Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pivoting window
U
پنجره محوری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
child window
U
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
axial position
U
حالت محوری قرارگاه محوری
variable stroke
U
پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
titles
U
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
title
U
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
picture window
U
پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
double lancet
U
[پنجره گوتیکی با دو پنجره سر نیزه ای]
horizontal
U
میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
cascading windows
U
چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود
windowing
U
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
monaxial
U
یک محوری
rotate
U
محوری
triaxial
U
سه محوری
axial
U
محوری
uniaxial
U
یک محوری
axile
U
محوری
pivotal
U
محوری
adaxial
U
محوری
rotates
U
محوری
rotated
U
محوری
axial thrust
U
فشار محوری
axially parallel
U
موازی محوری
end thrust
U
فشار محوری
axial stress
U
تنش محوری
axial section
U
برش محوری
axial runout
U
شوک محوری
axial runout
U
رانش محوری
axial thrust
U
بار محوری
egocentricism
U
خود محوری
compass swing
U
چرخش خط محوری
trochoid
U
محوری فرفرهای
axisymmetric
U
متقارن محوری
axially symmetric
U
متقارن محوری
axial vector
U
بردار محوری
triaxial shear test
U
ازمایش سه محوری
egocentricity
U
خود محوری
thrusts
U
فشار محوری
thrusting
U
فشار محوری
axially parallel
U
در راستای محوری
thrust
U
فشار محوری
axial runout
U
ضربه محوری
axial rake angle
U
زاویه محوری
axial compression
U
فشار محوری
sociocentrism
U
جامعه- محوری
axial bond
U
پیوند محوری
nutation
U
رقص محوری
axial position
U
وضعیت محوری
orbital overlap
U
همپوشانی محوری
anthropocentrism
U
انسان محوری
pluriaxial
U
چند محوری
uniaxial bending
U
خمش یک محوری
uniaxial force
U
نیروی تک محوری
axial flow impulse turbine
U
توربین محوری
axial load
U
بار محوری
axial flow turbine
U
توربین محوری
xenocentrism
U
بیگانه محوری
axial ligation
U
لیگاندپوشی محوری
axial flow
U
جریان محوری
axial mining
U
مین گذاری محوری
pivot journal
U
یاطاقان گرد محوری
uniaxial
U
دارای یک محور یک محوری
tog method
U
روش دیدبانی محوری
armature end play
U
بازی محوری ارمیچر
axial rotation symmerty
U
تقارن چرخشی محوری
angular contact thrust ball bearing
U
بلبرینگ طولی محوری
offset distance
U
فاصله برون محوری
axial feed method
U
روش تغذیه محوری
radials
U
محوری مربوط به رادیو
radial
U
محوری مربوط به رادیو
thrusting
U
بار محوری ضربه
triaxial deformation
U
تغییر شکل سه محوری
thrusts
U
بار محوری ضربه
shaft extension
U
قسمت الحاقی محوری
cylinder roller thrust bearing
U
یاطاقان غلطکی محوری
triaxial compression test
U
ازمایش فشار سه محوری
thrust
U
بار محوری ضربه
rotation about ...
U
دوران دور ...
[محوری یا جایی]
buttress centres
U
فاصله محوری پشت بندها
double thrust ball bearing
U
بلبرینگ با فشار محوری دوبل
double thrust bearing
U
یاطاقان با فشار محوری دوبل
drilling thrust
U
فشار محوری مته کاری
parataxic mode
U
شیوه ادراکی خود- محوری
transom
U
پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
rachis
U
اندام ساقهای یا محوری مهرههای پشت
end play
U
حرکت محوری یا خطی ناخواسته شفت
sympodium
U
منحرف شونده یا ممتد درجهت محوری
reverse flow engine
U
توربین گاز دارای کمپرسورجریان خطی یا محوری
ornithopter
U
هواپیمایی که در ان بالهاحول محوری نوسان میکنندولی دوران نمیکنند
z axis
U
محوری که روی یک صفحه مختصات عمق رانشان میدهد
unit cell
U
کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
axil
U
گوشه یا زاویه بین شاخه یا برگ با محوری که از ان منشعب میشود
tilt and swivel
U
که روی محوری نصب شده است تا بتواند در بهترین جهت مناسب اپراتور بچرخد
pure bending
U
حالت خمشی که در ان نیروهای محوری وتلاش بتنی و لنگ خمشی برابر صفرست
thirl
U
پنجره
sash
U
پنجره
inlier
U
پنجره
casement
U
پنجره
peeper
U
پنجره
sole plate
U
کف پنجره
window-sill
U
لب پنجره
window-sills
U
لب پنجره
winnock
U
پنجره
window
U
پنجره
biforus
U
دو پنجره
casements
U
پنجره
sashes
U
پنجره
cant bay window
U
کج پنجره
biforis
U
دو پنجره
case ment
U
پنجره لولادار
cross bar of window
U
الت پنجره
case ment
U
پنجره پوشش
air grate
U
پنجره هواکش
clerestory
U
پنجره بام
oriel
U
پنجره بالکن
active window
U
پنجره فعال
blind window
U
پنجره نما
rear window
U
پنجره عقب
pivoting window
U
پنجره گردان
persian blinds
U
پنجره کرکرهای
Venetian blind
U
پنجره کرکره
two light frame
U
پنجره دوچشمه
continuous window
U
پنجره سراسری
two light frame
U
پنجره دو قلو
open light
U
پنجره واشو
three panes window
U
پنجره سه لنگه
three panes window
U
پنجره سه چشمه
balance window
U
پنجره چرخان
internal window sill
U
کف پنجره داخلی
fenestral
U
پنجره دار
inactive window
U
پنجره غیرفعال
glazing bar
U
الت پنجره
fire screen
U
پنجره بخاری
fenestrate
U
پنجره دار
lantern light
U
پنجره فانوسی
dormer window
U
پنجره شیروانی
oculus
U
پنجره گرد
sky light
U
پنجره شیروانی
smith and founder
U
یراق در و پنجره
case window
U
پنجره لولادار
stormproof window
U
پنجره ضد طوفان
middle lintel in window
U
کمرکش پنجره
sun blind
U
پرده پنجره
text window
U
پنجره متن
fenestration
U
پنجره بندی
window-panes
U
جام پنجره
sashes
U
پنجره گذاردن
sashes
U
پنجره گلخانه
sash
U
پنجره گذاردن
sash
U
پنجره گلخانه
double window
U
پنجره دو جداره
fan light
U
پنجره بالای در
French window
U
پنجره لولادار
ingo
U
[تو رفتگی در و پنجره]
ingoing
U
[تو رفتگی در و پنجره]
Ipswich window
U
پنجره بالکن
dead-light
U
پنجره ثابت
compss-window
U
پنجره کنسولی
chicago window
U
پنجره شیکاگویی
shutters
U
پنجره کرکرهای
shutters
U
پشت پنجره
shutter
U
پنجره کرکرهای
shutter
U
پشت پنجره
ajimez
U
شکاف پنجره
aximez
U
شکاف پنجره
balanced window
U
پنجره چرخان
biforate window
U
پنجره دودر
jalousie
U
پشت پنجره ای
lantern-light
U
پنجره فانوسی
lattic-window
U
پنجره مشبک
fanlights
U
پنجره بالای در
fanlight
U
پنجره بالای در
grilled
U
پنجره دار
lattice windows
U
پنجره مشبک
lattice window
U
پنجره مشبک
fender
U
پنجره روکش
cathedrian wheel
U
پنجره چرخی
ventilation blind
U
پیش پنجره
grater
U
پنجره اهنی
casement
U
پنجره لولادار
bow windows
U
پنجره قوسی
casement
U
قاب پنجره
window-sill
U
هرهی پنجره
sash windows
U
پنجره کشویی
casements
U
پنجره لولادار
graters
U
پنجره اهنی
bow window
U
پنجره قوسی
window-boxes
U
قاب پنجره
windowsill
U
طاقچه پنجره
windowpane
U
جام پنجره
window-pane
U
جام پنجره
window box
U
قاب پنجره
window leaf
U
لنگه پنجره
sash window
U
پنجره کشویی
window-box
U
قاب پنجره
sills
U
قرنیز کف پنجره
sill
U
قرنیز کف پنجره
windowing
U
ایجاد پنجره
windowpane
U
شیشه پنجره
window-sills
U
هرهی پنجره
skylights
U
پنجره سقف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com