English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 152 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bank genesis U پیدایش دیواره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
emersion U پیدایش
genesis U پیدایش
appearance U پیدایش
appearances U پیدایش
birth U پیدایش
births U پیدایش
infrastructure U پیدایش
It is a wonder that she showed up. U چه عجب که پیدایش شد
calorification U پیدایش گرما
pathogeny U پیدایش ناخوشی
thermogenesis U پیدایش گرمادرتن
spontaneous generation U پیدایش خودبخود
genetics U علم پیدایش
Nativity U پیدایش ولادت
nascent U پیدایش یافته
osteogenesis U پیدایش استخوان
odontogeny U پیدایش دندان
genesis U کتاب پیدایش
embryogeny U پیدایش جنین
embryogen U پیدایش جنین
prehuman U پیش از پیدایش انسان
phytogenesis U پیدایش و تکامل گیاه
pedogenesis U مبحث پیدایش جلگه
cosmogeny U پیدایش و تکامل گیتی
ovology U گفتار در پیدایش تخم
narcotism U پیدایش حالت خواب
pathogenesis U مبحث پیدایش ناخوشی
genetically U موافق علم پیدایش
genetically U ازلحاظ پیدایش واصل
psychogony U پیدایش روان یا خرد
matrixes U جای پیدایش ماتریس
psychogenesis U پیدایش نیروی درونی
phytogeny U پیدایش و تکامل گیاه
matrix U جای پیدایش ماتریس
parostosis U پیدایش استحوان در جای عوضی
anthropogenic U مربوط به پیدایش و تکامل انسان
She wont show up today. U امروز پیدایش نمی شود
anthropogenesis U مبحث پیدایش و تکامل بشر
polygenesis U پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
anthropic U مربوط به دوران پیدایش انسان
biogenetic U مربوط بمنشاء پیدایش موجودات زنده
protogenic U وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
protogenetic U وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
hydro electric U وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
hydro-electric U وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
polygeny U پیدایش نوع بشراز چند ازدواج جداگانه
genetic U وابسته به پیدایش یا اصل هر چیز مربوط به تولید و وراثت
parapets U دیواره
septum U دیواره
wall U دیواره
echal U دیواره
barrier U دیواره
causey U دیواره
dissepiment U دیواره
parapet U دیواره
bulwark U دیواره سد
bulkheads U دیواره
cliffs U دیواره
bulwarks U دیواره سد
bulkhead U دیواره
rims U دیواره
rim U دیواره
embankments U دیواره
embankment U دیواره
walls U دیواره
barriers U دیواره
escarpment U دیواره
partitions U دیواره
curtains U دیواره
partition U دیواره
cliff U دیواره
escarpments U دیواره
banch wall U دیواره محافظ
bulkhead U تیغه دیواره
training wall U دیواره راهنما
insulated wall U دیواره عایق
sausage dam U دیواره تورسنگی
cordon U سرپوش دیواره
bulwarks U دیواره محافظ
arch-facade U دیواره ی مشبکی
parapets U محجر دیواره
banch wall U دیواره پشتیبان
wing wall U دیواره جانبی
basket dam U دیواره سبدی
collision bulkhead U دیواره نشکن
collision bulkhead U دیواره ضد تصادم
parapet U محجر دیواره
approach wall U دیواره ورودی
snow fence U دیواره برفگیر
groyne U سد یا دیواره ساحلی
guide wall U دیواره راهنما
bulkheads U تیغه دیواره
bulwark U دیواره محافظ
coaming U دیواره دور دریچه ها
bullword U دیواره روی پل کشتی
positive cut off U دیواره اب بند کامل
perforated cutoff U دیواره نیمه تراوا
ice foot U دیواره یخ درنواحی شمال
heel U پاشنه پی دیواره حائل یا سد
bank effect U اثر دیواره کانال
heels U پاشنه پی دیواره حائل یا سد
chancel-rail U دیواره مشبک [کلیسا]
levee U دیواره ساحلی رودخانه
hatch coaming U دیواره دور دریچه
choir-wall U [دیواره ی جداکننده جایگاه]
geomorphology U علمی که درباره برجستگیهای سطح زمین وعلل پیدایش انها بحث میکند
ice-foot U [دیواره یخ در کنار نواحی شمالی]
kickbacks U دیواره فاصله بین دو مسیربولینگ
kickback U دیواره فاصله بین دو مسیربولینگ
petard U خرج تخریب دیواره و پایه پل
tambour U دیواره متحرک چوبی ساختن
fireback U دیواره عقبی کوره یابخاری
bulkheads U دیواره عمودی روی قایق
partitive U وابسته به تیغه یا دیواره یاتفکیک
gunwale U لبه بالایی دیواره قایق
padeye U حلقه ثابت دیواره پل ناو
partitives U وابسته به تیغه یا دیواره یاتفکیک
phlebitic U وابسته به اماس دیواره ورید
bulkhead U دیواره عمودی روی قایق
scabbing U نفوذ بسکها درداخل دیواره هدف
uncased well U چاهی که دیواره جدار ان پوشش نشده باشد
lined well U چاهی که دیواره ان با سنگ پوشش شده باشد
scabbing U بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
toe U ان قسمت از پی دیواره حائل که روی ان خاک ریزی میشود
toes U ان قسمت از پی دیواره حائل که روی ان خاک ریزی میشود
tide mark U علامتی که مد به هنگام پائین رفتن از خود بر دیواره یاساحل میگذارد
integral tank U تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
crankle U دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
crinkum U دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
crankum U دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
open jet tunnel U تونل بادی که قسما کار ان باز بوده و فاقد دیواره میباشد
Crinkle U دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
three cushion billiards U بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
choire-enclosure U [دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
choir-screen U [دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
ethnogeny U گفتار در پیدایش نژادها مبحث مبادی نژادها
vapor pressure U فشار مولکولهای بخار روی دیواره فرف یا محفظه برابر فشارهای جزئی یا سهمی
scuppered U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
biogenesis U تکامل حیات پیدایش حیات
curb U محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbed U محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbing U محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbs U محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
parapets U حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
parapet U حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
clair-voie U [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
shields U بدنه محافظ دیواره محافظ
shield U بدنه محافظ دیواره محافظ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com