Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
revocation
U
باطل سازی برگردانی
defeasance
U
باطل سازی
invalidation
U
باطل سازی
annulation
U
باطل سازی
annulment
U
باطل سازی
anullment
U
باطل سازی
cancelation
[American]
U
باطل سازی
cancellation
U
باطل سازی
nullification
U
باطل سازی
recision
U
باطل سازی
revocation
U
باطل سازی
Other Matches
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
idolization
U
بت سازی
repk lection
U
پر سازی
pavements
U
کف سازی
pavement
U
کف سازی
stylization
U
مد سازی
flection
U
خم سازی
individualising
U
تک سازی
retortion
U
خم سازی
local anasthesia
U
سر سازی
bridge building
U
پل سازی
bridgework
U
پل سازی
flooring
U
کف سازی
retortion
U
کج سازی
individualization
U
تک سازی
individuation
U
تک سازی
padding
U
له سازی
individualized
U
تک سازی
individualize
U
تک سازی
compaction
U
تو پر سازی
deflexion
U
خم سازی
individualises
U
تک سازی
individualizes
U
تک سازی
individualizing
U
تک سازی
truncation
U
بی سر سازی
individualised
U
تک سازی
nationalization
U
ملی سازی
maximization
U
بیشینه سازی
industrialization
U
صنعتی سازی
humanization
U
مردمی سازی
fading
U
محو سازی
enrichment
U
غنی سازی
nidification
U
اشیانه سازی
machicolation
U
مزغل سازی
pilework foundation
U
پی سازی با شمع
liquefaction
U
ابگونه سازی
nonlinear optimization
U
بهینه سازی
mystification
U
گیج سازی
mutualization
U
دو طرفه سازی
machine building
U
ماشین سازی
minimalization
U
کمینه سازی
miseenscene
U
صحنه سازی
modeller
U
قالب سازی
microsoft
U
بهنگام سازی
microminiaturization
U
ریز سازی
mortar mixing
U
ملات سازی
mythopoetic
U
اساطیر سازی
nest building
U
لانه سازی
networking
U
شبکه سازی
mealing
U
نرم سازی
nidificate
U
لانه سازی
municipalize
U
شهر سازی
materialization
U
مادی سازی
manumission
U
ازاد سازی
malting
U
مالت سازی
magnifcation
U
بزرگ سازی
minimization
U
کمینه سازی
exclusion
U
محروم سازی
substructure
U
زیر سازی
brewing
U
ابجو سازی
equating
U
هم ارز سازی
reclamation
U
اباد سازی
bedding
U
ثابت سازی
bedding
U
محکم سازی
bedding
U
کف سازی بسترسازی
beautification
U
زیبا سازی
bookbinding
U
کتاب سازی
fitting
U
جفت سازی
substructures
U
زیر سازی
miniaturization
U
کوچک سازی
illumination
U
روشن سازی
metabolic
U
سوخت و سازی
secretion
U
پنهان سازی
synchronizing
U
همزمان سازی
integration
U
مجتمع سازی
cooling
U
خنک سازی
doping
U
ناخالص سازی
formulation
U
قاعده سازی
infuriation
U
خشمگین سازی
inspissation
U
غلیظ سازی
lapidation
U
سنگسار سازی
lapidification
U
سنگ سازی
seduction
U
گمراه سازی
latticing
U
شبکه سازی
levigation
U
نرم سازی
neutralization
U
بی اثر سازی
neutralization
U
خنثی سازی
insulating
U
عایق سازی
insulates
U
عایق سازی
insulate
U
عایق سازی
landscape painting
U
منظره سازی
lancination
U
پاره سازی
intensification
U
پر قوت سازی
refreshments
U
تازه سازی
refreshment
U
تازه سازی
inurement
U
معتاد سازی
irksomeness
U
کسل سازی
wearisomeness
U
کسل سازی
strangling
U
خفه سازی
irreticence
U
فاش سازی
lamponery
U
هجونامه سازی
lancination
U
مجروح سازی
emulsification
U
امولسیون سازی
pacification
U
ارام سازی
oblieration
U
پاک سازی
proportionment
U
متناسب سازی
forgery
U
صورت سازی
forgery
U
سند سازی
forgeries
U
صورت سازی
forgeries
U
سند سازی
pulverization
U
پودر سازی
solutions
U
چاره سازی
procurance
U
فراهم سازی
preformation
U
پیش سازی
simulation
U
فاهر سازی
simulation
U
شبیه سازی
notification
U
اگاه سازی
relocation
U
جابجا سازی
precipitousness work
U
خلاصه سازی
prefabrication
U
پیش سازی
reductions
U
ساده سازی
reduction
U
ساده سازی
roofing
U
سقف سازی
implementation
U
پیاده سازی
solution
U
چاره سازی
punctation
U
نقطه سازی
stripping
U
برهنه سازی
replacement
U
جانشین سازی
re construction
U
دوباره سازی
rearrngement
U
پس وپیش سازی
extinction
U
خاموش سازی
rectification
U
دائم سازی
refrigerating technique
U
فن سرما سازی
restoration to life
U
زنده سازی
vaporization
U
بخار سازی
retardment
U
کند سازی
retrenchment
U
مستحکم سازی
replacements
U
جانشین سازی
abbreviation
U
کوته سازی
puppydom
U
خود سازی
puppyhood
U
خود سازی
purification
U
خالص سازی
quadrature
U
مربع سازی
curtailment
U
کوتاه سازی
rarafaction
U
رقیق سازی
rarafaction
U
لطیف سازی
mutilation
U
معیوب سازی
separating
U
جدا سازی
abbreviations
U
کوته سازی
reviviscence
U
زنده سازی
obliteration
U
پاک سازی
optimize
U
بهینه سازی
rejuvenation
U
جوان سازی
depletion
U
تهی سازی
optometry
U
عینک سازی
ostosis
U
استخوان سازی
displacement
U
جانشین سازی
packing
U
فشرده سازی
overconditioning
U
پرشرطی سازی
paling
U
نرده سازی
panel work
U
تنکه سازی
obscuration
U
تیره سازی
milling
U
ارد سازی
assimilation
U
همگون سازی
assimilation
U
درون سازی
optimality
U
بهینه سازی
optimization
U
بهینه سازی
smoothing
U
صاف سازی
arching
U
طاق سازی
patterning
U
نمونه سازی
paneling
U
قاب سازی
panification
U
نان سازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com