English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
alb U پیراهن سفید و بلند کشیشان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dress shirts U پیراهن سفید مردانه
dress shirt U پیراهن سفید مردانه
madras U پیراهن درشت باف سفید نخی
maxi U پیراهن زنانه دامن بلند
priest ridden U زیر نفوذ کشیشان قرار گرفته منکوب کشیشان
alb U جامهء سفید و بلند
sacerdotal U وابسته به کشیشان درخور کشیشان
watermarks U علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
watermark U علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
calotte U شبکلاه کشیشان
dominie U عنوان کشیشان کلیسای هلند
lama teshu U رئیس کشیشان بودایی مغولستان
soutane U ردای مخصوص کشیشان کاتولیک
pontifex U عضو شورای کشیشان کاتولیک
hoods U باشلق یا کلاه مخصوص کشیشان
hood U باشلق یا کلاه مخصوص کشیشان
dalailama U رئیس کشیشان بودایی تبت
sacerdotage U کشیش مابی جماعت کشیشان
lamasery-rise U [خانقاه کشیشان بودایی در تبت]
lamasery ries U خانقاه کشیشان بودایی در تبت و مغولستان
shovel hat U کلاه لبه پهن کشیشان انگلیس
leukon U عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون
clackvalve U دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
chantry U پولی که وقف کشیشان میشودتابرای مردگان بخوانند
tout U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
your reverence U عنوان کشیشان که برابر است با عناوین قدیمی ایران
humeral veil U پارچه مستطیل شکلی که کشیشان بر روی شانه می اندازند
ark U [نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
aaronic U از نسل هارون جزو گروه کشیشان پایین درجه مورمن
his reverence U جناب اقای- عنوان کشیشان که برابراست باعناوین قدیمی ایران
biretta U یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
recessional hymn U سرودیکه هنگام دست کشیدن کشیشان از عبادت نواخته میشود
dirndl U نوعی دامن بلند با کمر بلند
maniple U بازوبندیانواری که کشیشان هنگام انجام ایین ربانی ازبازوی خودمی اویزند
platina U پلاتین یا طلای سفید طبیعی برنگ طلای سفید
white with blue stripes U سفید با خطهای ابی سفید باراه راه ابی
shirt U پیراهن
sark U پیراهن
shirt-tail U ته پیراهن
shirt-tails U ته پیراهن
shirting U پیراهن
shirts U پیراهن
overdress U پیراهن رو
sweatshirts U پیراهن ورزش
jerseys U پیراهن ورزشی
shirt U پیراهن پوشیدن
jersey U پیراهن ورزشی
nightshirt U پیراهن خواب
nightshirts U پیراهن خواب
shirts U پیراهن پوشیدن
sweatshirt U پیراهن ورزش
dicky U یقه پیراهن
pull over U پیراهن کش ورزش
tee shirt U پیراهن بی یقه
t shirt U پیراهن بی یقه
shirt maker U پیراهن دوز
shirtmaker U پیراهن دوز
shirttail U دامن پیراهن
shirttail U پشت پیراهن
dickey U یقه پیراهن
tunc U پیراهن نظامی
tunicate U پیراهن پوش
tunicated U پیراهن پوش
leukocyte U گویچه سفید خون گلبول سفید خون
cento U پیراهن چهل تکه
sacked U پیراهن گشاد و کوتاه
raise cain U پیراهن عثمان کردن
An open-neck shirt. U پیراهن سینه باز
sacks U پیراهن گشاد و کوتاه
dress shirts U پیراهن عصر مردانه
decolletage U پیراهن سینه باز
sack U پیراهن گشاد و کوتاه
dress shirts U پیراهن لباس رسمی
dress shirt U پیراهن لباس رسمی
cuffed U سردست پیراهن مردانه
blouses U پیراهن یاجامه گشاد
blouse U پیراهن یاجامه گشاد
jersey U زیر پیراهن کشباف
union suit U پیراهن و شلوار یکپارچه
cuff U سردست پیراهن مردانه
jerseys U زیر پیراهن کشباف
cuffing U سردست پیراهن مردانه
cuffs U سردست پیراهن مردانه
dress shirt U پیراهن عصر مردانه
bustier U پیراهن کوتاه زنانه
The shirt doesnt fit me. U این پیراهن اندازه ام نیست
to tuck one's shirt in U پیراهن را توی شلوار کردن
he sold the shirt off his back U پیراهن تنش راهم فروخت
sport shirt U پیراهن یقه باز ورزشی
midi U پیراهن زنانه با دامن متوسط
night shirt U پیراهن خواب مردانه یاپسرانه
neck band U یخه پیراهن یا جامه دیگر
altar-screen U [پرده محراب که رواق خدمتگاه کشیشان را از بقیه جدا می کند که بسیار پر نقش و نگار از جنس سنگ، چوب یا فلز است.]
hair shirt U پیراهن مویی که برای ریاضت میپوشند
skivvy U زیر پیراهن وزیر شلواری کوتاه
chemise U لباس خواب یا زیر پیراهن زنانه
she wears a shirt U پیراهن پوشیده است برتن دارد
shirt-tail U بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
shirt-tails U بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
bustier U پیراهن زیر تنگ و کرست مانند زنانه که تا کمر میآید
hagiarchy U حکومت کشیشان وروحانیون حکومت مقدسان
xanthochroid U شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
monofilament U الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
camisado U شبیخون لباس یا پیراهن علامت داری که هنگام شبیخون می پوشندتاطرفین یکدیگر رابشناسند
tunic U پیراهن بی استین یا با استین که مردوزن میپوشیده اند
tunics U پیراهن بی استین یا با استین که مردوزن میپوشیده اند
night gown U جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
sow white U سفید
blank cheques U چک سفید
silvery U سفید
whiting U گچ سفید
blank cheque U چک سفید
white tailed U دم سفید
minever U خز سفید
miniver U خز سفید
hoary headed U مو سفید
snowy U سفید
shiro U سفید
blankest U سفید
hoary U سفید
blank check U چک سفید
alabastrine U سفید
whitest U سفید
snow-white U سفید
blank U سفید
chalks U گل سفید
chalking U گل سفید
white U سفید
whiter U سفید
chalk U گل سفید
chalked U گل سفید
galvanising U سفید کردن
white flag U پرچم سفید
white dwarf U کوتوله سفید
white cement U سیمان سفید
white cast iron U چدن سفید
white book U کتاب سفید
blank cheque U سفید مهر
blank U ورقه سفید
wall eye U چشم سفید
white body U بدنه سفید
white beard U ریش سفید
watcheye U سگ چشم سفید
wheat bread U نان سفید
impudent U چشم سفید
white flame U شعله سفید
white space U فاصله سفید
blankest U سفید سفیدی
blankest U ورقه سفید
whitey U سفید پوست
white winged U سفید بال
hags U مه سفید حصار
hag U مه سفید حصار
lily white U خیلی سفید
lungs U جگر سفید
lung U جگر سفید
white propaganda U تبلیغات سفید
blank cheques U سفید مهر
white phosphorous U فسفر سفید
madonna lily U گل سوسن سفید
white heat U دمای سفید
white lead U سفید اب شیخ
white level U تراز سفید
kerosene U نفت سفید
white matter U ماده سفید
white noise U نوفه سفید
white noise U نویز سفید
white oak U بلوط سفید
white pepper U فلفل سفید
whitey U مایل به سفید
blank U سفید سفیدی
ratch U علامت سفید
ragstone U سنگ سفید
garnish U پارچه سفید
garnished U پارچه سفید
garnishes U پارچه سفید
snow white U سفید یکدست
blankbook U دفترچه سفید
neutral spirits U الکل سفید
blank signed document U سفید امضاء
duenna U گیس سفید
White peacock U طاووس سفید
calomel U جیوه سفید
coif U عرقچین سفید
chlorosis U یرقان سفید
riesling U شراب سفید
rose of may U نرگس سفید
cows lungwort U بنک سفید
cummin U زیره سفید
decolo U سفید کردن
whiteboard U تخته سفید
blank signed cheque U چک سفید امضاء
galvanize U سفید کردن
galvanizes U سفید کردن
f. of truce U پرچم سفید
white f. U پرچم سفید
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com