English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 171 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
under weft U پود زیرین یا ضخیم [جهت نشاندن گره ها در جای خود و محکم و یکنواخت شدن آنها]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
squatty U ضخیم
coarser U ضخیم
coarse U ضخیم
coarsest U ضخیم
russeting U ضخیم زبر
russetting U ضخیم زبر
thicken U ضخیم کردن
plank U تخته ضخیم
mackinaw U پتوی ضخیم
kraft paper U کاغذ ضخیم
junk bozrd U مقوای ضخیم
boldface U حروف ضخیم
thickly U نسبتا ضخیم
thickeners U ضخیم ساز
thickener U ضخیم ساز
paper base laminate U کاغذ ضخیم
thickens U ضخیم کردن
thickened U ضخیم کردن
russet U روستایی ضخیم
bodies U ضخیم کردن
body U ضخیم کردن
straw board U مقوای ضخیم
thickish U نسبتا ضخیم
bluntest U دارای لبه ضخیم رک
gigas U دارای ساقه ضخیم تر
thick film circuit U مدار غشایی ضخیم
blunted U دارای لبه ضخیم رک
blunter U دارای لبه ضخیم رک
shear thickening U ضخیم شدن برش
blunting U دارای لبه ضخیم رک
blunts U دارای لبه ضخیم رک
gigas U برگهای ضخیم تر و تیره تر
gross U شرم اور ضخیم
grossed U شرم اور ضخیم
blunt U دارای لبه ضخیم رک
bars U خط یا بلاک ضخیم رنگی
bar U خط یا بلاک ضخیم رنگی
grossing U شرم اور ضخیم
grossest U شرم اور ضخیم
grosses U شرم اور ضخیم
pea jacket U ژاکت ضخیم ملوانان
sludge U رسوب گل و لای ضخیم
grosser U شرم اور ضخیم
bold face U حالت ضخیم تر و تیره تر نوشتار
bulge out U شکم دادن ضخیم شدن
macrame U توری ضخیم و ریشه دار
Bolivia U پارچهی پشمی ضخیم و نرم
triggerfish U ماهیان رنگارنگ دارای بدن ضخیم
nimbostratus U ابرهای گسترده ضخیم و تیرهای با ارتفاع کم
stencil paper U کاغذ ضخیم پارافین دارمخصوص استنسیل
skirting armor U ضخیم ترین قسمت زره تانک
palls U پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
palling U پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
palled U پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
pall U پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
subjecent U زیرین
after mentioned U زیرین
underlined U خط زیرین
underlines U خط زیرین
under- U زیرین
underline U خط زیرین
underscoring U زیرین خط
underscores U زیرین خط
following U زیرین
downstair U زیرین
following on U زیرین
underscored U زیرین خط
underscore U زیرین خط
under U زیرین
undersides U زیرین
inferiors U زیرین
underside U زیرین
underlips U لب زیرین
underlip U لب زیرین
inferior U زیرین
following <adj.> U زیرین
reefers U جرب دار پالتو کوتاه و ضخیم ملوانی
reefer U جرب دار پالتو کوتاه و ضخیم ملوانی
nether lip or jaw U لب یا ارواره زیرین
neath or neath U پایین زیرین
underpart U زیرین بخش
troposphere U زیرین سپهر
named here under U نامبرده زیرین
maxilla U ارواره زیرین
mandibular U ارواره زیرین
limbs U اندام زیرین
underworld U زیرین جهان
lower floor U اشکوب زیرین
nether millstone U اسیاسنگ زیرین
limb U اندام زیرین
tropopause U زیرین مرز
undercut U ببرش زیرین
undercuts U ببرش زیرین
the underwritten names U نامهای زیرین
true pelvis U لگن زیرین
ulna U زند زیرین
the figure below U رقم زیرین
the f. words U کلمات زیرین
undercoat U پشم زیرین
sub grade U لایه زیرین
beneath U زیرین پایینی
downward U پایین زیرین
labium U لب زیرین حشره
subway U مجرای زیرین
hypodermis U پوست زیرین
dewatering outlets U خروجی زیرین
cutis U پوست زیرین
culet U پخ زیرین برلیان
bottom slide U لغزنده زیرین
base stone U سنگ زیرین
underneath U زیرین پایینی
bedding U لایه زیرین
underpasses U زیرین راه
underpass U زیرین راه
subways U مجرای زیرین
hypolimnion U اب سرد زیرین
bottom line U طناب زیرین
inferior planets U سیارات زیرین
inferior colliculus U برجستگی زیرین
undersides U طرف یا سوی زیرین
trismus U تشنج ارواره زیرین
top lift U طبقه زیرین پاشنه پا
press bed U بخش زیرین پرس
infra axillary U وابسته به ارواره زیرین
binder course U قشر زیرین رویه
underside U طرف یا سوی زیرین
cutis U لایه زیرین پوست
undergrowth U پشم یارویش زیرین
lower branch of meridian U نصف النهار زیرین
inframaxillary U وابسته به ارواره زیرین
inframaxillary nerves U پیهای ارواره زیرین
coarse adjustment knob دکمه تنظیم زیرین
nether millstone U سنگ زیرین اسیاب
jowl U ارواره زیرین پرنده گونه
calipee U کاسه زیرین لاک پشت
stag evil U تشنج ارواره زیرین اسب
jowls U ارواره زیرین پرنده گونه
orlop U عرشه زیرین کشتی جنگی
eupelagic environment U محیط زیر لایه زیرین
orlop deck U عرشه زیرین کشتی جنگی
mandibular U اروارهای وابسته به ارواره زیرین
neck necessity U قسمت زیرین تاج ستون
semibasement U نیم طبقه زیرین ساختمان
cell U خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
cells U خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
martingale U طناب یا زنجیر زیرین دگل یابادبان
diffusion U روش انتقال به سط وح زیرین مدار پیچیده
jib U بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
jibbing U بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
jibs U بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
jibbed U بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
labrum U لب زیرین بند پائیان لبه بیرونی صدف لب
premaxilla U استخوان جلو ارواره زیرین مهره داران
overshot jaw U ارواره زبرین هنگامی که ازارواره زیرین جلوترامده است
rhizome U ساقههای زیر زمینی ریشه مانند ساقه زیرین
kemp U پشم ضخیم [بیشتر مربوط به ناحیه زیر شکم گوسفند بوده که شکننده است و خاصیت رنگ پذیری کمی دارد.]
hard contact printing U چاپ تماسی که در ان هدچاپگر با نیروی محسوسی روی لایه زیرین فشار واردمی اورد
thick Ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
bituminous paint U رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
underlay U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlays U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
overbite U پیشامدگی دندانهای زبرین نسبت به دندانهای زیرین
aggrade U ضخیم کردن هموار کردن
impasto U رنگ گذاری- رنگ ضخیم
underpass U گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
underpasses U گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
labral U وابسته به لب زیرین بندپائیان یا لبه صدف ه لبه بیرونی صدف
cord yarn U نخ ضخیم و چند لا که بصورت پود در بعضی از فرش های مشهد جهت اتمام زودتر فرش و یا جهت تفاوت با فرش های دیگر استفاده می شود . گاه در شیرازه بافی تارهای بالا نیز بکار می رود .
cable weft U پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com