English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
win on points U پیروزی با امتیاز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
edge U پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
edges U پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
Other Matches
point after touchdown [یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime U وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
handicaps U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
rugby point U امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
victoriousness U پیروزی
conquests U پیروزی
win U پیروزی
wins U پیروزی
triumphing U پیروزی
victory U پیروزی
victories U پیروزی
triumphs U پیروزی
scores U پیروزی
conquest U پیروزی
achievement پیروزی
scored U پیروزی
victoriously U با پیروزی
take U پیروزی
takes U پیروزی
beats U پیروزی
beat U پیروزی
score U پیروزی
triumphed U پیروزی
triumph U پیروزی
trophy U یادگاری پیروزی
trophies U نشان پیروزی
trophies U یادگاری پیروزی
triumphal U حاکی از پیروزی
garrison finish U پیروزی غیرمنتظره
trophy U نشان پیروزی
steal U پیروزی غیرمنتظره
steals U پیروزی غیرمنتظره
conquer U پیروزی یافتن بر
conquering U پیروزی یافتن بر
conquers U پیروزی یافتن بر
win U پیروزی برد
paeans U پیروزی نامه
wins U پیروزی برد
paean U پیروزی نامه
victory day U روز پیروزی
victory stele U لوح پیروزی
nike U الهه پیروزی
secure of victory U مطمئن به پیروزی
winnable U شایسته پیروزی
success U پیروزی نتیجه
successes U پیروزی نتیجه
triumphal cloumn U برج پیروزی
V-signs U علامت پیروزی
V-sign U علامت پیروزی
v day U روز پیروزی
triumphantly U فاتحانه فریاد پیروزی
win by knockout U پیروزی با ناک اوت
paean U پیروزی نامه نوشتن
paeans U پیروزی نامه نوشتن
sudden victory U پیروزی در وقت اضافی
achievements U پیروزی کار بزرگ
pewter U جام پیروزی جایزه
triumphant U فاتحانه فریاد پیروزی
pull it out U پیروزی در واپسین لحظات
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
to overcrow one's rival U از پیروزی بر حریف شادی کردن
shut out U مانع پیروزی حریف شدن
palms U نخل خرما نشانه پیروزی
palm U نخل خرما نشانه پیروزی
occupation authority U اقتدار ناشی از فتح و پیروزی
win by retirement U پیروزی با کنار رفتن حریف
pyrrhic victory U پیروزی ای که بی اندازه گران تمام شد
save the day <idiom> U به پیروزی وموفقیت دست یافتن
brush U دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی
brushes U دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی
long shot U شرکت کنندهای که احتمال پیروزی کمی دارد
streak U یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streaks U یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streaking U یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streaked U یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
turn the tide <idiom> U چیزی که بنظر شکست خورده بود به پیروزی رساندن
head hunt U بریدن سردشمن وبردن ان بعنوان غنیمت ونشانه پیروزی
outruns U منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
jiujitsu U مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو
outrunning U منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
Vistory was dearly bought . U پیروزی بقیمت گرانی بدست آمد ( تلفات جانی فراوان )
outrun U منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
jiujutsu U مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو
jujitsu U مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو
die U ماندن در پایگاه در پایان بازی بیس بال دو سرعت جنگ تا پیروزی
licences U امتیاز
game bird U یک امتیاز
rectum U امتیاز
exclusiveness U امتیاز
lease U امتیاز
leases U امتیاز
charters U امتیاز
royalty U حق امتیاز
licenses U امتیاز
pas U امتیاز
privilege U امتیاز
royalties U حق امتیاز
licence U امتیاز
rectums U امتیاز
act of grace U امتیاز
run U یک امتیاز
runs U یک امتیاز
point U امتیاز
priviege U امتیاز
prominency U امتیاز
scoreless U بی امتیاز
prerogative U امتیاز
prerogatives U امتیاز
prominence U امتیاز
pre eminence U امتیاز
charter U امتیاز
franchises U امتیاز
franchise U امتیاز
chartered U امتیاز
chartering U امتیاز
franc U امتیاز
francs U امتیاز
upper hand U امتیاز
credits U امتیاز
distinctions U امتیاز
distinction U امتیاز
ads U امتیاز
plus U امتیاز
advantage U امتیاز
pre-eminence U امتیاز
scoreline U خط امتیاز
scorelines U خط امتیاز
credit U امتیاز
credited U امتیاز
crediting U امتیاز
scores U امتیاز
concession U امتیاز
concessions U امتیاز
scored U امتیاز
ad U امتیاز
score U امتیاز
worst- U امتیاز اوردن
preferential U امتیاز دهنده
licence owner U صاحب امتیاز
privileged U دارای امتیاز
odder U امتیاز دادن
odd U امتیاز دادن
worst U امتیاز اوردن
perfect score U امتیاز کامل
privileged U امتیاز دار
loss on points U باخت با امتیاز
magna cum laude U با امتیاز زیاد
outpoint U برنده با امتیاز
maritime lien U امتیاز دریایی
law of advantage U قانون امتیاز
converts U امتیاز گرفتن
prerogative U حق یا امتیاز ویژه
concessioner U صاحب امتیاز
concessionary U صاحب امتیاز
prerogatives U حق یا امتیاز ویژه
insurance U امتیاز مطمئن
concessionaire U صاحب امتیاز
concessionary agreement U امتیاز نامه
concession deed U امتیاز نامه
chalk up U کسب امتیاز
differentia U وجه امتیاز
converted U امتیاز گرفتن
headstart U امتیاز در شروع
converting U امتیاز گرفتن
grantee U صاحب امتیاز
game point U امتیاز پایانی
field privilege U امتیاز فیلد
convert U امتیاز گرفتن
double figures U امتیاز دو رقمی
awarding of points U امتیاز دادن
patents U امتیاز نامه
patenting U امتیاز نامه
patented U امتیاز نامه
patent U امتیاز نامه
decisions U برنده با امتیاز
decision U برنده با امتیاز
loves U امتیاز صفر
foot score line خط امتیاز انتهایی
aces U امتیاز سرویس
loved U امتیاز صفر
love U امتیاز صفر
precedency U امتیاز سابقه
match point U اخرین امتیاز
match points U اخرین امتیاز
ace U امتیاز سرویس
score sheet U برگ امتیاز
scoreless U بدون امتیاز
oddest U امتیاز دادن
precedence U امتیاز سابقه
go-ahead U امتیاز برتر
set point U اخرین امتیاز
bowled for a duck U باختن بازیگر بی امتیاز
break one's duck U کسب نخستین امتیاز
in the hole <idiom> U امتیاز پایین صفر
draw first blood U کسب نخستین امتیاز
circuit clout U یک امتیاز با دویدن به پایگاه
privileged U دارای امتیاز یا حق ویژه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com