English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 20 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fifth U پنجم
fifths U پنجم
fifthly U پنجم
quinte U پنجم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
assistant chief of staff,g(civil affair U معاونت امور غیرنظامیان رکن پنجم اداره پنجم
quintes sence U اخشیج پنجم
fifth column U ستون پنجم
fifth cloumn U ستون پنجم
fifth disease [Erythema infectiosum] U بیماری پنجم [پزشکی]
slapped cheek syndrome U بیماری پنجم [پزشکی]
the th inst U پنجم بماه جاری
the th inst U پنجم همین ماه
fifth generation computers U کامپیوترهای نسل پنجم
E, e (E's, e's) U حرف پنجم الفبای انگلیسی
Y, y (Y's, y's) U حرف بیستو پنجم الفبای انگلیسی
quintessence U عنصر پنجم یعنی "اثیر" یا "اتر"
mediant U سومین گام واقع بین نت پنجم ومایه نما
nones U روز هفتم مارس یا مه یاژوئیه یا اکتبر و پنجم ماههای دیگر
lips U واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم
coronation carpet U فرش تاجگذاری [این فرش که منصوب به اصفهان می باشد در قرن هفدهم میلادی جهت تاجگذاری فردریک پنجم در دانمارک بافته شده و اکنون نیز در موزه سلطنتی دانمارک نگهداری می شود]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com