English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mezereum U پوست ماذریون که در داروسازی برای اوردن خوی و پیشاب میدهند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
haematogen U دارویی که برای چاره کم خونی میدهند
vouchee U کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
wedding cake U کلوچهای که در عروسی به مهمانان میدهند و برای دوستانی ....میفرستند
trading stamp U تمبریکه برای تشویق در مقابل خرید کالا بخریدار میدهند
long pull U اضافه پیمانهای که درنوشابه خانه ها برای جلب مشتریان میدهند
airing cupboard U قفسه یا کمدی که لباسهای شسته شده را برای خشک شدن در آن قرار میدهند
spurge daphneŠspurge olive U ماذریون
mezereum U ماذریون
gather shot U ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
fucus U رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
sunscreens U کرم پوست برای جلوگیری از آفتاب زدگی
sunscreen U کرم پوست برای جلوگیری از آفتاب زدگی
husking U دوستان وهمسایگان برای پوست کندن ذرت
forel U یکجور پوست که برای جلدکردن دفترهای حساب بکارمیرود
forrel U یکجور پوست که برای جلدکردن دفترهای حساب بکارمیرود
to give reasons for a thing U دلیل برای چیزی اوردن
bock U یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
to make a study of something U برای بدست اوردن چیزی کوشیدن
to pick on U برای کارهای دشواربرگزیدن بستوه اوردن
sealsking U نوار پوست سگ ماهی زیرچوب اسکی تورینگ برای جلوگیری از سر خوردن بعقب
law calf U پوست گوساله رنگ نشده که برای جلد کتابهای قانون بکار می برند
water dog U سگ تربیت شده برای اوردن مرغ ابی
hemostat U اسباب یا دارویی برای بند اوردن خونریزی
land hunger U از برای بدست اوردن یاملک حرص ملاکی
hawking U شکارباباز سرفه برای بیرون اوردن خلط
cupidity U حرص واز برای بدست اوردن مال
to have a bone to pick U بهانه یا دلیل برای دعوایااستیضاح بدست اوردن
horizontal clock system U طریقه هواسنجی برای به دست اوردن جهت باد
pickup U انداختن چوب و نخ بعقب برای بیرون اوردن ماهی از اب
to take out a patent U حق ثبت شده برای استفاده ازاختراعی بدست اوردن
pharmacy U داروسازی
pharmacies U داروسازی
poke check U فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
windlasses U ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
windlass U ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
pharmacies U انباردارو داروسازی
pill قرص [داروسازی]
pharmaceutical sign U نشان داروسازی
pharmacy U انباردارو داروسازی
tablet U قرص [داروسازی]
valerian U قطره والریان [داروسازی]
mortars U هاون داروسازی خمپاره
drops {pl} U قطره والریان [داروسازی]
pharmaceutical U دارویی وابسته به داروسازی
mortar U هاون داروسازی خمپاره
pharmaceuticals U دارویی وابسته به داروسازی
pharmaceutic U دارویی وابسته به داروسازی
endermic U انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
officinally U از روی دستور داروسازی طبا
pharmacopeia U کتاب دستور داروسازی قرابادین
pharmacopoeia U کتاب دستور داروسازی دارونامه
warping U پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
foreground processing U اجرای خودکار برنامههای کامپیوتر که برای به انحصاردر اوردن امکانات کامپیوترطراحی شده اند
cruise control U کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
austempering U تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
scleroderma U مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
watered U پیشاب
watering U پیشاب
lant U پیشاب
urine U پیشاب
waters U پیشاب
water U پیشاب
onion skin U پوست پیاز [از این رنگینه طبیعی برای تهیه رنگ زرد نخودی استفاده می شود اگرچه ثبات رنگی خوبی ندارد.]
urinary orangs U اندامهای پیشاب
urinals U فرف پیشاب
urinal U فرف پیشاب
urinary bladder U پیشاب دان
lactosuria U پیشاب لاکتوزدار
urethra U مجرای پیشاب
urinary meatus U مجرای پیشاب
urinates U پیشاب کردن
lipuria U چربی در پیشاب
urinmeter U پیشاب سنج
urolith U سنگ پیشاب
ischuria U حبس پیشاب
ischury U حبس پیشاب
haematuria U پیشاب خونی
urea U ماده پیشاب
urinalysis U پیشاب سنجی
pellicle of the urme U قوام پیشاب
emictory U پیشاب اور
urinary U پیشاب دان
oxaluria U یا نمک ان در پیشاب
oliguresis U پیشاب بسیار کم
urinated U پیشاب کردن
dysury U پیشاب فشاردار
urinating U پیشاب کردن
red water U پیشاب خونی
suppression of the urine U حبس پیشاب
melanuria U پیشاب سیاه
urinate U پیشاب کردن
dermatological U مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
sennit U علف صاف یا حصیریا پوست درخت یا برگ خرماکه برای ساختن کلاه حصیری وخانههای حصیری بکارمیرود
sennet U علف صاف یا حصیریا پوست درخت یا برگ خرماکه برای ساختن کلاه حصیری وخانههای حصیری بکارمیرود
brights disease U تراوش پیشاب سفید
urethral U وابسته به مجرای پیشاب
hydragogue U پیشاب اور مدر
officinal names of drugs U نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
phosphaturia U وجود فوسفات زیاد در پیشاب
hydragogue U داروی پیشاب اور یادافع اب
urinoscopy U پیشاب بینی امتحان ادرار فسر
urinology U گفتاردرپیشاب مبحث ادرار پیشاب شناسی
skins U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned U پوست کندن با پوست پوشاندن
skin U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning U پوست کندن با پوست پوشاندن
urethritis U اماس مجرای پیشاب ورم مجاری بول
unashamed U افرادیکهکارهایعجیبانجام میدهند
When will be supper? U کی شام میدهند؟
governmentalize U تحت کنترل حکومت در اوردن بصورت دولتی در اوردن
to press against any thing U بر چیزی فشار اوردن بچیزی زور اوردن
guard cell U گیاهی را تشکیل میدهند
jargonize U بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
pigwash U گنداب اشپزخانه که بخوکان میدهند
pig's wash U گنداب اشپزخانه که به خوکان میدهند
handbill U اعلانی که بدست مردم میدهند
they give it a good scrub U خوب انرا مالش میدهند
handbills U اعلانی که بدست مردم میدهند
boarding houses U جایی که در آن اطاق و غذا میدهند
foy U سوری که بخاطر مسافرت میدهند
spadework U کاری که با بیل انجام میدهند
boarding house U جایی که در آن اطاق و غذا میدهند
slough U پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
these cloud promise rain این ابرها خبر از بارندگی میدهند
goffer U اهنی که باان توری راچین میدهند
console table U میزی که پایههای کج داردوبه دیوارتکیه میدهند
sea pass U پروانه عبور که به کشتی بی طرف میدهند
loving cup U پیاله بزرگی که در مهمانی ها بدست میدهند
communicants U اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
communicant U اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
impo U کاریکه بدانش اموزان ازراه تنبیه میدهند
tine U دندانه ماشینهائی که کارهای خاکی انجام میدهند
fasciculus U دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fascicule U دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fascicle U دستهای از رشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
aquaria U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
page of presence U لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
aquarium U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquariums U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
corody U لباس وغذا وغیره که موسسات خیریه به محتاجان میدهند
page of bonour U لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
resolutions U بیشترین تعداد خط وط که یه تصویر را روی صفحه LRT تشکیل میدهند
resolution U بیشترین تعداد خط وط که یه تصویر را روی صفحه LRT تشکیل میدهند
bread-board U تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
coffee-table books U کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند
bread-boards U تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
coffee-table book U کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند
grasp U بچنگ اوردن گیر اوردن
grasped U بچنگ اوردن گیر اوردن
grasps U بچنگ اوردن گیر اوردن
peels U پوست انداختن پوست
peel U پوست انداختن پوست
tegumnentum U پوست طبیعی پوست
housekeeping U عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
pantechnicons U نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
letter card U کاغذ پستی تا شده که لبههای چسب دارانرابهم چسبانده به پست میدهند
pantechnicon U نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
music stands U میزی که نت های موسیقی را روی آن گذاشته و جلو نوازنده قرار میدهند
grillage U شبکهای از تیرهای سنگین که در جاهای سست بجای پی ساختمان قرار میدهند
ostensorium U فرف سیمین ی زرینی که هنگام عشاربانی نان رادران گذاشته نمایش میدهند
actuating horns U اهرمهایی که کابلهای کنترل به انهامتصل شده و توسط انها سطوح فرامین را حرکت میدهند
monstrance U فرف سیمین یا زرینی که هنگام عشا ربانی نان رادران گذاشته نمایش میدهند
decisions U جدولی که رابط ه بین متغیرهای مشخص و اعمالی که در شرایط مختلف رخ میدهند نشان میدهد
ostensory U فرف سیمین یا زرینی که هنگام عشا ربانی نان دران گذاشته نمایش میدهند
decision U جدولی که رابط ه بین متغیرهای مشخص و اعمالی که در شرایط مختلف رخ میدهند نشان میدهد
Boxing Day U اولین روز کار بعد از عید کریسمس که طی آن به پستچی و کارمند و غیره هدیه میدهند
out of step U دو یا چند سری پالسهای دیجیتال یا سایر پدیدههای ناپیوسته با فرکانسهای یکسان که در زمانهای متفاون رخ میدهند
terrtorialize U محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
crop mark U در نرم افزار DTP علامتهای چاپ شده که لبه کاغذ یا تصویر را نشان میدهند و امکان برش دقیق می دهند
curie point U دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
every cloud has a silver lining <idiom> U [خوش بین باش، روزهای سخت نیز جایشان را به روزهای بهتر میدهند]
xanthochroid U شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
mountains witness U کوه هاهم گواهی میدهند حتی کوه ها.......
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
liquidity trap U سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
permalloy U خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
cambridge equation U نشان میدهند . یعنی پول واقعی برابراست با طول متوسط دورهای که هر واحدپول بین دو معامله نگهداری میشود ضرب در درامد واقعی K =
ecotype U بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
strangury U پیشاب چکه چکه
microsoft U بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
dermatalgia U پوست
barked U پوست
shells U پوست
goat U پوست بز
peeling U پوست
hide U پوست
barking U پوست
tunc U پوست
barks U پوست
hulls U پوست
husks U پوست
husk U پوست
scalp U پوست سر
hull U پوست
skinning U پوست
swanskin U پوست قو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com