English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to peel an apple U پوست سیبی را گرفتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
malic U سیبی
Applegreen <adj.> <noun> U سبز سیبی
a crunchy apple U سیبی برشته و ترد
To pick an apple off the tree. U سیبی را از درخت کندن [چیدن] .
pomiferous U دارای میوههای سیبی شکل
pome U میوه سیبی گلوله یا کره
as like as two peas مانند سیبی که دو نیم کرده باشند
like two peas in a pod <idiom> U مثل سیبی که از وسط دو نیم کرده باشند.
endermic U انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma U مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
You can teel they're brothers, they're like two peas in a pod. U با یک نگاه می توان تشخیص داد که برادرند، مثل سیبی هستند که از وسط دو نیم کرده باشند.
dermatological U مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skinned U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning U پوست کندن با پوست پوشاندن
skin U پوست کندن با پوست پوشاندن
skins U پوست کندن با پوست پوشاندن
slough U پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
peels U پوست انداختن پوست
peel U پوست انداختن پوست
tegumnentum U پوست طبیعی پوست
xanthochroid U شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
to take medical advice U دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
to seal up U درز گرفتن کاغذ گرفتن
calebrate U جشن گرفتن عید گرفتن
slag U کفه گرفتن تفاله گرفتن
grips U طرز گرفتن وسیله گرفتن
gripped U طرز گرفتن وسیله گرفتن
clams U بچنگال گرفتن محکم گرفتن
take in <idiom> U زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
clam U بچنگال گرفتن محکم گرفتن
grip U طرز گرفتن وسیله گرفتن
gripping U طرز گرفتن وسیله گرفتن
flayer U پوست کن
tegmentum U پوست
husks U پوست
husk U پوست
tegmen U پوست
swanskin U پوست قو
barks U پوست
barked U پوست
neurilemma or lema U پوست پی
hull U پوست
bark U پوست
hulls U پوست
glume U پوست
peltry U پوست
peeling U پوست
integument U پوست
peels U پوست
barking U پوست
peel پوست
crustal U پوست
cuticle U پوست
skinner U پوست کن
skinless U بی پوست
hides U پوست
dermatalgia U پوست
scalp U پوست سر
dermis U پوست
parer U پوست کن
encrustations U پوست
goatskins U پوست بز
encrustation U پوست
shale U پوست
goatskin U پوست بز
shelling U پوست
tunc U پوست
strippers U پوست کن
stripper U پوست کن
rinds U پوست
rind U پوست
shells U پوست
goat U پوست بز
skin U پوست
hide U پوست
cortices U پوست
goats U پوست بز
skinning U پوست
shell U پوست
cortex U پوست
skinned U پوست
skins U پوست
scarf skin U پوست برونی
pods U پوست برونی
scscalable U پوست کندنی
scalable U پوست کندنی
bran U پوست گندم
rawhides U پوست خام
mace U پوست جوز
sheepskin U پوست گوسفند
slouched U پوست انداختن
molting U پوست انداختن
impassive U پوست کلفت
encrustations U پوست زخم
ross U پوست کندن
ross U پوست درخت
pachydermatous U ستبر پوست
peeling U پوست انداختن
slouch U پوست انداختن
pachydermatous U پوست کلفت
pachydrmatous U پوست کلفت
slouches U پوست انداختن
papillose U مانندبرامدگی پوست
parachroma U بیرنگی پوست
parer U پوست تراش
peltmonger U پوست فروش
rhytidome U پوست درخت
periderm U پوست اطراف
pityriasis U شوره پوست
phyma U برامدگی پوست
molted U پوست انداختن
periderm U پوست برونی
percutaneous U از راه پوست
oxhide U پوست گاو
slouching U پوست انداختن
thick skinned U پوست کلفت
peelers U پوست کننده
peeler U پوست کننده
slipe U پوست کندن از
skiver U پوست تراش
parchment U کاغذ پوست
bearskins U پوست خرس
skinner U پوست فروش
bearskin U پوست خرس
skin effect U اثر پوست
crocodile U پوست سوسمار
crocodiles U پوست سوسمار
Afrikaner U سفید پوست
tegmentum U پوست طبیعی
taxidermist U پوست ارا
shed U پوست ریختن
shedding U پوست انداختن
shedding U پوست ریختن
sheds U پوست انداختن
sheds U پوست ریختن
shelled U پوست دار
webbed U پوست دار
skin and bone U پوست واستخوان
pigskin U پوست گراز
transcutaneal U عبورکننده از پوست
peel to O پوست کندن
shed U پوست انداختن
peel U پوست کندن
Afrikaners U سفید پوست
peels U پوست انداختن
encrustation U پوست زخم
peels U پوست کندن
shuck U پوست نخودوغیره
skinny U پوست واستخوان
peel پوست انداختن
whity U سفید پوست
husky U پوست دار
astrachan U پوست بخارا
astrachan U پوست قره کل
astrakhan U پوست بخارا
astrakhan U پوست قره کل
thin skinned U پوست نازک
whitey U سفید پوست
huskier U پوست دار
huskies U پوست دار
huskiest U پوست دار
rawhide U پوست خام
molts U پوست انداختن
cuticular U وابسته به پوست
apple peel U پوست سیب
alphosis U بیرنگی پوست
albinism U سفیدی پوست
aboveboard U پوست کنده
picked U پوست کنده
taxidermy U پوست ارایی
chafing U پوست رفتگی
chafes U پوست رفتگی
chafe U پوست رفتگی
skins U پوست پوستی
skinning U پوست پوستی
skinned U پوست پوستی
fret U پوست را بردن
frets U پوست را بردن
barky U پوست دار
corticate U پوست دار
slough U پوست مار
slough U پوست سبوس
calfskin U پوست گوساله
calf skin U پوست گوساله
broadtail U پوست بره
blach hulled U سیاه پوست
pelt U پوست خام
pelt U پوست کندن
pelted U پوست خام
pelted U پوست کندن
pelts U پوست خام
pelts U پوست کندن
bast U پوست درخت
corticated U پوست دار
skin U پوست پوستی
beavers U پوست سگ ابی
beaver U پوست سگ ابی
rinds U پوست کندن
scabs U پوست زخم
scab U پوست زخم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com