Perdic | پله های متحرک | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 303 (7 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	escalators U	پله های متحرک
	moving staircases U	پله های متحرک
	moving stairways U	پله های متحرک
	moving stairs {pl} U	پله های متحرک

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	sedentary U	غیر متحرک
	field U	روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
	fielded U	روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
	fields U	روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
	aileron U	قسمت متحرک بال هواپیما
	undersea U	متحرک در زیراب
	hard U	دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
	harder U	دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
	hardest U	دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
	machine U	تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
	machined U	تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
	machines U	تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
	lock U	سد متحرک
	locks U	سد متحرک
	rack U	سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
	racked U	سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
	racks U	سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
	wracked U	سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
	wracks U	سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
	plotter U	وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
	plotter U	رسام که از قلمهای متحرک برای رسم تصویر روی کاغذ استفاده میکند
	plotters U	وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
	plotters U	رسام که از قلمهای متحرک برای رسم تصویر روی کاغذ استفاده میکند
	slide U	غلاف متحرک
	slides U	غلاف متحرک
	remote U	متحرک
	remoter U	متحرک
	remotest U	متحرک
	spermatozoa U	یاخته متحرک نطفه بالغ جنس نر
	spermatozoon U	یاخته متحرک نطفه بالغ جنس نر
	gradient U	مدرج متحرک
	gradients U	مدرج متحرک
	simulator U	برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
	simulators U	برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
	turret U	برج متحرک
	turrets U	برج متحرک
	moving U	متحرک
	pen U	رسامی که از قلمهای متحرک برای رسم روی کاغذ استفاده میکند
	penned U	رسامی که از قلمهای متحرک برای رسم روی کاغذ استفاده میکند
	penning U	رسامی که از قلمهای متحرک برای رسم روی کاغذ استفاده میکند
	pens U	رسامی که از قلمهای متحرک برای رسم روی کاغذ استفاده میکند
	print U	بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
	printed U	بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
	prints U	بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
	swirl U	گرداب متحرک
	swirled U	گرداب متحرک
	swirling U	گرداب متحرک
	swirls U	گرداب متحرک
	stepladder U	نردبان متحرک
	stepladders U	نردبان متحرک
	escalator U	: پلکان متحرک
	escalator U	پله متحرک
	escalator U	پلکان متحرک
	escalators U	: پلکان متحرک
	escalators U	پله متحرک
	escalators U	پلکان متحرک
	gangway U	پلکان متحرک
	gangways U	پلکان متحرک
	zoo U	:پیشوند بمعنی حیوان- جانورو متحرک
	zoos U	:پیشوند بمعنی حیوان- جانورو متحرک
	drawbridge U	پل متحرک
	drawbridge U	دریچه متحرک
	drawbridges U	پل متحرک
	drawbridges U	دریچه متحرک
	rudder U	مکان عمودی متحرک
	rudders U	مکان عمودی متحرک
	jib U	بازوی متحرک
	jibbed U	بازوی متحرک
	jibbing U	بازوی متحرک
	jibs U	بازوی متحرک
	animation U	نقاشی متحرک
	animations U	نقاشی متحرک
	trombone U	شیپور دارای قسمت میانی متحرک
	mooch U	گرفتن ماهی ازاد با قایق متحرک
	troll U	بستن نخ و قلاب ماهیگیری به پشت قایق متحرک
	trolls U	بستن نخ و قلاب ماهیگیری به پشت قایق متحرک
	runner U	قسمت متحرک طناب
	runners U	قسمت متحرک طناب
	barrage U	بند با دریچههای متحرک
	barrages U	بند با دریچههای متحرک
	poise U	وزنه متحرک بحالت موازنه دراوردن
	hydraulics U	فن استفاده از نیروی اب متحرک
	thermodynamics U	علم مربوط به تبادل کار وحرارت و جریان گرما وتغییر دما بویژه در سیالات متحرک
	boom U	بازوی متحرک
	boomed U	بازوی متحرک
	booming U	بازوی متحرک
	booms U	بازوی متحرک
	fluid U	مایع متحرک
	fluids U	مایع متحرک
	mobile U	متحرک
	mobile U	جنگ متحرک
	mobiles U	متحرک
	mobiles U	جنگ متحرک
	label U	برچسبهای متحرک که روی کاغذ نصب میشود و وارد چاپگر می شوند
	labeling U	برچسبهای متحرک که روی کاغذ نصب میشود و وارد چاپگر می شوند
	labelled U	برچسبهای متحرک که روی کاغذ نصب میشود و وارد چاپگر می شوند
	labels U	برچسبهای متحرک که روی کاغذ نصب میشود و وارد چاپگر می شوند
	automobile U	ماشین متحرک خودکار
	automobiles U	ماشین متحرک خودکار
	drum U	رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
Other Matches

	oogamous U	دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
	operating slide U	دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
	dynamically U	متحرک
	moveable U	متحرک
	ambulant U	متحرک
	movable dam U	سد متحرک
	bascule bridge U	پل متحرک
	movable bridge U	پل متحرک
	dynamic U	متحرک
	vagile U	متحرک
	vagility U	متحرک
	floating U	متحرک
	locomotory U	متحرک
	quadrantal davit U	جرثقیل متحرک
	semimobile U	نیمه متحرک
	piston U	میله متحرک
	pistons U	میله متحرک
	floating U	متحرک برروی اب
	hauling part U	قسمت متحرک
	hot money U	پول متحرک
	quicksand U	ماسه متحرک
	roll kitchen U	اشپزخانه متحرک
	escalade U	پله متحرک
	locomotive U	متحرک لوکوموتیو
	locomotives U	متحرک لوکوموتیو
	slide valve U	دریچه متحرک
	slide valve U	سوپاپ متحرک
	floating tool U	ابزار متحرک
	vacillant U	متحرک اونگی
	flying lines U	لولههای متحرک
	floating kidney U	کلیه متحرک
	floating crane U	جرثقیل متحرک
	floating capital U	سرمایه متحرک
	undersurface U	متحرک درزیرسطح
	floating bridge U	پل متحرک موقتی
	flying machine U	بارفیکس متحرک
	jack knife bridge U	پل متحرک تاشو
	travelling crane U	جرثقیل متحرک
	transient target U	هدف متحرک
	spermatozoid U	یاخته نر و متحرک
	slipknot U	گره متحرک
	sliding wedge U	کشوی متحرک
	adjusting lever U	اهرم متحرک
	locomotor U	جنبده متحرک
	dynamic economy U	اقتصاد متحرک
	moving head U	با نوک متحرک
	bailey bridge U	پل متحرک وموقتی
	movable head U	با نوک متحرک
	crossing target U	هدف متحرک
	floating tool holder U	ابزارگیر متحرک
	bascule bridge U	پل متحرک باسکولی
	mobile defense U	پدافند متحرک
	mobile warfare U	جنگ متحرک
	mobile turnable ladder U	نردبان متحرک
	breech block carrier U	الات متحرک
	mobile station U	فرستنده متحرک
	cabin scooter U	قفسه متحرک
	mobile reserve U	احتیاط متحرک
	mobile plant U	دستگاه متحرک
	mobile phase U	فاز متحرک
	travelling load U	بار متحرک
	mobile charge U	بار متحرک
	moving average U	میانگین متحرک
	propelled mine U	مین متحرک
	sliding U	چهارچوب متحرک
	fluid capital U	سرمایه متحرک
	mobile home U	خانه متحرک
	dynamic balay U	حمایت متحرک
	mobile homes U	خانه متحرک
	draw arch U	طاق پل متحرک
	abarticulation U	مفصل متحرک
	on the wing U	سیار متحرک
	nephroptosis U	کلیه متحرک
	moving loads U	بارهای متحرک
	adjustable conduit attachment fixture	آویز متحرک
	diarthrosis U	مفصل متحرک
	airmobile U	متحرک هوایی
	crankpin U	یاتاقان متحرک
	walking dictionary U	فرهنگ متحرک
	moving staircase U	پلکان متحرک
	escalator U	پلکان متحرک
	adjustable seat	صندلی متحرک
	counter-poise U	پل متحرک باسکولی
	moving stairway U	پلکان متحرک
	moving stairway U	پله متحرک
	moving staircase U	پله متحرک
	escalator U	پله متحرک
	adjustable support	پایه متحرک
	adjustable shelf	صفحه متحرک
	zoogamete U	جنس متحرک
	working fluid U	سیال متحرک
	wanding kidney U	کلبه متحرک
	adjustment pedal	پدال متحرک
	living corpse U	مرده متحرک
	adjustment wheel	چرخ متحرک
	adjustment slide	فلز متحرک
	walking library U	کتابخانه متحرک
	stereopticon U	سینمای غیر متحرک
	escalators U	پلکان های متحرک
	hanging ladder U	چوب بست متحرک
	travelling wave tube U	لامپ با موج متحرک
	trap shoot U	تیراندازی به هدفهای متحرک
	flying levels U	افق تراز متحرک
	moving coil meter U	سنجه با پیچک متحرک
	movable support U	تکیه گاه متحرک
	running rigs U	بکسلهای متحرک دریایی
	shooting sticks U	صندلی جمعشو و متحرک
	shooting stick U	صندلی جمعشو و متحرک
	working lead fluid U	سیال متحرک یا عامل
	mobile lubricating equipment U	تجهیزات روغنکاری متحرک
	moving staircases U	پلکان های متحرک
	moving stairways U	پلکان های متحرک
	moving stairs {pl} U	پلکان های متحرک
	quadrantal davit U	قایق بالابر متحرک
	versatile U	متحرک متنوع و مختلط
	kinetic sculpture U	پیکره سازی متحرک
	bag check U	دریچه پردهای متحرک
	bottom boom U	بازوی متحرک جراثقال
	bed load U	بار متحرک بستر
	bascule U	اهرام یا لنگرپل متحرک
	elevator U	مکان افقی متحرک
	airmobile column U	ستون متحرک هوایی
	adjustable ceiling fixture	آویز سقفی متحرک
	active a ccount U	حساب متحرک یا جاری
	elevators U	مکان افقی متحرک
	creeping mine U	مین متحرک ازاد
	crossing target U	هدفهای متحرک عرضی
	electromotive U	متحرک بوسیله برق
	airmobile operations U	عملیات متحرک هوایی
	float fishing U	ماهیگیری با قایق متحرک
	tambour U	دیواره متحرک چوبی ساختن
	floating reamer U	برقو یا جدار تراش متحرک
	trap house U	محل خروج هدفهای متحرک
	floating reserve U	نیروی ذخیره احتیاط متحرک
	tambour U	رویه یادیواره متحرک چوبی
	picture palace U	نمایش گاه تصاویر متحرک
	picture theatre U	سینما نمایش گاه متحرک
	sliding seat U	نشیمنگاه متحرک در قایق مسابقه
	self mover U	متحرک بطور خود کار
	sporozoite U	اغازی انگلی متحرک هاگدار
	adjustable leaping weir	سر ریز آب باران با تیغه متحرک
	coriolis force U	اثرچرخش زمینی عناصر متحرک
	electrokinetics U	علم خواص برق متحرک
	cel U	فریم ... در یک ترتیب نقاشی متحرک
	bubble memory U	سرعت بالا و حافظه متحرک
	trap gun U	تفنگ مخصوص تیراندازی به هدفهای متحرک
	sliding wedge U	تیغه متحرک کولاس گاوهای افقی
	fleets U	هدف متحرک با سرعت حرکت کردن
	fusuma U	[چارچوب متحرک در خانه های ژاپنی]
	fleet U	هدف متحرک با سرعت حرکت کردن
	picturedrome U	سینما نمایش گاه تصاویر متحرک
	angle dozer U	بولدوزری که زاویه تیغه ان متحرک است
	trailerite U	ساکن اتاقهای متحرک بوسیله وسائط نقلیه
	leading point U	نقطه نشانه روی در جلوی هدف متحرک
	spermatium U	نطفه یایاخته نر غیر متحرک موجودات پست
	turbofan U	دستگاه تهویه یا بادبزن متحرک بوسیله توربین
	paddle wheel U	چرخ پره دار متحرک کشتی بخار
	doppler radar U	رادار تعیین کننده اشیاء ثابت و متحرک
	sadiron U	اتوی دارای دونوک تیز ودسته متحرک
	recoil operated U	مسلح شونده به وسیله عقب نشینی الات متحرک
	actuator piston U	قسمت متحرک یک عمل کننده یامحرک هیدرولیکی یانیوماتیکی
	ramp sight U	ایینه مورس شکاف درجه پایه دار متحرک
	fleeting target U	هدف متحرک و زودگذر هدفی که با سرعت حرکت میکند
	daggerboard U	تیر یا صفحه متحرک ته قایق برای حفظ تعادل
	quick fire U	تیری که با حداکثرسرعت روی هدفهای متحرک اجرا میشود
	mobile employment U	استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
	mobile equipment pool U	بنه متحرک افزارهای ویژه درسطح گروهان و گردان ودسته
	band printer U	چاپگری که حروف آن روی قوپ فلزی متحرک قرار دارد
	batten [shed stick] U	کجی [چوب متحرک در دار که پود را در گره ها محکم می کند]
	gomphosis U	اتصال و جوش خوردن استخوان دندان به ارواره مفصل متحرک
	story board U	مجموعه تصاویر یا رسم ها که پیشبرد نقاشی متحرک یا ویدیویی را نشان میدهد
	flatbed U	قلم متحرک که نمودارها را تحت کنترل کامپیوتر روی یک صفحه کاغذ مسط ح می کشد
	full U	کامپیوتر همراه با کارت مخصوصی که به قدری سریع است که تصاویر ویدیویی متحرک را می گیرد و نمایش میدهد.
	fullest U	کامپیوتر همراه با کارت مخصوصی که به قدری سریع است که تصاویر ویدیویی متحرک را می گیرد و نمایش میدهد.
	interactive video U	سیستمی که از اتصال کامپیوتری به دیسک خوان اسفاده میکند تا توان پردازش و تصاویر واقعی و متحرک را ایجاد کند
	Media Player U	برنامه ویندوز که به کاربر امکان نصب سخت افزار چندرسانهای از قبیل صدا و تصویر متحرک و فایلهای ویدیو
	missile monitor U	نوعی سیستم توزیع اتش الکترونیکی متحرک پدافندهوایی که در سطح گروه وگردان و اتشبار مورد استفاده میباشد
	vortex tube U	وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
	pre imaging U	تولید فریم نقاشی متحرک یا ویدیو در بافر حافظه پیش از آنکه روی صفحه منتقل شود برای نمایش
	bed factor U	ضریب بستر که بستگی به وضعیت مواد رسوبی متحرک در کف بستر دارد
	palletize U	روی سکوب بلند قراردادن بوسیله سکوب متحرک
	PLV U	الگوریتم فشرده سای ویدیو با بالاترین کیفیت که با ترتیب ویدیو تمام متحرک DVI کار میکند
	drummed U	رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
	kinematics U	علم الحرکات علم اجسام متحرک
	FEDS U	سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک در درایوهای دیسک سخت
	fix U	سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
	fixes U	سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
	mobilize U	تجهیز کردن متحرک کردن
	mobilizing U	تجهیز کردن متحرک کردن
	mobilised U	تجهیز کردن متحرک کردن
	mobilises U	تجهیز کردن متحرک کردن
	mobilising U	تجهیز کردن متحرک کردن
	mobilized U	تجهیز کردن متحرک کردن
	mobilizes U	تجهیز کردن متحرک کردن
	collision parameter U	در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
	real time U	با همان سرعتی که در جهان واقعی حرکت می کنند.نقاشی متحرک بلا درنگ نیاز به سخت افزار نمایش قادر به نمایش یک ترتیب به صورت ده تصویر مختلف در ثانیه دارد
	zero insertion force socket	[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
	control surface U	کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
	infra red link U	روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد