English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 232 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
an arm and a leg <idiom> U پول خیلی زیاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
blockbuster U بمب دارای قدرت تخریبی زیاد شخص یاچیز خیلی موثر وسخت
blockbusters U بمب دارای قدرت تخریبی زیاد شخص یاچیز خیلی موثر وسخت
infinitely U خیلی زیاد
exceeding U خیلی زیاد
superabundant U خیلی زیاد
spate U تعداد خیلی زیاد هجوم بی مقدمه
slash U تخفیف زیاد دادن خیلی کم کردن
slashed U تخفیف زیاد دادن خیلی کم کردن
slashes U تخفیف زیاد دادن خیلی کم کردن
lots U خیلی زیاد
oodles U خیلی زیاد
extreme U خیلی زیاد
far U زیاد خیلی
abject poverty U فقر خیلی زیاد
barrelful U مقدار خیلی زیاد
oodlins U خیلی زیاد توده
raff U خیلی زیاد
superrabundant U خیلی زیاد
very high frequency U فرکانس خیلی زیاد
very long U برد خیلی زیاد
very many book U کتابهای خیلی زیاد
What brazen cheek ! Ilike your impudence . U بنازم که خیلی رویت زیاد است ( پررویی) !
have one's heart set on something <idiom> U چیزی را خیلی زیاد خواستن
like crazy <idiom> U خیلی سریع با انرژی زیاد
to the full <idiom> U خیلی زیاد ،به طور کامل
money to burn <idiom> U بیش ازاحتیاج ،داشتن،داشتن پول خیلی زیاد
no end to (of) <idiom> U خیلی زیاد،بهنظر تمام شده
to have one's work cut out [for one] <idiom> U کار خیلی زیاد و سخت داشتن
to have a binge U حسابی جشن گرفتن [با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
to have a spree U حسابی جشن گرفتن [با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
to be on the razzle U حسابی جشن گرفتن [با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
Other Matches
she has a well poised head U وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
go great guns <idiom> U موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
paint oneself into a corner <idiom> U گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
i am very keen on going there U من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
microfilm U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
sottovoce U صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
very low frequency U فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
load call U وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
rattling U خیلی تند خیلی خوب
ponderous U خیلی سنگین خیلی کودن
I didnt get much sleep. U زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
emergencies U خیلی خیلی فوری
emergency U خیلی خیلی فوری
to hold somebody in great respect U کسی را زیاد محترم داشتن [احترام زیاد گذاشتن به کسی]
jim dandy U ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
surcharges U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharge U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
high speed U با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
in large quantities U خیلی خیلی
very U خیلی
not a few U خیلی ها
very little U خیلی کم
for long U خیلی
many U خیلی
villainous U خیلی بد
highly U خیلی
dumpiness U خیلی
dammit U خیلی
routh U خیلی
abysmal <adj.> U خیلی بد
far and away U خیلی
copious U خیلی
damn U خیلی
ten U خیلی
to a large extent U خیلی
whacking U خیلی بزرگ
giantess U زن خیلی قدبلند
hand and glove U خیلی نزدیک
I spoke my mind. U من خیلی رک گفتم.
hand in glove U خیلی صمیمی
far off U خیلی دور
whackings U خیلی بزرگ
much was said U خیلی حرفهازده شد
fortissimo U خیلی بلند
oftentimes U خیلی اوقات
of vital importance U خیلی ضروری
(a) snap <idiom> U خیلی ساده
niftier U خیلی خوب
hand and glove U خیلی صمیمی
niftiest U خیلی خوب
much worse U خیلی بدتر
open and shut U خیلی سهل
nifty U خیلی خوب
open-and-shut U خیلی سهل
parlous U خیلی مهیب
hand in glove U خیلی نزدیک
wicked <adj.> U خیلی خوب
it is very easily done U خیلی به اسانی
Many thanks! U خیلی ممنون!
in no time U خیلی زود
thank you very much U خیلی متشکرم
immensurable U خیلی قدیم
iam in bad U خیلی محتاجم
really sick U خیلی محشر
sick [British E] <adj.> U خیلی خوب
cool <adj.> U خیلی خوب
really wicked U خیلی محشر
great <adj.> U خیلی خوب
awesome <adj.> U خیلی خوب
He is a loose card . U خیلی ول است
(go over with a) fine-toothed comb <idiom> U خیلی بادقت
lower most U خیلی پست تر
To take with a pinch of salt. U خیلی جدی نگرفتن
decrepit U خیلی پیر
(as) old as the hills <idiom> U خیلی قدیمی
many people U خیلی از مردم
many people U خیلی اشخاص
once in the blue moon U خیلی بندرت
many persons U خیلی اشخاص
immediate U خیلی فوری
skin and bones <idiom> U خیلی لاغر
hit bottom <idiom> U خیلی پست
I had an awful time . U به من خیلی بد گذشت
flying high <idiom> U خیلی شادوشنگول
precipitate U خیلی سریع
precipitated U خیلی سریع
precipitates U خیلی سریع
whopping U خیلی بزرگ
precipitating U خیلی سریع
level best U خیلی عالی
level best U خیلی خوب
lily white U خیلی سفید
get up the nerve <idiom> U خیلی شلوغ
faraway U خیلی دور
extras U بسیار خیلی
confidential U خیلی محرمانه
at most U خیلی باشد
often U خیلی اوقات
highs U خیلی بزرگ
ritzy U خیلی شیک
rotundily U چاقی خیلی
highest U خیلی بزرگ
as stiff as a poker U خیلی خشک
ultraconservative U خیلی محتاط
high U خیلی بزرگ
as good as U خیلی خوب
span new U خیلی تازه
before you can say knife U خیلی زود
costs and arm and a leg <idiom> U خیلی گرونه
precisian U خیلی دقیق
primely U خیلی خوب
very light U خیلی سبک
Nothing more, thanks. خیلی متشکرم.
by leaps and bounds U خیلی تند
Neanderthal U خیلی کهنه
too tough U خیلی سفت
benedicite U خیلی خوب
goody-goody U خیلی خوب
pluperfect U خیلی عالی
sappy U خیلی احساساتی
very good U خیلی خوب
goody-goodies U خیلی خوب
goody goody U خیلی خوب
raucous U خیلی نامرتب
seldom U خیلی کم ندرتا
swith U خیلی عظیم
piping hot U خیلی داغ
pitch-black U خیلی سیاه
pitch black U خیلی سیاه
precise U خیلی دقیق
glorious U خیلی خوب
well U خیلی خوب
toploftiness U خیلی متکبر
senseful U خیلی حساس
to spread like wildfire U خیلی زودمنتشرشدن
skinless U خیلی حساس
frequently U خیلی اوقات
quaint U خیلی فریف
jolly U بذله گو خیلی
subminiature U خیلی کوچک
wells U خیلی خوب
stentorian U خیلی بلند
many times <adv.> U خیلی از اوقات
in cold blood <idiom> U خیلی خونسرد
dead slow U خیلی اهسته
number one U خیلی خوب
overstrung U خیلی حساس
to pieces <idiom> U خیلی زیاده
not so hot <idiom> U نه خیلی خوب
often <adv.> U خیلی از اوقات
oft [archaic, literary] <adv.> U خیلی از اوقات
frequently <adv.> U خیلی از اوقات
regularly [often] <adv.> U خیلی از اوقات
a lot of times <adv.> U خیلی از اوقات
mad as a hornet <idiom> U خیلی عصبانی
in seventh heaven <idiom> U خیلی خوشحال
She is very pretentious. U خیلی ادعادارد
too bad <idiom> U خیلی بد ،غم انگیز
bone dry U خیلی خشک
extra- U بسیار خیلی
extra U بسیار خیلی
on any number of occasions <adv.> U خیلی از اوقات
far and away U خیلی دور
pixilated U خیلی حساس
tickled pink <idiom> U خیلی شادوخوشحال
corking U خیلی زیبا
pianissmo U خیلی نرم
in a nutshell U بطور خیلی مختصر
I greatly appreciate it. [ I am very greatful] U خیلی قدردانی می کنم.
immemorially U بطور خیلی قدیم
for a wonder U خیلی عجیب است که
stickler U سمج خیلی دقیق
iam in bad U خیلی در تنگی هستم
from immemorial times U از زمان خیلی قدیم
spic and span <idiom> U خیلی تمیز ومرتب
sticklers U سمج خیلی دقیق
freezer U یخچال خیلی سرد
freezers U یخچال خیلی سرد
high grade U خیلی پیشرفته پرقدرت
he has much merit U خیلی قابلیت دارد
(in) up to the chin <idiom> U خیلی مشغول با کسی
piping hot U خیلی تازه ازتنوردرامده
tire out <idiom> U خیلی خسته شدن
soppy U خیلی خیس ولغزنده
ingot iron U فولاد خیلی نرم
hinted U چیز خیلی جزئی
i was very u. at that game U خیلی در ان بازی بد اوردم
hint U چیز خیلی جزئی
hints U چیز خیلی جزئی
highway robbery <idiom> U قیمت خیلی بالا
It's too cold. آن خیلی سرد است.
It's too hot. آن خیلی گرم است.
calm sea U دریای خیلی ارام
not too expensive U خیلی گران نباشد.
heavy sea U دریای خیلی خراب
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com