English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
The infantry attacked in waves . U پیاده نظام بصورت موج ( موج) وار حمله کرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
grenadier U سرباز هنگ پیاده پیاده نظام
skirmisher U پیاده نظام
foot infantry U پیاده نظام
infantry U پیاده نظام
infantryman U جمعی پیاده نظام
dogface U سرباز پیاده نظام
doughboy U سرباز پیاده نظام
foot soldier U سرباز پیاده نظام
infantrymen U جمعی پیاده نظام
infantrymen U سرباز پیاده نظام
janizary U سرباز پیاده نظام
dough boy U سرباز پیاده نظام
infantry U رسته پیاده نظام
infantryman U سرباز پیاده نظام
light infantry U پیاده نظام سبک
grabby U نفر پیاده نظام
foot guards پیاده نظام های انگلستان
air infantry U پیاده نظام محمول هوایی
janissary U ینی چری سرباز پیاده نظام
zouave U یکی از افراد پیاده نظام فرانسوی در الجزایر
accompanying fire U اتشی که پیاده نظام در زیران پیشروی میکند
phalanxes U دسته بهم فشرده پیاده نظام سنگین اسلحه
phalanx U دسته بهم فشرده پیاده نظام سنگین اسلحه
four powns attack U حمله چهار پیاده
torre attack U حمله توره در پیاده وزیرشطرنج
cross buck U حمله دو مهاجم بصورت متقاطع
marxist economics U نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
disembarkation U به ساحل پیاده کردن پیاده شدن از هواپیمایا ناو
detrain U از قطار پیاده شدن یا پیاده کردن
velimirovic attack U حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
hysterics U حمله خنده غیر قابل کنترل حمله گریه
counter riposte U حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
dress left U از چپ نظام یا از راست نظام
secondary landing U منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
vortex breakdown/brust U جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
rio treaty U اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
picker U دلال و واسطه فرش [بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
ond shot U بیک حمله دریک حمله
hysteroid U حمله تشنجی شبیه حمله
hysterogenic U حمله تشنجی شبیه حمله
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
terrtorialize U محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
overhauls U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauled U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauling U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhaul U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
saddle bag U خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
front line U خط حمله خط حمله یادفاع
variable stroke U پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
peach design U نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
target date U زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
vitrify U بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
monofilament U الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
interim overhaul U پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
malthusian law of population U نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
star design U طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
pomegrenate design U طرح گل اناری [این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.]
left d. U نظام به چپ
chucks U سه نظام
system U نظام
trend U نظام
chuck U سه نظام
trends U نظام
military U نظام
chucked U سه نظام
systems U نظام
peacock U طرح طاووس [این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
horseman U سواره نظام
open system U نظام باز
socialism U نظام اشتراکی
code U نظام نامه
chucked U صفحه نظام
feudalism U نظام زمینداری
cavalry U سواره نظام
tax system U نظام مالیاتی
military service U نظام وفیفه
taylorism U نظام تیلور
the military profession U کار نظام
double standard U نظام دو معیاری
chucks U دستگاه نظام
chucks U صفحه نظام
conscription U نظام وفیفه
value system U نظام ارزشها
serfdom system U نظام رعیتی
mechanism of the organ U نظام تشکیلات
price system U نظام قیمتی
yeomanry U سواره نظام
sensorium U نظام حسی
welfare system U نظام رفاهی
chuck U دستگاه نظام
serfdom U نظام رعیتی
exemption U معافی نظام
regulations U نظام نامه
systematization U نظام دهی
system dynamics U پویائی نظام
systems analysis U نظام شناسی
dragoon U سواره نظام
communism U نظام اشتراکی
social system U نظام اجتماعی
dragoons U سواره نظام
underdetermined system U نظام نامعین
price system U نظام قیمت
serfdom U نظام دهقانی
phonology U نظام صوتی
horse U سواره نظام
economic system U نظام اقتصادی
cutter chuck U سه نظام فرز
credit system U نظام اعتباری
conversational system U نظام محاورهای
system U نظام سیستم
communist system U نظام کمونیستی
colonial system U نظام استعماری
collectivism U نظام اشتراکی
cognitive system U نظام شناختی
closed system U نظام بسته
class system U نظام طبقاتی
chuck wrench U اچار سه نظام
systems U نظام سیستم
delusional system U نظام هذیانی
serviced U نظام وفیفه
service U نظام وفیفه
filing system U نظام بایگانی
order U نظام معماری
factory system U نظام کارخانهای
educational system U نظام اموزشی
dynamic system U نظام پویا
dual price system U نظام دو قیمتی
drill chuck U سه نظام مته
serfdom system U نظام سرفی
hand operated chuck U سه نظام دستی
household system U نظام خانوادگی
household system U نظام تولیدخانوادگی
caste system U نظام کاستی
jaw chuck U سه نظام فک دار
agrarian system U نظام ارضی
centralized system U نظام متمرکز
action system U نظام عمل
accounting system U نظام حسابداری
man power U مشمولین نظام
market system U نظام بازار
communication system U نظام ارتباطی
chucked U دستگاه نظام
miniature system U خرده نظام
mixed system U نظام مختلط
mnemonic system U نظام یادیار
modern system U نظام نوین
modern system U نظام جدید
military U مربوط به نظام
musculature U نظام عضلانی
landlordism U نظام اربابی
chuck U صفحه نظام
capitalist system U نظام کاپیتالیسم
boring chuck U سه نظام مته
incentive system U نظام تشویقی
biosystem U نظام زیستی
biological system U نظام زیستی
binary system U نظام دو نمادی
barter system U نظام تهاتری
banking system U نظام بانکداری
barter system U نظام پایاپای
monarchical U هواداری نظام شاهی
slacker U فراری ازخدمت نظام
cosmos U نظام عالم وجود
slackers U فراری ازخدمت نظام
voting system U نظام رای گیری
wage system U نظام پرداخت دستمزد
voluntaryist U مخالف نظام وفیفه
national service U خدمت نظام وظیفه
to enter the military U داخل نظام شدن
free enterprise system U نظام تجارت ازاد
closed system U نظام اقتصادی بسته
clamping chuck U سه نظام بست دار
ironside U نام سواره نظام
cavalry unit U یکان سوار نظام
caste system U نظام طبقهای منفصل
capitalist system U نظام سرمایه داری
bimetallism U نظام پولی دو فلزی
army regulation U نظام نامه ارتشی
merit system U نظام شایستگی نگر
constitutions U نظام نامه مزاج
constitution U نظام نامه مزاج
military service U خدمت نظام وفیفه
conscripts U مشمول نظام کردن
conscripting U مشمول نظام کردن
conscripted U مشمول نظام کردن
commercial banking system U نظام بانکداری تجارتی
conscription law U قانون نظام وفیفه
free enterprise system U نظام اقتصاد ازاد
free economic system U نظام اقتصاد ازاد
foreign value system U نظام ارزشی بیگانه
federal reserve system U نظام فدرال رزرو
gold backing system U نظام پشتوانه طلا
gold backing system U نظام پایه طلا
extended family system U نظام فامیلی گسترده
exchange rate system U نظام نرخ ارز
gold currency system U نظام پولی طلا
gold standard U نظام پولی طلا
gold standard U نظام پایه طلا
electrically operated chuck U سه نظام با عملکرد الکتریکی
effective tax system U نظام موثر مالیاتی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com