Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fan out
U
پهنای خروجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
input output bandwidth
U
پهنای باند ورودی- خروجی
Other Matches
queues
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
equivalence
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
non equivalence function
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
NEQ
U
تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
inequivalence
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
near letter quality
U
خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
chocked nozzle
U
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
line width
U
پهنای خط
nominal bandwidth
U
پهنای بانداسمی
slit width
U
پهنای شکاف
the flat of the hand
U
پهنای درست
peak width
U
پهنای پیک
handbreadth
U
پهنای دست
fan in
U
پهنای ورودی
going
U
پهنای پله
pulse width
U
پهنای پالس
pulse width
U
پهنای تپش
beam width
U
پهنای اشعه
handsbreadth
U
پهنای دست
bw
U
پهنای نوار
blade
U
پهنای برگ
bandwidth
U
پهنای باند
band width
U
پهنای باند
wideband
U
پهنای باند
band width
U
پهنای نوار
interfenestration
U
پهنای حرزمیان دو روزنه
nominal bandwidth
U
پهنای باند نامی
effective band width
U
پهنای موثر نوار
memory bandwidth
U
پهنای باند حافظه
blade height adjustment
پهنای تنظیم بلندی
broadband channel
U
مجرای پهنای باند
frequency band width
U
پهنای باند فرکانس
spectral band width
U
پهنای نوار طیف
modulation handwidth
U
پهنای باند مدولاسیون
narrowband
U
پهنای باند باریک
measure
U
کل پهنای خط چاپ شده یک متن
impluse bandwith
U
پهنای باند ضربه جریان
volleyball net
U
بطول 5/9 مترو پهنای 1 متر
column
U
چاپگری که بیشترین پهنای خط از حروف را دارد
columns
U
چاپگری که بیشترین پهنای خط از حروف را دارد
column
U
خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
columns
U
خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
aggregate
U
کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
aggregates
U
کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
flip-flop
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
hyphenation
U
تنظیم خط وط با پهنای مشخص به تقسیم کلمات طولانی در انتهای هر خط به درستی
input output processor
U
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
monospaced font
U
نوشتاری که در آن هر حرف پهنای یکسانی دارد و تنظیم جدولها و ستون ها ساده میشود
in band signalling
U
ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است
bar graphics
U
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar code
U
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar codes
U
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
charts
U
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charting
U
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
chart
U
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charted
U
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
baseband
U
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
base band
U
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
text
U
برنامهای که فایل متن را طبق قوانین از پیش تعیین شده مرتب میکند مثل پهنای خط و اندازه صفحه
texts
U
برنامهای که فایل متن را طبق قوانین از پیش تعیین شده مرتب میکند مثل پهنای خط و اندازه صفحه
telpak
U
سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
justification
U
مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
justifications
U
مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
fractional
U
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
composition and make up terminal
U
صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد
G.
U
استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود
bandwidth
U
صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند
base width
U
عرض پایه پهنای پایه
output
U
خروجی
outlets
U
خروجی
out put
U
خروجی
outlet
U
خروجی
output area
U
خروجی
outputs
U
خروجی
exhaust
U
خروجی
handler
U
خروجی
extrusion
U
خروجی
handlers
U
خروجی
printouts
U
خروجی
throughput
U
خروجی
printout
U
خروجی
deferent
U
خروجی
outflow
U
خروجی
outflows
U
خروجی
tatal output
U
خروجی کل
exits
U
خروجی
exhausts
U
خروجی
egress
U
خروجی
exit
U
خروجی
reed
U
شانه
[وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
exhaust cam
U
بادامک خروجی
exhaust fan
U
پروانه خروجی
emergency door
U
خروجی خطر
exhaust passage
U
گذرگاه خروجی
exhaust nozzle
U
نازل خروجی
exhaust chamber
U
اطاقک خروجی
eruptive rock
U
سنگ خروجی
exhaust air
U
هوای خروجی
exhaust connection
U
اتصال خروجی
extrusive rocks
U
سنگهای خروجی
lighting outlet
U
خروجی روشنایی
maximum output
U
خروجی حداکثر
light output
U
خروجی نور
cooling water outlet
U
خروجی اب سرد
after bay
U
مجرای خروجی
dewatering outlets
U
خروجی زیرین
effective output
U
خروجی موثر
effusive rocks
U
سنگهای خروجی
exhaust gas
U
گاز خروجی
exhaust pipe
U
لوله خروجی
spouts
U
لوله خروجی
input output
U
ورودی خروجی
exit point
U
نقطه خروجی
exit road
U
راه خروجی
igneous rock
U
سنگ خروجی
exit splitter
U
شکافنده خروجی
valve
U
دریچه خروجی
fan out
U
گنجایش خروجی
valves
U
دریچه خروجی
i/o
U
ورودی-خروجی
output
U
انرژی خروجی
graphic output
U
خروجی گرافیکی
spouting
U
لوله خروجی
spouted
U
لوله خروجی
effluent
U
سیال خروجی
exhaust port
U
مجرای خروجی
initial
U
خروجی صفر
initialed
U
خروجی صفر
initialing
U
خروجی صفر
initialled
U
خروجی صفر
initialling
U
خروجی صفر
initials
U
خروجی صفر
spout
U
لوله خروجی
exhaust port
U
دریچه خروجی
exhaust steam
U
بخار خروجی
exhaust stroke
U
ضربه خروجی
effluents
U
سیال خروجی
outputs
U
انرژی خروجی
power output
U
توان خروجی
output equipment
U
تجهیزات خروجی
output impedance
U
ناگذرایی خروجی
output impedance
U
امپدانس خروجی
output job queue
U
صف برنامه خروجی
shaft tube
U
خروجی محور
secondary wire
U
سیم خروجی
output listing
U
سیاهه خروجی
output media
U
رسانه خروجی
output electrode
U
الکترد خروجی
peaking
U
بلندترین خروجی
peak
U
بلندترین خروجی
voice output
U
خروجی صوتی
transmitted light
U
نور خروجی
tip top
U
خروجی نوار
output data
U
داده خروجی
output device
U
دستگاه خروجی
surface outflow
U
اب سطحی خروجی
output power
U
توان خروجی
output process
U
فرایند خروجی
output transformer
U
مبدل خروجی
pump delivery
U
خروجی پمپ
output tube
U
لامپ خروجی
power output tube
U
لامپ خروجی
output unite
U
واحد خروجی
power output stage
U
طبقه خروجی
output work queue
U
صف کار خروجی
outputting
U
خروجی دهی
output stream
U
نهر خروجی
secondary current
U
جریان خروجی
real time output
U
خروجی انی
output routine
U
روال خروجی
output shaft
U
محور خروجی
output speed
U
سرعت خروجی
output stage
U
مرحله خروجی
output state
U
حالت خروجی
output stream
U
مسیل خروجی
peaks
U
بلندترین خروجی
volcanic rock
U
سنگ خروجی
output buffer
U
میانگیر خروجی
voicing
U
خروجی صوت
output bound
U
کران خروجی
outfall
U
دهانه خروجی
outlet box
U
جعبه خروجی
outgoing cable
U
کابل خروجی
output capacitance
U
فرفیت خروجی
output area
U
ناحیه خروجی
output voltage
U
ولتاژ خروجی
voices
U
خروجی صوت
voice
U
خروجی صوت
after-bay
U
مجرای خروجی
output channel
U
مجرای خروجی
output channel
U
کانال خروجی
ciphertext
U
خروجی داده یک رمز
external data file
U
فایل اطلاعات خروجی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com