Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
scientism
U
پیروی از روش علمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
imitation
U
پیروی
imitations
U
پیروی
amenableness
U
پیروی
subjection
U
پیروی
following
U
پیروی
subsequent
U
پیروی
sequacity
U
پیروی
conformance
U
پیروی متابعت
to do after
U
پیروی کردن
conscientiousness
U
پیروی وجدان
autonomy
U
خود پیروی
conformed
U
پیروی کردن
to follow the example of
U
پیروی کردن از
follows
U
پیروی استنباط
sensuousness
U
پیروی جسمانی
listen
U
پیروی کردن از
listened
U
پیروی کردن از
listening
U
پیروی کردن از
listens
U
پیروی کردن از
sectarianism
U
پیروی از یک فرقه
conforms
U
پیروی کردن
conforming
U
پیروی کردن
conform
U
پیروی کردن
follows
U
پیروی کردن از
followed
U
پیروی استنباط
followed
U
پیروی کردن از
law abidingness
U
پیروی قانون
faddism
U
پیروی از مد زودگذر
go by
U
پیروی کردن از
religiousness
U
پیروی مذهب
orinality
U
پیروی ابتکار
follow
U
پیروی استنباط
follow
U
پیروی کردن از
conventionalism
U
پیروی از رسوم
pursuitmeter
U
پیروی سنج
theoretic
U
علمی
academic
U
علمی
scientific
U
علمی
sciential
U
علمی
rotary pursuit
U
پیروی سنج چرخان
conventionality
U
پیروی از سنت قدیم
sentimentalism
U
پیروی از عواطف واحساسات
episcopalianism
U
پیروی از کلیسای اسقفی
psychologism
U
پیروی از اصول روانی
nudism
U
پیروی از عقایدجماعت برهنگان
manichaeism
U
پیروی از دین مانی
pursuit rotor
U
پیروی سنج چرخان
heteronomy
U
پیروی از قانون دیگری
illuminism
U
پیروی ازفلسفه اشراقی
islamism
U
پیروی از دین اسلام
lyricism
U
پیروی از سبک اشعاربزمی
to follow in ones footsteps
U
پیروی تاتقلیدازکسی کردن
sensationalism
U
پیروی از عواطف واحساسات
probity
U
پیروی دقیق از اصول
sentimentality
U
پیروی از عواطف واحساسات
isolationism
U
پیروی از سیاست انزوا
Taoism
U
پیروی از طریقت چینی
conformity
U
پیروی از رسوم یاعقاید
Jungian
U
پیروی یونگ
[روانشناسی]
Scientologist
U
پیروی دین ساینتولوژی
to go by a rule
U
ازقانونی پیروی کردن
academian
U
عضوانجمن علمی
field trip
U
گردش علمی
principle
U
اصل علمی
principle
U
قانون علمی
faculty
U
هیئت علمی
faculties
U
هیئت علمی
scholarism
U
تحقیق علمی
horticulture
U
باغبانی علمی
academic freedom
آزادی علمی
scientific experiment
U
تجربه علمی
scientific socialism
U
سوسیالیسم علمی
scientific management
U
مدیریت علمی
scientific researches
U
تحقیقات علمی
scientific researches
U
پژوهشهای علمی
boffin
U
پژوهشگر علمی
applied or mixed
U
ریاضیات علمی
scientific method
U
روش علمی
scientific applications
U
کابردهای علمی
discipline
U
رشته علمی
object lessons
U
درس علمی
object lesson
U
درس علمی
researched
U
تحقیقات علمی
theoretic and practical
U
علمی وعملی
research
U
تحقیقات علمی
theory
U
فرض علمی
science fiction
U
افسانه علمی
theories
U
فرض علمی
practical lawyer
U
حقوقدان علمی
boffins
U
پژوهشگر علمی
prescientific
U
پیش علمی
the triumphs of science
U
پیروزیهای علمی
scientail
U
ماهر علمی
scientifically
U
بطور علمی
disciplines
U
رشته علمی
scientific researches
U
تتبعات علمی
researching
U
تحقیقات علمی
disciplining
U
رشته علمی
the province of science
U
رشته علمی
researches
U
تحقیقات علمی
memoire
U
مقاله علمی
predestinarianism
U
پیروی از فلسفه قدری وجبری
inflationism
U
پیروی از روش تورم اقتصادی
Methodism
U
پیروی از متد یا روش بخصوصی
latitudinarianism
U
پیروی از وسعت نظر پنهاگرایی
sansculottism
U
پیروی از اصول انقلاب افراطی
lyrism
U
پیروی از سبک اشعار بزمی
occidentalism
U
پیروی از فرهنگ و تمدن باختری
specialisms
U
پیروی علم یا پیشه ویژه
consequentiality
U
پیروی به ترتیب منطقی خودگیری
syndicalism
U
پیروی از اصول اتحادیه صنفی
sensationalism
U
پیروی از مسائل احساساتی وشورانگیز
specialism
U
پیروی علم یا پیشه ویژه
classicism
U
پیروی از سبکهای یونان وروم
vigilantism
U
پیروی از اصول جمعیتهای مذهبی
sensualize
U
پیروی از هوای نفس کردن
self abandonment
U
افسارگسیختگی پیروی از هوی هوس
classicalism
U
پیروی سبکهاوانشاهاوادبیات وصنایع باستانی
secarianism
U
پیروی از تیره یا فرقه یاحزبی
schools
U
مکتب علمی یافلسفی
techincal and scientifici
U
بنگاههای علمی و فنی
scientifically
U
موافق اصول علمی
myrmecologyt
U
مطالعه علمی مورچگان
ionics
U
مبحث علمی یونها
ethnography
U
مطالعه علمی نژادها
theoretically
U
از لحاظ فرض علمی
tree surgery
U
تشریح علمی درخت
teach-in
U
بحث علمی دانشجویی
teach-ins
U
بحث علمی دانشجویی
pomology
U
میوه کاری علمی
criminology
U
مطالعه علمی جرم
theories
U
فرضیه علمی تعلیم
theory
U
فرضیه علمی تعلیم
science fiction
U
داستان تخیلی علمی
An immortal scientific work.
U
اثر علمی جاویدان
sciosophy
U
معرفت غیر علمی
equivalent knowledge credit
U
تصدیق دانش علمی
equivalent knowledge credit
U
تصدیق اعتبار علمی
terminologies
U
اصطلاحات علمی یافنی
terminology
U
اصطلاحات علمی یافنی
scientific notation
U
نشان گذاری علمی
scientific data processing
U
داده پردازی علمی
homosapiens
U
نام علمی انسان
school
U
مکتب علمی یافلسفی
scientific data processing
U
پردازش داده علمی
unscientific
U
خلاف موازین علمی
classicize
U
ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
teetotalism
U
پیروی از اصل منع استعمال مسکرات
presbyterianism
U
پیروی از عقاید کلیسای مشایخی پروتستان
biblicism
U
پیروی تحت لفظی از کتاب مقدس
pedantry or pedantism
U
پیروی ازعلم کتابی یا قواعد نظری
trade unionism
U
پیروی از اصول وروشهای اتحادیه اصناف
italianism
U
پیروی از اداب و رسوم مردم ایتالیا
literalism
U
پیروی تحت اللفظی از چیزی ملانقطی
He devoted a lifetime to scientific research.
U
یک عمر به پژوهشهای علمی پرداخت
Scientific research.
U
تحقیقات ( پژوهش های ) علمی
terminological
U
وابسته به اصطلاحات علمی وفنی
chronometry
U
وقت سنجی بطریق علمی
interdisciplinary
U
مربوط به رشتههای مختلف علمی
laity
U
غیر فنی وغیر علمی
objectives
U
علمی و بدون نظر خصوصی
objective
U
علمی و بدون نظر خصوصی
hydrotherapy
U
استفاده علمی اب دردرمان بیماریها
neurology
U
بحث علمی عصب شناسی
floating point calculation
U
محاسبات اعداد نمایی یا علمی
paranormal
U
ماورای پدیدههای علمی مکشوف
proving ground
U
محل تحقیقات علمی ازمایشگاه
westernization
U
فرنگی مابی پیروی از تمدن مغرب زمین
naturism
U
عریان گری
[پیروی از عقاید جماعت برهنگان]
pedantize
U
پیروی علم کتاب یاقواعد نظری کردن
sacramentalism
U
اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
technologies
U
اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
technology
U
اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
academic
مربوط به فرهنگستان ادبی یا انجمن علمی
organon
U
سبک علمی مجموعهای از عقایدعلمی ومدون
market research
U
تحقیقات علمی در بازار ودادوستد کالا
pragmatically
U
بطور علمی یا عبرت اموز فضولانه
zymurgy
U
مبحث عمل تخمیر در شیمی علمی
Scientic experiments show that …
U
تجربه های علمی نشان می دهد که
to keep one's feet on the ground
<idiom>
U
علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
compliance index
U
شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
appraise
U
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraised
U
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraises
U
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraising
U
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
Delphinium
U
[نام علمی گل اسپرک در تهیه رنگینه زرد]
reference
U
کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
references
U
کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
shamanism
U
پیروی از عقاید جادوگران وکاهنان دوران اولیه تمدن بشر
thermostatics
U
اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
ethic
U
روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
mechanics
U
علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
myrmidon
U
یکی از اهالی جنگجوی thessalyکه در جنگ troyپادشاه خودرا پیروی کردند
king's english
U
اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
pseudoscience
U
مجموعه تئوریها وفرضیه هاوروشهایی که بغلط علمی قلمداد میگردند
fortran
U
یک زبان سطح بالابرای انجام محاسبات ریاضی علمی و مهندسی
mixed ability
کلاسی که درآن شاگردان سطح علمی وتوانائی متفاوتی دارند
histochemistry
U
علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
fortran
U
زبان برنامه نویسی که مقام اول را در استفادههای علمی دارد
aerostatics
U
علمی که درمورد گازها درحالت سکون و تعادل بحث میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com