Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
shin
U
پیاده وباسرعت رفتن
shins
U
پیاده وباسرعت رفتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to ride shanks's mare
U
پیاده رفتن
to walk . To go on foot.
U
پیاده رفتن
to pad the hoof
U
پیاده رفتن
to pad it
U
پیاده رفتن
to pad aroad
U
پیاده رفتن
to go on foot
U
پیاده رفتن
walk
U
گردش کردن پیاده رفتن
walked
U
گردش کردن پیاده رفتن
walks
U
گردش کردن پیاده رفتن
tramps
U
باصدا راه رفتن پیاده روی کردن
tramp
U
باصدا راه رفتن پیاده روی کردن
tramped
U
باصدا راه رفتن پیاده روی کردن
disembarkation
U
به ساحل پیاده کردن پیاده شدن از هواپیمایا ناو
grenadier
U
سرباز هنگ پیاده پیاده نظام
detrain
U
از قطار پیاده شدن یا پیاده کردن
secondary landing
U
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
landing group
U
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
overhauled
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauling
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhaul
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauls
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
pussyfoot
U
دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step
U
رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
you have no option but to go
U
چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
interim overhaul
U
پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
mouch
U
راه رفتن دولادولاراه رفتن
trotting
U
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted
U
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots
U
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trot
U
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
pedestrian
U
پیاده
infantry
U
پیاده
pignorate
U
پیاده
peripatetic
U
پیاده رو
infantry man
U
پیاده
dismounted
U
پیاده
foot slogger
U
پیاده
paths
U
پیاده رو
path
U
پیاده رو
impledge
U
پیاده
footpath
U
پیاده رو
sidewalk
U
پیاده رو
footpaths
U
پیاده رو
pavements
U
پیاده رو
walkways
U
پیاده رو
on of
U
پیاده
walkway
U
پیاده رو
sidewalks
U
پیاده رو
side walk
U
پیاده رو
footway
U
پیاده رو
pedestrian bridge
U
پل پیاده رو
pavement
U
پیاده رو
foot bank
U
پیاده رو
ganway
U
پل پیاده رو
foot bridge
U
پل پیاده رو
afoot
U
پیاده
walk
U
پیاده رو
walked
U
پیاده رو
footer
U
پیاده رو
foot infantry
U
پیاده
pedestrians
U
پیاده
walks
U
پیاده رو
parading
U
سان رفتن رژه رفتن محل سان
paraded
U
سان رفتن رژه رفتن محل سان
parades
U
سان رفتن رژه رفتن محل سان
parade
U
سان رفتن رژه رفتن محل سان
hiking
U
پیاده روی
footpad
U
راهزن پیاده
hikes
U
پیاده روی
knight of the road
U
راهزن پیاده
hiked
U
پیاده روی
footbridges
U
پل پیاده روی
dismantled
U
پیاده کردن
pads
U
دزد پیاده
foot passenger
U
مسافر پیاده
dismantle
U
پیاده کردن
foot passenger
U
پیاده پا رهسپار
foot slugger
U
سرباز پیاده
promotion
U
ترفیع پیاده
promotions
U
ترفیع پیاده
mechanized
U
پیاده زرهی
hike
U
پیاده روی
footsoldier
U
سرباز پیاده
dismantles
U
پیاده کردن
demodulation
U
پیاده کردن
armored infantry
U
پیاده زرهی
disassemble
U
پیاده کردن
banquette
U
نیمکت پیاده رو
grabby
U
سرباز پیاده
demodulator
U
پیاده کننده
ganger
U
مسافر پیاده
dismantlement
U
پیاده کردن
dismantling
U
پیاده کردن
armored infantry
U
پیاده مکانیزه
infantry man
U
سرباز پیاده
infantry
U
پیاده نظام
impledge
U
پیاده شطرنج
get down
U
پیاده شدن
pad
U
دزد پیاده
infantry
U
سرباز پیاده
foot infantry
U
پیاده نظام
disembarkation
U
پیاده شدن
pedestrian crossing
U
گذرگاه پیاده
pedestrian crossings
U
گذرگاه پیاده
counterpawn
U
پیاده متقابل
footbridges
U
پل پیاده روها
unset
U
پیاده کردن
walkabouts
U
گردش پیاده
zebra crossing
U
خط عابر پیاده
zebra crossings
U
خط عابر پیاده
to get off
U
پیاده شدن از
alight
U
پیاده شدن
take down
U
پیاده کردن
dismount
U
پیاده کردن
skirmisher
U
پیاده نظام
set down
U
پیاده کردن
dismounting
U
پیاده کردن
rifle man
U
سرباز پیاده
regiment of f.
U
هنگ پیاده
walkabouts
U
مسافرت پیاده
torero
U
گاوباز پیاده
disembark
U
پیاده کردن
disembark
U
پیاده شدن
walkabout
U
مسافرت پیاده
disembarked
U
پیاده کردن
turnable foot bridge
U
پل پیاده رو گردان
disembarked
U
پیاده شدن
disembarking
U
پیاده کردن
walkabout
U
گردش پیاده
disembarking
U
پیاده شدن
disembarks
U
پیاده کردن
disembarks
U
پیاده شدن
humps
U
پیاده روی
humping
U
پیاده روی
hump
U
پیاده روی
dismounts
U
پیاده کردن
alights
U
پیاده شدن
implementation
U
پیاده سازی
kerb
U
حاشیه پیاده رو
kerb
U
جدول پیاده رو
wayfaring
U
پیاده روی
wayfarer
U
مسافر پیاده
pawns
U
پیاده شطرنج
pawning
U
پیاده شطرنج
pawned
U
پیاده شطرنج
pawn
U
پیاده شطرنج
kerbs
U
حاشیه پیاده رو
on foot
U
پای پیاده
on foot
U
به صورت پیاده
pignorate
U
پیاده شطرنج
kerbs
U
جدول پیاده رو
alighted
U
پیاده شدن
alighting
U
پیاده شدن
pedestrianism
U
پیاده روی
footbridge
U
پل پیاده روی
footbridge
U
پل پیاده روها
wayfarers
U
مسافر پیاده
pedestrianized
U
پیاده روی کردن
curbed
U
جلوگیری لبه پیاده رو
dismantle
U
پیاده کردن موتور
curbing
U
جلوگیری لبه پیاده رو
staking
U
پیاده کردن مسیر
disassembly
U
پیاده کردن موتور
to drop someone off
U
کسی را پیاده کرن
deplane
U
از هواپیما پیاده شدن
curbs
U
جلوگیری لبه پیاده رو
infantryman
U
سرباز پیاده نظام
beaching party
U
گروه پیاده شونده
dismount
U
از اسب پیاده شدن
dismount
U
پیاده کردن یا شدن
infantryman
U
جمعی پیاده نظام
infantry
U
رسته پیاده نظام
infantrymen
U
جمعی پیاده نظام
dismounting
U
از اسب پیاده شدن
dismounting
U
پیاده کردن یا شدن
advanced pawn
U
پیاده پیش رفته
administrative landing
U
پیاده شدن اداری
pedestrianizing
U
پیاده روی کردن
curb
U
جلوگیری لبه پیاده رو
dismantling
U
پیاده کردن موتور
pathway
U
خط سیر جاده پیاده رو
pathways
U
خط سیر جاده پیاده رو
dismounts
U
پیاده کردن یا شدن
pedestrianised
U
پیاده روی کردن
pedestrianises
U
پیاده روی کردن
dismantled
U
پیاده کردن موتور
mush
U
پیاده در برف سفرکردن
dismantles
U
پیاده کردن موتور
pedestrianising
U
پیاده روی کردن
pedestrianize
U
پیاده روی کردن
pedestrianizes
U
پیاده روی کردن
dismounts
U
از اسب پیاده شدن
pawn roller
U
پیاده رانی شطرنج
setting out
U
پیاده کردن نقشه
setting out
U
پیاده کردن مسیر
shoring
U
پیاده شدن در ساحل
system implementation
U
پیاده سازی سیستم
pads
U
پیاده سفر کردن
janizary
U
سرباز پیاده نظام
arcade
U
پیاده روی سرپوشیده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com