Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 189 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gas tank
U
پودر بنزین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gasoline
U
سوخت موتورهای بنزینی بنزین موتور بنزین
whiting
U
پودر گچ
flour
U
پودر
powdering
U
پودر
powder
U
پودر
powders
U
پودر
french chalk
U
پودر خشک کن
cake mix
U
پودر کیک
talcum powder
U
پودر طلق
cayenne pepper
U
پودر فلفلقرمز
chilli powder
U
پودر فلفل
talcum powder
U
پودر تالک
pestle
U
پودر ساختن
pestles
U
پودر ساختن
baking powder
U
پودر خمیرمایه
powdered
U
گرد پودر
carburization
U
پودر شدگی
asphalt power
U
پودر اسفالت
toothpowders
U
پودر دندان
powdered lime
U
پودر اهک
powder box
U
جای پودر
powder box
U
پودر دان
pulverization
U
پودر سازی
pulverizer
U
پودر ساز
lime powder
U
پودر اهک
halazone
U
پودر هالوژن
to powder the hair
U
پودر به مد یا بسرزدن
pulverable
U
پودر شدنی
trituration
U
پودر سازی
face powder
U
پودر صورت
face powder
U
پودر بزک
face powders
U
پودر صورت
face powders
U
پودر بزک
toothpowder
U
پودر دندان
pulverizable
U
پودر شدنی
bleaching powder
U
پودر کلر
puff box
U
پودر دان
powdery
U
پودر مانند
powder
U
پودر زدن به
powdering
U
پودر صورت
powdering
U
پودر زدن به
powders
U
پودر صورت
powder
U
پودر صورت
powders
U
پودر زدن به
chalking
U
پودر گچی خط کشی
chalks
U
پودر گچی خط کشی
emery powder
U
پودر سنگ سنباده
pulverizer
U
دستگاه پودر کننده
powder puffs
U
اسباب پودر زنی
powder puff
U
اسباب پودر زنی
chalk
U
پودر گچی خط کشی
chalked
U
پودر گچی خط کشی
triturate
U
بصورت پودر دراوردن
powdered lime
U
اهک پودر شده
atomizers
U
پودر کننده افشانگ
atomizer
U
پودر کننده افشانگ
pulverizable
U
قابل تبدیل به پودر
atomisers
U
پودر کننده افشانگ
pulverable
U
قابل تبدیل به پودر
blueing
U
پودر ابی رنگ رختشویی
bluing
U
پودر ابی رنگ رختشویی
thermit
U
مخلوط پودر الومینیم و اکسیداهن
flour
U
ارد کردن پودر شدن
triturable
U
بصورت پودر در اوردنی ساییدنی
benzole
U
بنزین
petrol
U
بنزین
fuels
U
بنزین
fuelled
U
بنزین
gasolene
U
بنزین
fuelling
U
بنزین
benzine
U
بنزین
gasses
U
بنزین
motor sprit
U
بنزین
fuel
U
بنزین
gassed
U
بنزین
fueled
U
بنزین
storm bird
U
بنزین
gasoline
U
بنزین
gases
U
بنزین
gas
U
بنزین
vaporizer
U
بصورت پودر یاذرات ریز دراورنده
samaria
U
پودر زرد کمرنگی بفرمول 3O 2sm
gasoline can
U
قوطی بنزین
petrol filter
U
صافی بنزین
Premium gas
U
بنزین سوپر
gas tank
U
بخار بنزین
petrol pipe
U
لوله بنزین
petrol tank
U
مخزن بنزین
gas storage
U
مخزن بنزین
gas recovery
U
بازیابی بنزین
phenyl
U
اصل بنزین
gasoline electric
U
بنزین الکتریکی
gasolinic
U
وابسته به بنزین
high grade petrol
U
بنزین سوپر
light gasolin
U
بنزین سبک
gasoline drum
U
بشکه بنزین
gasoline dump
U
باک بنزین
petrol container
U
فرف بنزین
gasoline barrel
U
بشکه بنزین
gasoline consumption
U
مصرف بنزین
gas station
U
پمپ بنزین
filling stations
U
پمپ بنزین
filling station
U
پمپ بنزین
gasses
U
بنزین گازمعده
petrol can
U
باک بنزین
gas stations
U
پمپ بنزین
naphtha
U
بنزین سنگین
gas injection
U
تزریق بنزین
gas pump
U
پمپ بنزین
gas level
U
سطح بنزین
gas inlet valve needle
U
ژیگلور بنزین
gas injection
U
پاشش بنزین
petrol pump
U
پمپ بنزین
fuel pump
U
پمپ بنزین
fuel filter
U
صافی بنزین
gas pump
U
تلمبه بنزین
gas
U
بنزین گازمعده
aviation gasoline
U
بنزین هواپیما
premium grade petrol
U
بنزین سوپر
avgas
U
بنزین هواپیما
gassed
U
بنزین گازمعده
petrol pump
U
تلمبه بنزین
gases
U
بنزین گازمعده
storm bird
U
بنزین ریختن ماشین
unleaded petrol
U
بنزین بدون سرب
I've run out of petrol.
بنزین تمام کردم.
pr etrol filling station
U
ایستگاه پمپ بنزین
gasholders
U
محل نگهداری بنزین
gas air mixture
U
مخلوط بنزین و هوا
gas synthesis
U
ترکیب مصنوعی بنزین
gasoline brick
U
بنزین خوش سوز
gasoline brick
U
بنزین بااکتان بالا
gasoline dump
U
مخزن موقتی بنزین
gasoline gels
U
بنزین تغلیظ شده
gas inlet valve needle
U
سوزن شیرورودی بنزین
petrol
U
بنزین گیری کردن
petrol feed pump
U
پمپ تغذیه بنزین
gasholder
U
محل نگهداری بنزین
petrol injection pump
U
پمپ تزریق بنزین
gas form natrural gas
U
بنزین از گاز طبیعی
atomises
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
bleaching materiel
U
پودر شستشو برای رفع الودگی عوامل شیمیایی
atomised
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomize
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomized
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomizes
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomizing
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomising
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
benzoline
U
بنزین خام یاپالوده نشده
Where is the neareset petrol station?
U
نزدیکترین پمپ بنزین کجاست؟
gas form natrural gas
U
بنزین حاصله از گاز طبیعی
gas saving
U
صرفه جویی در مصرف بنزین
service stations
U
ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
serivce station
U
ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
service station
U
ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
petrol gage
U
دستگاه اندازه گیری بنزین
The bus stopped for fuel
[ to get gas]
.
U
اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
class iii supplies
U
اماد طبقه 3 بنزین و موادروغنی وسوختی
They were falling over one another to get petrol(gasoline).
U
برای خرید بنزین سرودست می شکستند
gas level gauge
U
دستگاه اندازه گیری سطح بنزین
The gas station is nearby .
U
پمپ بنزین درهمین نزدیکی هاست
mpg
U
مخفف مسافت طی شده با یک گالن بنزین
throttling
U
جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
high octane
U
دارای اکتان زیاد مانند بنزین سوپر
throttles
U
جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
Gasoline is volatile .
U
بنزین ماده فراری است ( زود می پرد )
throttle
U
جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttled
U
جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
sea marker
U
نوعی رنگ یا پودر رنگی که برای علامت گذاری اب دریا به کار می رود
contraband of war
U
قاچاق اسلحه ومهمات جنگی و متفرعات ان از قبیل بنزین و لاستیک
napalming
U
ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalmed
U
ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalms
U
ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalm
U
ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
best economy mixture
U
نسبت متناسب سوخت و بنزین در موتورهای پیستونی جهت حصول بیشترین برد پروازی
benzene
U
هیدروکربور معطر وبی رنگی بفرمول 6H6C که ازتقطیر قطران بدست میامد بنزین
gumming
U
رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gums
U
رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gum
U
رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gummed
U
رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
torpex
U
نوعی مواد منفجره که ازمخلوط تی ان تی و سیکلونیت و پودر الومینیوم تشکیل میشود و معمولا در اژدرهای دریایی و مین و بمبهای زیرابی به کار می رود
atomizes
U
پودر کردن اتمیزه کردن
atomized
U
پودر کردن اتمیزه کردن
atomizing
U
پودر کردن اتمیزه کردن
atomize
U
پودر کردن اتمیزه کردن
atomising
U
پودر کردن اتمیزه کردن
atomised
U
پودر کردن اتمیزه کردن
atomises
U
پودر کردن اتمیزه کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com