Perdic | پنجره پیش امده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 208 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	bay window U	پنجره پیش امده
	bay windows U	پنجره پیش امده

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	dormer U	پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
	dormers U	پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
	bay window U	پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
	bay windows U	پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
	bow window U	پنجره پیش امده کمانی
	bow windows U	پنجره پیش امده کمانی
Other Matches

	child window U	پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
	title U	میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
	titles U	میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
	picture window U	پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
	double lancet U	[پنجره گوتیکی با دو پنجره سر نیزه ای]
	horizontal U	میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
	cascading windows U	چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود
	windowing U	1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
	transom U	پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
	incoming U	امده
	who came? U	که امده
	gibbous U	بر امده
	ridgy U	بر امده
	fordone U	از پا در امده
	who came? U	کی امده
	saleintiant U	بیرون امده
	impassionate U	به جنبش امده
	left over U	زیاد امده
	jutting U	پیش امده
	worked up U	ازکار در امده
	unbred U	بدببار امده
	leavened bread U	نان ور امده
	landed U	فرود امده
	new come U	تازه امده
	worker U	ازکار در امده
	red hot U	تاب امده
	red-hot U	تاب امده
	overdue U	دیر امده
	saleint U	بیرون امده
	overshot U	پیش امده
	protrudent U	جلو امده
	jamb U	تیربیرون امده
	protrusive U	جلو امده
	getting U	بدست امده
	gets U	بدست امده
	get U	بدست امده
	aggregate U	جمع امده
	protrusile U	جلو امده
	protractive U	جلو امده
	underhung U	پیش امده
	exserted U	پیش امده
	aggregates U	جمع امده
	prognathous U	پیش امده
	jambs U	تیربیرون امده
	projective U	جلو امده
	peregrin or rine U	از خارجه امده
	enthetic U	ازبیرون امده
	exopathic U	ازبیرون امده
	exserted U	بیرون امده
	in- U	:رسیده امده
	in U	:رسیده امده
	prognathic U	پیش امده
	unhandy U	مشکل بدست امده
	inchoate U	تازه بوجود امده
	cantilever U	تیر پیش امده
	projecting jaw U	ارواره پیش امده
	born in the purple U	در نازونعمت بدنیا امده
	ecstatically U	بوجد امده نشئهای
	ecstatic U	بوجد امده نشئهای
	you might have come U	باید امده باشید
	peregrine U	ازخارجه امده مسافر
	take steps U	اقدامات بعمل امده
	neoteric U	تازه بدنیا امده
	petiolar U	از برگدم بیرون امده
	twinborn U	دوقلو بدنیا امده
	apogean U	از زمین بالا امده
	self born U	از خود بوجود امده
	beetle brow U	پیشانی پیش امده
	to t. to account U	زیر account امده است
	extrusive U	اخراج کننده بیرون امده
	hardly earned money U	پول سخت بدست امده
	bucktooth U	دندان گراز یا پیش امده
	instances have occurred that U	مواردی پیش امده است
	to run short U	زیر short امده است
	air landed U	فرود امده از راه هوا
	ramus U	قسمت بر امده واطاله یافته
	weather worn U	تحت تاثیر هوا در امده
	lugged U	هر عضو جلو امده چیزی
	lugs U	هر عضو جلو امده چیزی
	lugging U	هر عضو جلو امده چیزی
	lug U	هر عضو جلو امده چیزی
	visors U	لبه پیش امده کلاه
	vizor U	لبه پیش امده کلاه
	visor U	لبه پیش امده کلاه
	rimrock U	لبه بر امده صخره مزبور
	prognathic U	دارای ارواره پیش امده
	flanges U	لبه بیرون امده چرخ
	prognathous U	دارای ارواره پیش امده
	flange U	لبه بیرون امده چرخ
	his stomach sticks out U	شکمش پیش امده است
	venose U	دارای رگهای متعددوبر امده
	oversailing of facade U	قسمت برجسته یا پیش امده بنا
	ventricous U	بادکرده دارای شکم پیش امده
	ill gotten U	با وسایل غیر مشروع بدست امده
	biologic U	بدست امده اززیست شناسی عملی
	nook U	قطعه زمین پیش امده برامدگی
	the bird took its perch U	مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
	kid glove U	ازلای زرق وبرق بیرون امده
	forestage U	قسمت جلو امده صحنه نمایش
	whyŠthere is the answer U	شرط در امده تقریبا معنی میدهد
	round shouldered U	دارای شانههای جلو امده شانه گرد
	post edit U	ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
	lyophil U	بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
	round-shouldered U	دارای شانههای جلو امده شانه گرد
	industrial wealth U	مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
	lyophiled U	بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
	ribby U	دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
	it is of doubtful proveance U	معلوم نیست اصلا از کجا امده است
	grilse U	ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
	brown major U	براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
	straight arm U	حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
	rimrock U	صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
	officinal names of drugs U	نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
	prize courts U	به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
	yardage U	تعداد یاردهای بدست امده بازیگر یا تیم فوتبال امریکایی
	catches U	ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
	odontolite U	دندانی که تبدیل به سنگ شده و برنگ فیروزه در امده است
	matriculated students U	شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
	soever U	واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
	pandects U	خلاصه قانون مدنی رم که درسده ششم بفرمان در05جلد امده است
	apomict U	کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
	escarpment U	پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
	ventriloquism U	سخن گفتن انسان بطوریکه شنونده نداند صدا ازکجابیرون امده
	escarpments U	پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
	lobe U	اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
	vampire U	روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
	lobes U	اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
	vampires U	روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
	microsoft word U	یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت microsoft به وجود امده است مایکروسافت ورد
	margin productivity U	نسبت بین محصول بدست امده وعوامل تولیدی که در صرف ایجاد ان شده است
	sash U	پنجره
	casement U	پنجره
	biforis U	دو پنجره
	winnock U	پنجره
	sashes U	پنجره
	sole plate U	کف پنجره
	cant bay window U	کج پنجره
	inlier U	پنجره
	window U	پنجره
	window-sills U	لب پنجره
	peeper U	پنجره
	window-sill U	لب پنجره
	thirl U	پنجره
	biforus U	دو پنجره
	casements U	پنجره
	open light U	پنجره واشو
	middle lintel in window U	کمرکش پنجره
	oculus U	پنجره گرد
	two light frame U	پنجره دوچشمه
	window pane U	جام پنجره
	rear window U	پنجره عقب
	pivoting window U	پنجره محوری
	pivoting window U	پنجره گردان
	persian blinds U	پنجره کرکرهای
	air grate U	پنجره هواکش
	active window U	پنجره فعال
	oriel U	پنجره بالکن
	balance window U	پنجره چرخان
	sky light U	پنجره شیروانی
	continuous window U	پنجره سراسری
	cross bar of window U	الت پنجره
	text window U	پنجره متن
	dormer window U	پنجره شیروانی
	glazing bar U	الت پنجره
	three panes window U	پنجره سه لنگه
	three panes window U	پنجره سه چشمه
	fenestral U	پنجره دار
	fire screen U	پنجره بخاری
	fenestration U	پنجره بندی
	inactive window U	پنجره غیرفعال
	clerestory U	پنجره بام
	smith and founder U	یراق در و پنجره
	case ment U	پنجره پوشش
	blind window U	پنجره نما
	two light frame U	پنجره دو قلو
	lantern light U	پنجره فانوسی
	stormproof window U	پنجره ضد طوفان
	case ment U	پنجره لولادار
	case window U	پنجره لولادار
	internal window sill U	کف پنجره داخلی
	sun blind U	پرده پنجره
	fenestrate U	پنجره دار
	vent wing U	پنجره گردان
	biforate window U	پنجره دودر
	cathedrian wheel U	پنجره چرخی
	chicago window U	پنجره شیکاگویی
	sashes U	پنجره گذاردن
	sashes U	پنجره گلخانه
	sash U	پنجره گذاردن
	sash U	پنجره گلخانه
	compss-window U	پنجره کنسولی
	balanced window U	پنجره چرخان
	aximez U	شکاف پنجره
	shutters U	پنجره کرکرهای
	shutters U	پشت پنجره
	shutter U	پنجره کرکرهای
	shutter U	پشت پنجره
	lattice window U	پنجره مشبک
	fender U	پنجره روکش
	lantern-light U	پنجره فانوسی