English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Emergeny exit . U پله های فرار ( درهای خروجی برای مواقع اضطراری )
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fire escape U خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
fire escapes U خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
ejection seat U صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
fire escape U پله کان مخصوص فرار در مواقع حریق
fire escapes U پله کان مخصوص فرار در مواقع حریق
ahoy U ندا و خبر برای مواقع سلام لفظ
accident ambulance U اتومبیل اضطراری برای حوادث
emergency establishment U تعدیل و تقسیم سربازان بین یکانها برای موارد اضطراری
hot site U یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
graphics U استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار
intermediate contingency U قدرت موتور توربوشفت پایین تر از سطح اضطراری که معمولا برای مدت 03 دقیقه مجاز میباشد
make a run for it <idiom> U برای نجات جان فرار کردن
shunpike U جاده فرعی برای فرار ازپرداخت عوارض راه
aircraft arresting hook U مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
capacitor U وسیلهای با فرفیت خیلی بالا و کوچک که میتواند برای قط عات RAM فرار
sampled U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
viaduct U پل درهای
viaducts U پل درهای
valley board U اب رو درهای
cascade connection U خروجی یکی ورودی برای دیگری است
draft quality U معیار کیفی برای خروجی چاپ شده
hips U ابرو درهای
hip U ابرو درهای
queued U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
units U که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
input/output U سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
symbolic i/o assignment U نامی برای مشخص کردن یک واحد ورودی خروجی
unit U که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
queen of hearts U کلید درهای بسته
open door policy U سیاست درهای باز
analog U مدارهای موجود در PCB برای تبدیل خروجی دیجیتال به آنالوگ
record U رکوردحاوی داده جدیدکه برای خروجی رکورداصلی به کارمی رود
i/o U که برای ورودی و خروجی داده به پردازنده قابل استفاده است
print chart U فرمی که برای شرح قالب گزارش خروجی از یک چاپگربکار می رود
input/output U استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
operator U وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
operators U وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
waste gate U مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
lams U فرار کردن گریختن فرار
lamming U فرار کردن گریختن فرار
lam U فرار کردن گریختن فرار
to list one's doors U رخنههای درهای اطاق را باکهنه گرفتن
it verges on a valley U د رکنار درهای واقع شده است
red herring U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herrings U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
input/output U مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
sometimes U بعضی مواقع
On such ( these ) occasions . U دراینگونه مواقع
collector ring U منیفلد یا گازگاه دایرهای برای هدایت گازهای خروجی ازسیلندرهای موتور رادیال یاستارهای
adc U وسیله مبدل ورودی آنالوگ به خروجی دیجیتال که قابل فهم برای کامپیوتر باشد
jetevator U فلپ یا رینگ کوچکی روی نازل خروجی راکت برای کنترل بردار تراست
analogue U مدارهای PCB موجود در کامپیوتر برای تبدیل داده خروجی دیجیتال به حالت آنالوگ
analogues U مدارهای PCB موجود در کامپیوتر برای تبدیل داده خروجی دیجیتال به حالت آنالوگ
We would like to take this opportunity to … U مواقع را مغتنم شمرده ...
stem turn U پیچ موازی با گام برداشتن اسکی کوهی یا درهای
acrylic lacquer لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
input/output U سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
device U کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
i/o U محل حافظه که توسط پورت ورودی / خروجی برای انتقال داده با CPU استفاده میشود
devices U کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
wordprocessing U استفاده از کامپیوتر برای تایپ , ویرایش و خروجی متن , صورت نامه , برچسب لیست , آدرس و...
stochastic U دارای تغییردر مواقع مختلف
muffs U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
analogue U ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
muff U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffing U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffed U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
input/output U پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
analogues U ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
sou'wester U کلاه مخصوص مواقع توفانی دریا
tailcoat U کت دامن گرد مخصوص مواقع رسمی
scratchpad U حافظه پنهان برای بافر کردن داده ارسالی بین پردازنده سریع و وسیله ورودی / خروجی کند.
silk hat U کلاه بلند ابریشمی مخصوص مواقع رسمی
index number U مقایسه حجم در بعضی مواقع با عدد شاخص
check plot U یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
circuit U مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد
circuits U مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد
redirecting U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
i/o U پردازندهای که پردازش کمی را انجام میدهد چرا که زمان آن برای خواندن یا نوشتن داده از پورت ورودی / خروجی صرف میشود
redirected U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirect U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirects U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
control total U جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی
icos U System OutputControl/Input مجموعه استانداردی از روالهای ورودی و خروخی که برای راه اندازی و کنترل فرایندورودی و خروجی طراحی شده است
occasional U وابسته به فرصت یا موقعیت مربوط به بعضی از مواقع یاگاه و بیگاه
desert U کویر فرار کردن ترک پست کردن از خدمت فرار کردن
deserting U کویر فرار کردن ترک پست کردن از خدمت فرار کردن
deserts U کویر فرار کردن ترک پست کردن از خدمت فرار کردن
propagation delay U 1-زمان لازم برای فاهر شدن خروجی در دروازه منط قی پس از اعمال ورودی . 2-زمانی که بیت داده روی شبکه از مبدا به مقصد می رود
dichogamic U دارای عناصر نر وماده ایکه در مواقع متفاوت اماده باروری می شوند
emergency generator set U دستگاه مولد برق اضطراری مولد برق اضطراری
equivalence U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
non equivalence function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
NEQ U تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
inequivalence U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
near letter quality U خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
chocked nozzle U خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
bills U اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bill U اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
object code U خروجی یک کامپایلر یا اسمبلرکه خود کد ماشینی قابل اجرابوده یا برای پردازش بیشتربه منظور تولید چنین کدی مناسب است کد مقصود برنامه مقصود
trellis coding U روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند
emergency U اضطراری
coactive U اضطراری
emergencies U اضطراری
involuntary U اضطراری
auxiliary U اضطراری
compulsive U اضطراری
auxiliaries U اضطراری
emergency shelter U پناهگاه اضطراری
bingo field U فرودگاه اضطراری
missed approach U فرود اضطراری
emergency treatment U معالجه اضطراری
ditching U فرود اضطراری
mayday U پیام اضطراری
standby battery U باتری اضطراری
maydays U پیام اضطراری
emergency works U کارهای اضطراری
emergency fund U وجوه اضطراری
emergency lamp U لامپ اضطراری
emergency leave U مرخصی اضطراری
emergency push button U تکمه اضطراری
emergency lighting U روشنایی اضطراری
emergency maintenance U نگهداشت اضطراری
emergency priority U تقدم اضطراری
emergency ration U جیره اضطراری
emergency repair U تعمیر اضطراری
emergency risk U ریسک اضطراری
emergency scramble U رهگیری اضطراری
emergency station U محل اضطراری
emergency exit U در خروج اضطراری
emergency switch U کلید اضطراری
emergency transmitter U فرستنده اضطراری
insurance stockage U ذخیره اضطراری
emergency exit U خروج اضطراری
emergency air U هوای اضطراری
emergency measure U سنجش اضطراری
emergency brake U ترمز اضطراری
emergency burial U تدفین اضطراری
emergency antenna U انتن اضطراری
emergency cartridge U کارتریج اضطراری
emergency valve U شیر اضطراری
emergency conditions U شرایط اضطراری
emergency conning position U پل فرماندهی اضطراری
landing mat U باند فرود اضطراری
emergency operation U بهره برداری اضطراری
emergency scramble U درگیری اضطراری هواپیماها
emergency brake equipment U تجهیزات ترمز اضطراری
emergency leave U سطح اماد اضطراری
Where is the emergency exit? U در خروج اضطراری کجاست؟
emergency call U خبر یا مکالمه اضطراری
emergency U فوق العاده اضطراری
emergency power supply U منبع قدرت اضطراری
emergencies U فوق العاده اضطراری
air defense emergency U وضعیت اضطراری پدافندهوایی
flip-flopping U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
ditching U فرود اضطراری هواپیما روی اب
to declare a state of emergency U اعلان کردن حالت اضطراری
emergency complement U تعدیل یکانهابرای موارد اضطراری
fall back U سیستم پشتیبان در شرایط اضطراری
emergency admission U پذیرش اضطراری [در بیمارستان] [پزشکی]
autorotation U روش فرود اضطراری هلیکوپتر
input output processor U پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
scuttles U غرق کردن اضطراری ناو هبله
scuttling U غرق کردن اضطراری ناو هبله
scuttle U غرق کردن اضطراری ناو هبله
scuttled U غرق کردن اضطراری ناو هبله
field expedient U روشهای اضطراری اخراجات در صحرا تدابیر صحرایی
to call 911 [American English] U تلفن اضطراری کردن [به پلیس یا آتش نشانی]
real mode U حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
defense emergency U مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
squawk may day U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اضطراری بگذارید
subtile U فرار
mercurial U فرار
scape U فرار
volatile U فرار
escapes U فرار
bridge escape U فرار از پل
evasive U فرار
escaping U فرار
loup U فرار
escape U فرار
leg bail U فرار
transgressor U فرار و
escapement U فرار
to take flight U فرار
drives U فرار گل زن
breakaway U فرار
defection U فرار
drive U فرار گل زن
escaped U فرار
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com