
grouted alluvium U ابرفت تزریق شده
transfusion U رسوخ تزریق خون
hypodermic U تزریق زیر جلدی
grease injector U تزریق کننده گریس
fuel injection system U سیستم تزریق سوخت
flame spray U تزریق کردن شعلهای
airless solid injection U تزریق بدون کمپرسور
hypodermics U تزریق زیر جلدی
concrete gun U دستگاه تزریق بتن
transfusions U رسوخ تزریق خون
grouting U تزریق دوغاب سیمان
gas injection method U روش تزریق گاز
hypo U تزریق زیر جلدی
injector pump U پمپ تزریق سوخت
injection timing U تنظیم مقدار تزریق
transfusable U قابل تزریق در جسم دیگری
transfuse U رسوخ یافتن در تزریق کردن در
transfusible U قابل تزریق در جسم دیگری
blast furnace gun U وسیله تزریق کوره بلند
hypo U سوزن تزریق زیر جلدی
grout stop U اب بندی بوسیله تزریق دوغاب
throwin U در دنده انداختن تزریق کردن
mainlines U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
mainlined U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
shoot up <idiom> U مواد را از راه تزریق مصرف کردن
hypodermics U سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
hyodermic needle U سوزن امپول یا تزریق زیر جلدی
wet take off U برخاستن از زمین با استفاده از مکانیزم تزریق اب
injector U وسیله تزریق افشانک سوخت پاش
hypodermic U سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
mainlining U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
low level injection efficiency U ضریب بهره تزریق در سطح پایین
mainline U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
emulsion injection U تزریق مصنوعی شیره قیر به داخل خاک
injection engine U ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
wet rating U توان یا تراست بااستفاده ازمکانیزم تزریق اب یا ترکیب اب و متانل
contra injection U تزریق قطرات ریزسوخت درخلاف جهت جریان هوا
grout curtain U لایه سیمانی تزریق شدهای که در زیر پی سد مانع تراوشات میگردد
alumetize U الومینیوم روی فولاد باپیستوله تزریق شده و سپس گداخته می گردد
slow pill U ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
scopolamine U ی که با تزریق این ماده وامثال ان گرفته شده باشدقابل ارائه به دادگاه نیست
air metering force U نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
instilled U کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instils U کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instills U کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instilling U کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instil U کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instill U کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com