English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
We divided the money among ourselves . U پول را بین خودمان قسمت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to our muttons U برگردیم به موضوع خودمان سر گوسفندهای خودمان
ourself U خودمان
us U خودمان
ourselves U خودمان
selves U خودشان خودمان
our U مال خودمان
inter nos U در میان خودمان
ours U مال خودمان
we cannot deceive ourselves U خودمان را نمیتوانیم فریب دهیم
between our selves U حرف بین خودمان باشد
Between you , me and the gatepost. Between ourselves . U میان خودمان باشد( محرمانه باقی بماند )
We cloced in on the enemy . U حلقه محاصره خودمان را روی دشمن تنگ تر کردیم
The hotel was home from home . U هتل مثل منزل خودمان بود ( راحت وکم تشریفات )
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
We have problems of our own. U ما مشکلات خودمان را داریم. [وقت نداریم به مشکلات شما برسیم]
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
army nurse corps U قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
throttled U عبور قسمت به قسمت
p.p.m U قسمت در یک میلیون قسمت
shuttle U راهپیمائی قسمت به قسمت
throttle U عبور قسمت به قسمت
throttles U عبور قسمت به قسمت
shuttled U راهپیمائی قسمت به قسمت
parts per million U قسمت در میلیون قسمت
shuttled U بمباران قسمت به قسمت
shuttles U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle U بمباران قسمت به قسمت
throttling U عبور قسمت به قسمت
shuttles U بمباران قسمت به قسمت
to sell in lots U قسمت قسمت فروختن
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer U از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
railway division U قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
cellular unit U یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
portion U قسمت
portions U قسمت
segments U قسمت
unit U قسمت
units U قسمت
caboodle U قسمت
kismet U قسمت
part U قسمت
sect U قسمت
department U قسمت
installments U قسمت
instalment U قسمت
instalments U قسمت
percentage U قسمت
head stall U قسمت سر
detachments U قسمت
detachment U قسمت
batch U قسمت
batches U قسمت
cross section of a gravity dam U قسمت
snick U قسمت
data division U قسمت
percentages U قسمت
compartmental U قسمت قسمت
segment U قسمت
in sections U قسمت قسمت
in part U در یک قسمت
arm U قسمت
feck U قسمت
plank U قسمت
partitions U قسمت
canto U قسمت
cantos U قسمت
sections U قسمت
partition U قسمت
grist U قسمت
section U قسمت
underfoot U قسمت کف پا
internode U قسمت
component U قسمت
divisions U قسمت
components U قسمت
piece U قسمت
sects U قسمت
party U قسمت
rasher U قسمت
rashers U قسمت
departments U قسمت
agencies U قسمت
compartments U قسمت
agency U قسمت
it fell to my lot to go U قسمت
Corp U قسمت
piecemeal U قسمت به قسمت
ratio U قسمت
division U قسمت
pieces U قسمت
compartment U قسمت
ratios U قسمت
dole U قسمت
hilted U قسمت عقبی
bulk U قسمت عمده
hauling part U قسمت کشنده
flattest U قسمت پهن
forehand U قسمت ممتاز
key facility U قسمت مهم
hauling part U قسمت متحرک
intercommand U بین قسمت
masses U قسمت عمده
installation type U نوع قسمت
straight U قسمت مستقیم
installation property U دارایی قسمت
interservice U داخل قسمت
straighter U قسمت مستقیم
mass U قسمت عمده
linear portion U قسمت خطی
massing U قسمت عمده
flat U قسمت پهن
midst U قسمت وسط
straightest U قسمت مستقیم
intelligence service U قسمت اطلاعات
headquarters detachment U قسمت ارکان
headquarters detachment U قسمت قرارگاه
head piece U قسمت بالا
installation property U اموال قسمت
forehands U قسمت ممتاز
patrol U قسمت گشتی
sapper U قسمت مهندسی
sapper U قسمت حفاری
sects U قسمت کردن
sect U قسمت کردن
actine U قسمت خارجی
active federal service U قسمت کادر
active installation U قسمت فعال
foreparts U قسمت جلو
forepart U قسمت جلو
administration building U قسمت اداری
advance detachment U قسمت پیشرو
advance detachment U قسمت سرجلودار
advance party U قسمت پیشرو
advance point U قسمت سر جلودار
sappers U قسمت حفاری
sappers U قسمت مهندسی
prelude U قسمت مقدماتی
patrolled U قسمت گشتی
patrolling U قسمت گشتی
patrols U قسمت گشتی
activities U قسمت یکان
activity U قسمت یکان
foot U قسمت پایینی
subsections U قسمت فرعی
subsection U قسمت فرعی
northward U قسمت شمالی
department U قسمت شعبه
department U قسمت هیئت
departments U قسمت شعبه
departments U قسمت هیئت
preludes U قسمت مقدماتی
advance section U قسمت جلویی
where U درکدام قسمت
aircraft section U قسمت هواپیمایی
crypto service U قسمت رمز
legs U بخش قسمت
leg U بخش قسمت
detail group U قسمت بیگاری
detail part U قسمت مفصل
initials U اولین قسمت
initialling U اولین قسمت
initialled U اولین قسمت
initialing U اولین قسمت
initialed U اولین قسمت
initial U اولین قسمت
division officer U افسر قسمت
divisional officer U افسر قسمت
engineer division U قسمت مهندسی
broad U قسمت پهن
broader U قسمت پهن
broadest U قسمت پهن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com