Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
spiny
U
پوشیده شده ازخارهای زیاد
spinose
U
پوشیده شده ازخارهای زیاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
of an unknown parentage
U
پوشیده تبار پوشیده گهر
snow capped
U
دارای قله پوشیده از برف برف پوشیده
load call
U
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compression ignition
U
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
I didnt get much sleep.
U
زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
to hold somebody in great respect
U
کسی را زیاد محترم داشتن
[احترام زیاد گذاشتن به کسی]
defilade
U
پوشیده
shaded
U
پوشیده
larvated
U
پوشیده
inapparent
U
پوشیده
private
U
پوشیده
privates
U
پوشیده
crypto
U
پوشیده
overcast
U
پوشیده
occult
U
پوشیده
crested
U
پوشیده
impenetrable
U
پوشیده
recondite
U
پوشیده
dressed
U
پوشیده
furry
U
خز پوشیده
furriest
U
خز پوشیده
florid
U
پوشیده از گل
painted
U
پوشیده
latent
U
پوشیده
feathered
U
پوشیده
veiled
U
پوشیده
covert
U
پوشیده
uncovered
U
غیر پوشیده
secrets
U
اسرارامیز پوشیده
secret
U
اسرارامیز پوشیده
covered position
U
موضع پوشیده
icy
U
پوشیده از یخ بسیارسرد
iciest
U
پوشیده از یخ بسیارسرد
covered approach
U
مسیر پوشیده
icier
U
پوشیده از یخ بسیارسرد
covered space
U
فضای سر پوشیده
covered space
U
فضای پوشیده
efflorescent
U
پوشیده ازگرداملاح
cryptonimous
U
پوشیده نام
snowy
U
پوشیده از برف
storehouse
U
انبار سر پوشیده
masked epilepsy
U
صرع پوشیده
storehouses
U
انبار سر پوشیده
mystic sense
U
معنی پوشیده
covert
U
پوشیده پوشپر
defiladed area
U
منطقه پوشیده
glace
U
پوشیده ازشکر
feathery
U
پوشیده ازپر
cryptonym
U
نام پوشیده
grassy
U
پوشیده از چمن
cryptogenous
U
پوشیده سبب
habilitate
U
لباس پوشیده
cryptical
U
پوشیده مرموز
enclosed bridge
U
پل فرماندهی سر پوشیده
blotchy
U
پوشیده از لکه
shod
U
کفش پوشیده
solvated
U
حلال پوشیده
concealed
U
پوشیده شده
stubbly
U
پوشیده از کاهبن
surmounted with snow
U
پوشیده از برف
cloudy
U
پوشیده از ابر
snow clad
U
برف پوشیده
shrubby
U
پوشیده از بوته
beetles
U
پوشیده شدن
plumbeous
U
پوشیده از سرب
panoplied
U
زره پوشیده از سر تا پا
robed in bleck
U
سیاه پوشیده
rolling country
U
زمین پوشیده
sadly dressed
U
جامه غم پوشیده
scanned image
U
تصویر پوشیده
scurvy
U
پوشیده از شوره
beetle
U
پوشیده شدن
acloud
U
پوشیده از ابر
bosky
U
پوشیده از بوته
latent defect
U
نقض پوشیده
verrucous
U
پوشیده از گندمه
kerchiefed or chift
U
بادستمال پوشیده
bosky
U
پوشیده ازبیشه
masked depression
U
افسردگی پوشیده
ivied
U
پوشیده از پاپیتال
indoor swimming pool
U
استخر سر پوشیده
verrucose
U
پوشیده از گندمه
armor basis
U
پوشیده با زره
overgrown with plants
U
پوشیده از گیاه
dressed up to the nines
U
با دقت لباس پوشیده
dressed inred
U
جامه سرخ پوشیده
woolfell
U
پوست پوشیده ازپشم
rich clad
U
جامه فاخر پوشیده
reconditely
U
بطور پوشیده یا عمیق
pruinose
U
پوشیده از دانههای سفیدمانندژاله
woolskin
U
پوست پوشیده ازپشم
smudgier
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
ermined
U
جامه قاقم پوشیده
tussocky
U
پوشیده ازکلاله مو یا علف
dressed in scarlet
U
جامه سرخ پوشیده
scutate
U
پوشیده از فلسهای بزرگ
culverts
U
مجرای سر پوشیده ابرو
there was no secrecy about it
مطلب پوشیده ای نبود
culvert
U
مجرای سر پوشیده ابرو
covered approach
U
راه نفوذی پوشیده
verdant
U
پوشیده از سبزه بی تجربه
clarence
U
درشکه چهارچرخه پوشیده
stellular
U
پوشیده ازستارگان کوچک
occultly
U
بطور پوشیده یا پنهان
squamose
U
پوشیده از فلس یاپولک
bushed
U
ازبوته پوشیده شده
solvated proton
U
پروتون حلال پوشیده
smudgy
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
smudgiest
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
frosted
U
پوشیده ازشبنم یخ زده
in mourning
U
جامه ماتم پوشیده
incog
U
پوشیده بانام عوضی
he wears black
U
سیاه پوشیده است
hiddenly
U
بطور پوشیده و مکتوم
heavily overcast
U
ابری پوشیده
[ هواشناسی]
gesso
U
سطح پوشیده از بتونه
woody
U
چوبی پوشیده از چوب
he is thinly dressed
U
کم لباس پوشیده است
he is thinly dressed
U
لباس نازک پوشیده است
masks
U
زمین پوشیده از دید و تیر
soddy
U
پوشیده ازریشه یاکلوخ چمنی
She was dressed in the latest fashion .
U
آخرین مد لبا ؟ پوشیده بود
puberulent
U
پوشیده شده از موهای ریز
mask
U
زمین پوشیده از دید و تیر
she was prettily dressed
U
جامه قشنگ پوشیده بود
occultist
U
جستجو کننده علوم پوشیده
defilade
U
گودال پوشیده از دید و تیر
smoggy
U
پوشیده از مه غلیظ الوده با دود
candy apple
U
سیب با ژلاتین پوشیده شده
covered approach
U
پیشروی پوشیده معابر مخفی
turfy
U
پوشیده از ریشه یا کلوخ چمنی
hidden
U
پنهان کرده شده پوشیده
toffie apple
[British English]
U
سیب با ژلاتین پوشیده شده
pollinose
U
پوشیده ازگردههای زرد رنگ
acinarious
U
پوشیده شده از حفرههای کروی
snow-capped
U
دارای قله پوشیده از برف
radar clutter
U
منطقه پوشیده از دید رادار
the matter was kept private
U
مطلب را پوشیده نگاه داشتند
lepidote
U
پوشیده از شوره یا پولکهای شورهای
ceil
U
[پوشیده شده با روکوب چوبی]
under pledge of secrecy
U
با این قول که راز پوشیده بماند
she wears a shirt
U
پیراهن پوشیده است برتن دارد
slipcover
U
پوششی که بسرعت پوشیده یاخارج شود
to read between the lines
U
معنی پوشیده نوشته یا سخنی را دریافتن
wooded
U
پوشیده شده از درخت خیلی انبوه
slushy
<adj.>
U
پوشیده ازبرف آب دار با گل
[اصطلاح روزمره]
pilose
U
پوشیده از موی ریز یا کرک مودار
frosts
U
سرمازده کردن ازشبنم یا برف ریزه پوشیده ش دن
frost
U
سرمازده کردن ازشبنم یا برف ریزه پوشیده ش دن
tundras
U
دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
They were all dreesd in black.
U
تمام آنها لباس سیاه پوشیده بودند
thicketed
U
پوشیده شده بوسیله جنگل ودرخت زار
tundra
U
دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
encapsulated
U
فایل حاوی دستورات پوشیده Post Script
slipper bath
U
یکجور فرف تن شویی که روی ان نیمه پوشیده است
disk
U
صفحه مدور سطح پوشیده از مادهای که مغناطیسی میشود
disks
U
صفحه مدور سطح پوشیده از مادهای که مغناطیسی میشود
They were dressed all in black.
U
همه آنها لباس تمام سیاه پوشیده بودند
grandstand
U
جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
grandstands
U
جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
to gloze over one's words
U
سخنان کسی رابدانگونه تاویل کردن که عیب ان پوشیده ماند
corset cover
U
لباس زیر زنانه که روی کرست پوشیده میشود زیرپوش
gold contacts
U
که با طلا پوشیده شده اند تا مقاومت الکتریکی را افزایش دهند
geode
U
سنگ پوکی که درون ان ازموادبلورین یا مواد معدنی پوشیده باشد
scrub
U
زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrubbed
U
زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrubbing
U
زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrubs
U
زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
surcharge
U
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharges
U
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
footprint
U
فضای پوشیده شده توسط وسیله ارسال مثل ماهواره یا آنتن
footprints
U
فضای پوشیده شده توسط وسیله ارسال مثل ماهواره یا آنتن
goggles
U
عینکی که اطرافش پوشیده شده وبرای محافظت چشم بکار میرود
high speed
U
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
muddy weather
U
هوایی که دچار پوشیده شدن زمین ازبرف آب دار با گل شود
[هوا و فضا]
picture
U
که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
picturing
U
که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
pictures
U
که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
pictured
U
که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
cut and cover shelter
U
سنگر انفرادی سر پوشیده سنگری که با کندن زمین وتهیه سرپناه تهیه میشود
screening, screenings
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screen
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screened
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screens
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
holidays
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
magnetic tapes
U
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tape
U
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
taped
U
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tape
U
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tapes
U
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
epithelialize
U
پوشیده شدن باو یا تبدیل شدن به بافت مخاطی
Type cable
U
چهار سیم به صورت دو جفت که با یک لایه بافته شده پوشیده شده است تا تصادف را کاهش دهد
electrostatic
U
محفظه فلزی که با ماده حساس پوشیده شده است . و متصل به زمین است که آن را از واسط ها حفظ میکند
garbed in silk
U
جامه ابریشمی پوشیده ملبس بجامه ابریشمی
glaciated
U
ازیخ پوشیده شده زیرتاثیرعمل یخ واقع شده
epithelize
U
پوشیده شدن با و یا تبدیل شدن به بافت مخاطی
electrosensitive
U
کاغذ چاپ پوشیده شده از فلر که میتواند حروف را توسط گرما با نوک مخصوص چاپ -Ddot matrix نمایش میدهد
wider
U
زیاد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com