Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fighter cover
U
پوشش با هواپیماهای شکاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fighter cover
U
پوشش هواپیماهای جنگنده
fighter direction
U
هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
civil reserve air fleet
U
گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
nickel clad sheet
U
ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
bezel
U
پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
screening, screenings
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screens
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screened
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screen
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
kamikaze
U
هواپیماهای خودکشی ژاپنی
program aircraft
U
جمع کل هواپیماهای موجودیک کشور
domestic air traffic
U
رفت وامد هواپیماهای داخلی
fighter control
U
کنترل عملیات هواپیماهای جنگنده
gaggles
U
هواپیماهای بی موتور درحال پرواز
identification zone
U
منطقه تشخیص هواپیماهای دشمن
gaggle
U
هواپیماهای بی موتور درحال پرواز
interceptor controller
U
پست کنترل و رهگیری با هواپیماهای رهگیر
sortie number
U
تعداد هواپیماهای شرکت کننده در پرواز
diver badge
U
نشان پرواز با هواپیماهای شیرجه و عمودرو
interplane strut
U
پایه هایی که دو بال هواپیماهای دوباله را به هم متصل میکند
fixer system
U
سیستم اکتشاف و تعیین محل هواپیماهای در حال پرواز
intruder operation
U
تک هوایی و عملیات تخریب هواپیماهای دشمن در روی پایگاه
mix up, caution
U
موافب باشید هواپیماهای دشمن و خودی درگیر شدند
hound dog
U
موشک هوا به زمین مخصوص هواپیماهای ب-25 با کلاهک اتمی
comparative cover
U
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
grand slam
U
علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
grand slams
U
علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
typhoons
U
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoon
U
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
pitch control
U
کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
cuticle
U
پوشش مو پوشش شاخی
guidance
U
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
roof covering material
U
مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
gundog
U
سگ شکاری
gundogs
U
سگ شکاری
feral
U
شکاری
raptorail
U
شکاری
ratch
U
سگ شکاری
hunting dog
U
سگ شکاری
raptatory
U
شکاری
buckhound
U
سگ شکاری
gun dog
U
سگ شکاری
deer hound
U
سگ شکاری
hunter
U
سگ شکاری
accipital
U
شکاری
sporting dog
U
سگ شکاری
hunters
U
سگ شکاری
hounds
U
سگ شکاری
raptatorial
U
شکاری
hound
U
سگ شکاری
hounded
U
سگ شکاری
hounding
U
سگ شکاری
tacan
U
نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
blood
U
سگ شکاری و بوی خن
deer dog
U
تازی سگ شکاری
sports cars
U
اتومبیل شکاری
staghound
U
تازی شکاری
shotguns
U
تفنگ شکاری
sports car
U
اتومبیل شکاری
shotgun
U
تفنگ شکاری
hunters
U
اسب یا سگ شکاری
game
U
جانور شکاری
killer submarine
U
زیردریایی شکاری
sport car
U
اتومبیل شکاری
shot gun
U
تفنگ شکاری
hunter
U
اسب یا سگ شکاری
birds of prey
U
مرغان شکاری
dogcart
U
کالسکهی شکاری
dogcarts
U
کالسکهی شکاری
birds of prey
U
پرندگان شکاری
game bag
U
خرجین شکاری
capped watch
U
ساعت شکاری
bowing
U
کمان شکاری
ravening
U
شکاری غاصب
gazehound
U
نوعی سگ شکاری
bowed
U
کمان شکاری
ravin
U
طعمه شکاری
bow
U
کمان شکاری
canes venatici
U
سگان شکاری
accipiter
U
مرغ شکاری
canum venaticorum
U
سگان شکاری
game fowl
U
مرغ شکاری
terrier
U
سگ بویی شکاری
terriers
U
سگ بویی شکاری
bows
U
کمان شکاری
Afghan Hound
U
سگ شکاری افغان
keel area
U
ناحیه برجسته جانبی تیرک زیر هواپیماهای دریایی که اغلب زیر سطح اب قرارمیگیرد
venatical
U
وابسته بشکار شکاری
feral
U
حیوان شکاری وحشی
marlin
U
ماهی شکاری بزرگ
fighter bomber
U
شکاری- بمب افکن
bird of prey
U
مرغ شکاری گوشتخوار
beagle
U
تازی شکاری پاکوتاه
venatic
U
وابسته بشکار شکاری
field trial
U
مسابقه تازیهای شکاری
beagles
U
تازی شکاری پاکوتاه
chasers
U
مفتش هواپیمای شکاری
chaser
U
مفتش هواپیمای شکاری
huntsman
U
مدیر تازیهای شکاری
doublcd barrcled shot
U
تفنگ شکاری دو لول
pointer
U
سگ شکاری یابنده شکار
pointers
U
سگ شکاری یابنده شکار
ravens
U
شکار طعمه شکاری
raven
U
شکار طعمه شکاری
high power
U
تفنگ شکاری بزرگ
huntsmen
U
مدیر تازیهای شکاری
accipitrine
U
ازجنس باز شکاری
deep stall
U
وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
goshawk
U
باز بال کوتاه شکاری
accipitrine
U
متعلق به مرغان شکاری بازمانند
gamekeepers
U
متصدی جانوران شکاری قرقچی
gamekeeper
U
متصدی جانوران شکاری قرقچی
predaceous
U
شکاری تغذیه کننده از شکار
predacious
U
شکاری تغذیه کننده از شکار
basset
U
نوعی سگ شکاری پا کوتاه برون زد
sporterize
U
تبدیل تفنگ نظامی به شکاری
irish wolfhound
U
سگ شکاری بزرگ وقوی هیکل
golden retriever
U
سگ شکاری طلایی رنگ دورگه
saker
U
باز شکاری در اروپای قدیم
small game
U
پرندگان وپستانداران شکاری کوچک
gordon setter
U
نوعی سگ شکاری سیاه رنگ
salmi
U
خورش باگوشت مرغ شکاری
teleran system
U
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
bloodhound
U
نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
bloodhounds
U
نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
setters
U
توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
setter
U
توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
upland game
U
پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
sleuth hound
U
یکجور سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
glede
U
انواع پرندگان یامرغان شکاری مخصوصازغن یا چالاقان
antisubmarine screen
U
پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
wing shooting
U
شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
to hark back
U
برگشتن) درگفتگوی ازتوله شکاری که اندکی برمیگرددتاردشکار رادوب
hunter killer
U
نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
yoicks
U
علامت تعجب درهیجان و خشم و خوشی ووجد.فریاد تحریک و تشویق برای تازی شکاری مخصوص
big game
U
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
hot rod
U
اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
army aircraft
U
هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
camouflaging
U
پوشش
camouflage
U
پوشش
robe
U
پوشش
camouflaged
U
پوشش
robes
U
پوشش
surface
U
پوشش
coat
U
پوشش
coated
U
پوشش
coating
U
پوشش
coatings
U
پوشش
coats
U
پوشش
surfaced
U
پوشش
coverture
U
پوشش
crustification
U
پوشش
camouflages
U
پوشش
shrouded
U
پوشش
cladding
U
پوشش
revetment
U
پوشش
sconce
U
پوشش
shroud
U
پوشش
involucrum
U
پوشش
surfaces
U
پوشش
perianth
U
پوشش گل
cowling
U
پوشش
tunics
U
پوشش
envelopes
U
پوشش
capping
U
پوشش
envelope
U
پوشش
concealment
U
پوشش
encrustation
U
پوشش
encrustations
U
پوشش
casings
U
پوشش
overlays
U
پوشش
overlaying
U
پوشش
tunic
U
پوشش
covering
U
پوشش
linings
U
پوشش
lining
U
پوشش
overlay
U
پوشش
casing
U
پوشش
jackets
U
پوشش
mulch
U
پوشش
covers
U
پوشش
mulches
U
پوشش
shield
U
پوشش
cover
U
پوشش
coverings
U
پوشش
jacket
U
پوشش
shields
U
پوشش
masking
U
پوشش
involucre
U
پوشش
head gear
U
پوشش سر
roofs
U
پوشش
facing
U
پوشش
roof
U
پوشش
roofing
U
پوشش
facings
U
پوشش
sheathing
U
پوشش
hypethral
U
بی پوشش
disguising
U
پوشش
disguises
U
پوشش
disguised
U
پوشش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com