English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 33 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
He returned the money intact. U پول را دست نخورده پ؟ داد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
unruffled U چین نخورده
unheard U بگوش نخورده غیرمسموع
entirety U چیزدرست ودست نخورده
virgin U دست نخورده
virgins U دست نخورده
creak U غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creaked U غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creaking U غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creaks U غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
intact U دست نخورده
whole U دست نخورده کامل
safe U صدمه نخورده
safer U صدمه نخورده
safes U صدمه نخورده
safest U صدمه نخورده
pristine U طبیعی ودست نخورده
entire U دست نخورده بی عیب
untouched U دست نخورده دست نزده
unbeaten U شکست نخورده مغلوب نشده
unbeaten U ضرب نخورده
virginal U دست نخورده
intemerate U دست نخورده
monofil U تاریا رشته واحد تاب نخورده
monofilament U تاریا رشته واحدتاب نخورده
undisturbed sample U نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
unshod U نعل نخورده
unvarnished U جلا نخورده
virgin medium U واسطه دست نخورده
It remained intact. U سالم ودست نخورده باقی مانده
I havent had a bit sine morning . U از صبح تاحالایک لقمه دهانم نگذاشتم ( چیزی نخورده ام )
to leave everything as it is [not to change anything] U رسوم قدیمی را ثابت [دست نخورده] نگه داشتن
desert U [طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com