English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
garb U پوشاک ویژه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
idiosyncrasy U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasies U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
to watch for certain symptoms U توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
special interest groups U گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
specialities U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
head tire U پوشاک سر
garment U پوشاک
garments U پوشاک
raiment U پوشاک
head dress U پوشاک سر
clothing U پوشاک
vesture U پوشاک
wears U پوشاک
wear U پوشاک
idiocrasy U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
clothier U پوشاک فروش
glad-rags U پوشاک عالی
headdress U پوشاک سر ارایش مو
headdresses U پوشاک سر ارایش مو
head-dresses U پوشاک سر ارایش مو
layette U پوشاک طفل نوزاد
beaver fur U خز سگ آبی [صنعت پوشاک]
beaver U خز سگ آبی [صنعت پوشاک]
layettes U پوشاک طفل نوزاد
cresture conforts U خوراک و پوشاک خوب
leather trousers {pl} U شلوار چرمی [پوشاک و مد]
weeding U دراز و لاغر پوشاک
weeded U دراز و لاغر پوشاک
lederhosen U شلوار چرمی [پوشاک و مد]
weed U دراز و لاغر پوشاک
leather pants {pl} [American] U شلوار چرمی [پوشاک و مد]
serverance allowance U حق پوشاک برای سختی هوا
ark U [نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
praetorial U متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
specific U ویژه
adhoc U ویژه
specialists U ویژه گر
specialist U ویژه گر
particular U ویژه
special U ویژه
specifics U ویژه
extra special U ویژه
privilege U حق ویژه
idiocrasy U ویژه
specific humidity U نم ویژه
net U ویژه
nett U ویژه
prerogatives U حق ویژه
paticular U ویژه
peculiar U ویژه
expresses U ویژه
particulars U ویژه
nets U ویژه
priviege U حق ویژه
expressing U ویژه
expressed U ویژه
express U ویژه
special character U ویژه
special <adj.> U ویژه
prerogative U حق ویژه
experts U ویژه گر
extra <adj.> U ویژه
specially U ویژه
expert U ویژه گر
characteristic number U ویژه مقدار
characteristic root U ویژه مقدار
bylaw U قانون ویژه
specific weight U سنگینی ویژه
conizance U نشان ویژه
standing orders U اوامر ویژه
standing order U اوامر ویژه
specific heat U دمای ویژه
morbid U ویژه ناخوشی
specific weight U وزن ویژه
proper value U ویژه مقدار
zoologist U ویژه گرجانورشناسی
characteristic function U ویژه تابع
specific resistance U مقاومت ویژه
acoustician U ویژه گر اواشنود
specific lattice U شبکه ویژه
idioms U تعبیر ویژه
specific gravities U گرانی ویژه
idioms U زبان ویژه
specific gravity U گرانی ویژه
idiom U تعبیر ویژه
rarely U بااستادی ویژه
characteristics U نشان ویژه
cariologist U ویژه گر قلب
specific viscosity U گرانروی ویژه
byelaw U قانون ویژه
specific humidity U رطوبت ویژه
specific volume U حجم ویژه
booth U جای ویژه
booths U جای ویژه
specific rotation U چرخش ویژه
body guard U هنگ ویژه
idiom U زبان ویژه
relative density U گرانی ویژه
singular matrix U ماتریش ویژه
singular matrix U ماتریس ویژه
net profit U سود ویژه
special agreement U قرارداد ویژه
monocular U ویژه یک چشم
monkish U ویژه راهبان
special bastard U حرامزاده ویژه
special case U مورد ویژه
special character U دخشه ویژه
special deposits U سپردههای ویژه
life guard U هنگ ویژه
particular lien U حق حبس ویژه
penologist U ویژه گر کیفرشناسی
regiospecific U جهت ویژه
resistivity U مقاومت ویژه
proper function U ویژه تابع
prerogatived U دارای حق ویژه
preceptorial U ویژه اموزگاری
praetorian guard U گارد ویژه
self weight U ویژه وزن
special drawing right U حق برداشت ویژه
special drawing rights U حق برداشت ویژه
specific donor U دهنده ویژه
gastronomist U ویژه گرخوراک
specific drawdown U افت ویژه
favourite or vor U ویژه مخصوص
extra equipment U متعلقات ویژه
equity capital U ارزش ویژه
endemical U ویژه یک قوم
special party U گروه ویژه
electrical resistivity U مقاومت ویژه
eigenvalue U ویژه مقدار
eigenfunction U ویژه تابع
ecotype U بوم ویژه
specific cost U هزینه ویژه
species specific U نوع- ویژه
lacrimal U ویژه اشک
lachrymal U ویژه اشک
labeled cargo U کالای ویژه
kink U ویژه گی فرریز
special duty U کار ویژه
indicium U نشانه ویژه
proper volume U ویژه حجم
special passport U پاسپورت ویژه
special symbol U نماد ویژه
special verdict U تصمیم ویژه
habiliments U جامه ویژه
specific heat U گرمای ویژه
dead weights U ویژه وزن
specialty U ویژه گری
physiologist U ویژه گر فیزیولوژی
characteristic U نشان ویژه
characteristically U نشان ویژه
lingo U زبان ویژه
specializing U ویژه گری
lingoes U زبان ویژه
specializes U ویژه گری
expert U ویژه کار
lineament U نشان ویژه
lineaments U نشان ویژه
stalling U لژ جایگاه ویژه
physiologists U ویژه گر فیزیولوژی
stall U لژ جایگاه ویژه
specialists U ویژه کار
monograph U ویژه نگاشت
(not one's) cup of tea <idiom> U علاقه ویژه
special effects U جلوههای ویژه
specialization U ویژه گری
specialization U ویژه کاری
specialising U ویژه گری
experts U ویژه کار
monographs U ویژه نگاشت
quantum state U ویژه حالت
specialist U ویژه کار
dead weight U ویژه وزن
extraordinary meeting U نشست ویژه
prerogative U حق یا امتیاز ویژه
nutritionist U ویژه گر تغذیه
nutritionists U ویژه گر تغذیه
juvenile U ویژه نو جوانان
capital U ارزش ویژه
specialize U ویژه گری
trait U نشان ویژه
juveniles U ویژه نو جوانان
specific yield U ابدهی ویژه
version U شرح ویژه
neurologist U ویژه گر اعصاب
versions U شرح ویژه
speleologist U ویژه گر غارشناسی
prerogatives U دارای حق ویژه
prerogatives U حق یا امتیاز ویژه
specialities U ویژه گری
prerogative U دارای حق ویژه
specialises U ویژه گری
speciality U ویژه گری
special session U نشست ویژه
traits U نشان ویژه
metllurgist U ویژه گرفلز کاری
he is in the know U اطلاع ویژه دارد
helio U ایینه ویژه مخابرات
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com