Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
moulting
U
پوست اندازی
ecdysis
U
پوست اندازی
molt
U
پوست اندازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
endermic
U
انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma
U
مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological
U
مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skinning
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skin
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skins
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
slough
U
پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
tegumnentum
U
پوست طبیعی پوست
peel
U
پوست انداختن پوست
peels
U
پوست انداختن پوست
fillings
U
اب اندازی
expectoration
U
تف اندازی
diving
U
اب اندازی
arm wrestling
U
مچ اندازی
wrist wrestling
U
مچ اندازی
exspuition
U
تف اندازی
filling
U
اب اندازی
lead work
U
شیشه اندازی
leg pull
U
دست اندازی
lead work
U
جام اندازی
launghing
U
براه اندازی
postponements
U
تاخیر اندازی
postponement
U
تاخیر اندازی
supersedure
U
تعویق اندازی
start up
U
راه اندازی
sortition
U
پشک اندازی
sortition
U
قرعه اندازی
snash
U
دست اندازی
inbreak
U
دست اندازی
gunshots
U
تیر اندازی
gunshot
U
تیر اندازی
encroachments
U
دست اندازی
encroachment
U
دست اندازی
firing
U
توپ اندازی
trigger
U
راه اندازی
triggered
U
راه اندازی
triggers
U
راه اندازی
trap
U
در تله اندازی
boot
U
راه اندازی
sputtering
U
بیرون اندازی
actuation
U
بکار اندازی
starting
U
راه اندازی
contortion
U
ازشکل اندازی
ejection
U
بیرون اندازی
trapping
U
بدام اندازی
chrematistics
U
علم پس اندازی
bootstrap
U
خودراه اندازی
trapping
U
در تله اندازی
dockage
U
حق بار اندازی
triggering
U
راه اندازی
cannonade
U
توپ اندازی
cannonry
U
توپ اندازی
contortions
U
ازشکل اندازی
shading
U
سایه اندازی
gunfire
U
تیر اندازی
abortions
U
بچه اندازی
abortion
بچه اندازی
extrajection
U
برون اندازی
basket dam
U
بندسله اندازی
glaziery
U
جام اندازی
moulting
U
شاخ اندازی
boot
U
خود راه اندازی
starting torque
U
کشتاور راه اندازی
starting current
U
جریان راه اندازی
start button
U
تکمه راه اندازی
attemptable
U
قابل دست اندازی
boot record
U
رکورد راه اندازی
starting power
U
قدرت راه اندازی
starting power
U
توانایی راه اندازی
starting procese
U
فرایند راه اندازی
starting position
U
وضعیت راه اندازی
starting time
U
زمان راه اندازی
starting motor
U
موتور راه اندازی
starting lever
U
اهرم راه اندازی
start up disk
U
دیسک راه اندازی
soft start
U
راه اندازی نرم
cold boot
U
راه اندازی سرد
encroach
U
دست اندازی کردن
encroached
U
دست اندازی کردن
encroaches
U
دست اندازی کردن
drivers
U
برنامه راه اندازی
driver
U
برنامه راه اندازی
gabion
U
سله اندازی گابیون
reset
U
راه اندازی مجدد
resets
U
راه اندازی مجدد
casting
U
روش قلاب اندازی
tournament casting
U
مسابقه قلاب اندازی
operating handle
U
دستگیره راه اندازی
skish
U
مسابقه قلاب اندازی
drainage
U
خشک اندازی فاضلاب
shadow ball
U
تمرین گوی اندازی
self assertion
U
خودرا جلو اندازی
releasing mechanism
U
مکانیسم راه اندازی
reboot
U
راه اندازی مجدد
ectuating switch
U
سوئیچ راه اندازی
igniter switch
U
کلید راه اندازی
cockfights
U
جنگ اندازی خروس ها
to lay a wager
U
دست اندازی کردن
to load off
U
بار اندازی کردن
to set intrigues on foot
U
پشت سر هم اندازی کردن
upcast
U
بالا اندازی تاه کش
encroach
U
دست اندازی کردن
impinge
U
دست اندازی کردن
cockfight
U
جنگ اندازی خروس ها
innate releasing mechanism
U
مکانیسم راه اندازی فطری
cranking capacity of battery
U
فرفیت راه اندازی باتری
device driver
U
برنامه راه اندازی دستگاه
surf cast
U
قلاب اندازی از ساحل در موج
sagittary
U
سهمی وابسته به تیر اندازی
offhand position
U
حالت ایستاده در تیر اندازی
drayage
U
هزینه بارگیری وبار اندازی
starting winding
U
سیم پیچی راه اندازی
system reset
U
راه اندازی مجدد سیستم
glazing
U
شیشه بری جام اندازی
master boot record
U
رکورد راه اندازی اصلی
cold starting
U
راه اندازی در حالت سرد
outfoxes
U
در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
outfox
U
در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
pie alley
U
مسیر اسان برای گوی اندازی
hardware reset
U
باز راه اندازی سخت افزاری
outfoxed
U
در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
grid current starting point
U
نقطه راه اندازی جریان شبکه
outfoxing
U
در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
instant start lamp
U
لامپ با راه اندازی در حالت سرد
to bring a bout by intrigue
U
بدسیسه یا پشت هم اندازی فراهم کردن
centrifugal starting switch
U
سوئیچ راه اندازی گریز ازمرکز
navy yard
U
محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
xanthochroid
U
شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
dartboard
U
صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
dartboards
U
صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
skips
U
ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
skipped
U
ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
offense
U
توپ اندازی وتلاش برای انداختن میله
surfcasting rod
U
چوب ماهیگیری برای قلاب اندازی در موج
servomechanism
U
مکانیسم خودکار جهت راه اندازی ماشین ها
skip
U
ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
to take a pot shot
[pot shots]
at somebody
[something]
U
به کسی
[چیزی]
مثل دیوانه ها تیر اندازی کردن
gun-loop
U
[دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
poker work
U
نقشه اندازی روی چوب بوسیله سوزندان ان با داغ اهن
pyrography
U
نقشه اندازی روی چوب بوسیله سوزندان ان با داغ اهن
sysop
U
فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
air man
U
کشی که کارش بنحوی باپرواز تعمیر یا راه اندازی هواپیما مربوط میشود
practice plug
U
وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
compressor bleed air
U
هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
warm boot
U
فرایند فریب دادن کامپیوتر بااین تفکر که برق ان با وجودروشن بودن خاموش شده است راه اندازی گرم
resets
U
سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
reset
U
سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
seam bowler
U
توپ اندازی با طرز پرتاب توپ که در حرکت به سمت دیگری می پیچد
seamer
U
توپ اندازی با طرز پرتاب توپ که در حرکت به سمت دیگری می پیچد
swing bowler
U
توپ اندازی که از پرتاب توپ با حرکات قوسی اش استفاده میکند
To quibble and equivocate.
U
پشت هم اندازی کردن ( طفره رفتن ،دوپهلو صحبت کردن )
boot
U
اولین شیار دیسک راه اندازی روی فلاپی دیسک سازگار IBM
machines
U
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
icos
U
System OutputControl/Input مجموعه استانداردی از روالهای ورودی و خروخی که برای راه اندازی و کنترل فرایندورودی و خروجی طراحی شده است
machine
U
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machined
U
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
rind
U
پوست
skins
U
پوست
dermis
U
پوست
skin
U
پوست
hull
U
پوست
integument
U
پوست
goatskins
U
پوست بز
hides
U
پوست
shell
U
پوست
crustal
U
پوست
cuticle
U
پوست
dermatalgia
U
پوست
rinds
U
پوست
hulls
U
پوست
shelling
U
پوست
shells
U
پوست
glume
U
پوست
barking
U
پوست
flayer
U
پوست کن
barked
U
پوست
bark
U
پوست
shale
U
پوست
barks
U
پوست
skinning
U
پوست
scalp
U
پوست سر
skinned
U
پوست
goats
U
پوست بز
goat
U
پوست بز
cortices
U
پوست
tegmentum
U
پوست
peels
U
پوست
tunc
U
پوست
peeling
U
پوست
goatskin
U
پوست بز
parer
U
پوست کن
peel
پوست
skinless
U
بی پوست
peltry
U
پوست
strippers
U
پوست کن
skinner
U
پوست کن
encrustation
U
پوست
stripper
U
پوست کن
cortex
U
پوست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com