Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (43 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
second
U
پشتیبانی کردن تایید کردن
seconded
U
پشتیبانی کردن تایید کردن
seconding
U
پشتیبانی کردن تایید کردن
seconds
U
پشتیبانی کردن تایید کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
support
U
پشتیبانی کردن تایید کردن پایه
underpin
U
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpinned
U
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpins
U
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
Other Matches
fire support coordination
U
هماهنگ کردن پشتیبانی اتش تطبیق پشتیبانی اتش
back up
U
کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
back-up
U
کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
upholds
U
تقویت کردن تایید کردن
uphold
U
تقویت کردن تایید کردن
approve
U
تصدیق کردن تایید کردن
approves
U
تصدیق کردن تایید کردن
to give a knee to
U
حمایت کردن تایید کردن
approving
U
تصدیق کردن تایید کردن
approves
U
تایید کردن
emphasising
U
تایید کردن
ratify
U
تایید کردن
emphasises
U
تایید کردن
ratifies
U
تایید کردن
emphasizing
U
تایید کردن
emphasize
U
تایید کردن
emphasizes
U
تایید کردن
acknowledges
U
تایید کردن
emphasized
U
تایید کردن
supporting
U
تایید کردن
approving
U
تایید کردن
emphasised
U
تایید کردن
support
U
تایید کردن
ratified
U
تایید کردن
graced
U
تایید کردن
acknowledging
U
تایید کردن
gracing
U
تایید کردن
corroborating
U
تایید کردن
acknowledge
U
تایید کردن
grace
U
تایید کردن
confirm
U
تایید کردن
confirms
U
تایید کردن
graces
U
تایید کردن
approve
U
تایید کردن
corroborate
U
تایید کردن
ratifying
U
تایید کردن
corroborated
U
تایید کردن
vertify
U
تایید کردن
corroborates
U
تایید کردن
to agitate
[for]
U
پشتیبانی کردن
backup
U
پشتیبانی کردن
play up to
U
پشتیبانی کردن از
champion
U
پشتیبانی کردن
championing
U
پشتیبانی کردن
vindicate
U
پشتیبانی کردن از
rally
U
پشتیبانی کردن
vindicated
U
پشتیبانی کردن از
maintain
U
پشتیبانی کردن
vindicates
U
پشتیبانی کردن از
rallies
U
پشتیبانی کردن
vindicating
U
پشتیبانی کردن از
rallied
U
پشتیبانی کردن
support
U
پشتیبانی کردن
championed
U
پشتیبانی کردن
champions
U
پشتیبانی کردن
aiding
U
پشتیبانی کردن
countenance
U
پشتیبانی کردن
maintains
U
پشتیبانی کردن
propugn
U
پشتیبانی کردن از
countenanced
U
پشتیبانی کردن
aided
U
پشتیبانی کردن
countenances
U
پشتیبانی کردن
countenancing
U
پشتیبانی کردن
aid
U
پشتیبانی کردن
maintained
U
پشتیبانی کردن
support
U
تایید کردن نگهداری
security clearance
U
تایید صلاحیت کردن
to bolster somebody up
U
از کسی پشتیبانی کردن
to get behind somebody
U
از کسی پشتیبانی کردن
to back somebody up
U
از کسی پشتیبانی کردن
prop
U
نگهداشتن پشتیبانی کردن
propped
U
نگهداشتن پشتیبانی کردن
propping
U
نگهداشتن پشتیبانی کردن
direct support
U
پشتیبانی مستقیم کردن
validating
U
تایید اعتبار قانونی کردن
validates
U
تایید اعتبار قانونی کردن
validated
U
تایید اعتبار قانونی کردن
validate
U
تایید اعتبار قانونی کردن
vouch
U
اطمینان دادن تایید کردن
mission call
U
درخواست پشتیبانی هوایی کردن
avouch
U
مقرر داشتن تصدیق و تایید کردن
clearance
U
پاک سازی تایید صلاحیت تخلیه کردن
back up
U
اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
back-up
U
اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
support command
U
فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
intersectional service
U
قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
combat airlift support
U
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
antisubmarine support
U
پشتیبانی از عملیات ضدزیردریایی پشتیبانی ضدزیردریایی
to let somebody treat you like a doormat
<idiom>
U
با کسی خیلی بد رفتار کردن
[اصطلاح]
[ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن]
unmew
U
رها کردن ازاد کردن ول کردن مرخص کردن بخشودن صرف نظر کرن
discharges
U
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharge
U
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
air distant support
U
پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
capturing
U
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
captures
U
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
countervial
U
خنثی کردن- برابری کردن با- جبران کردن- تلاقی کردن
capture
U
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
challengo
U
ادعا کردن دعوت کردن اعلام نشانی اسم عبور خواستن درخواست معرف کردن
verify
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifies
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifying
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verified
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
foster
U
تشویق کردن- حمایت کردن-پیشرفت دادن- تقویت کردن- به جلو بردن
shoots
U
جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
shoot
U
جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
orients
U
جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
survey
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveyed
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveys
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
orient
U
جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
to temper
[metal or glass]
U
آب دادن
[سخت کردن]
[آبدیده کردن]
[بازپخت کردن]
[فلز یا شیشه]
cross examination
U
تحقیق چندجانبه بازپرسی کردن روبرو کردن شواهد استنطاق کردن
orienting
U
جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
approval
U
تایید
verification
U
تایید
corroboration
U
تایید
confirmation
U
تایید
allegation
U
تایید
allegations
U
تایید
certification
U
تایید
graces
U
تایید
acknowledgments
U
تایید
acknowledgements
U
تایید
graced
U
تایید
gracing
U
تایید
grace
U
تایید
acknowledgement
U
تایید
protection
U
پشتیبانی
support
U
پشتیبانی
patronage
U
پشتیبانی
backing
U
پشتیبانی
in support of
U
در پشتیبانی
in support of
U
در پشتیبانی از
afloat support
U
پشتیبانی
buck up
U
پیشرفت کردن روحیه کسی را درک کردن تهییج کردن
concentrates
U
غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
concentrating
U
غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
calk
U
بتونه کاری کردن زیرپوش سازی کردن مسدود کردن
assigns
U
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
concentrate
U
غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
served
U
نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
assign
U
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assigned
U
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
serves
U
نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
tae
U
پرش کردن با پا دفاع کردن و با پا ضربه زدن و خرد کردن
to inform on
[against]
somebody
U
کسی را لو دادن
[فاش کردن]
[چغلی کردن]
[خبرچینی کردن]
serve
U
نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
to appeal
[to]
U
درخواستن
[رجوع کردن به]
[التماس کردن]
[استیناف کردن در دادگاه]
assigning
U
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
confirmed
U
تایید شده
corrobrant
U
تایید کننده
corroborator
U
تایید کننده
price support
U
تایید قیمت
corroborant
U
تایید کننده
confirmative
U
تایید کننده
confirmor
U
تایید کننده
confirmer
U
تایید کننده
certifiable
U
قابل تایید
validity
U
تایید تصدیق
unchecked
<adj.>
U
تایید نشده
unaudited
<adj.>
U
تایید نشده
seconder
U
تایید کننده
approvingly
U
به تایید رسیده
approved
U
به تایید رسیده
approved
U
تایید شده
approvingly
U
تایید شده
unevaluated
<adj.>
U
تایید نشده
insusceptible
U
تایید ناپذیر
unverified
<adj.>
U
تایید نشده
untested
<adj.>
U
تایید نشده
uninspected
<adj.>
U
تایید نشده
endorsement
U
موافقت تایید
unexamined
<adj.>
U
تایید نشده
approved
<adj.>
<past-p.>
U
تایید شده
authorised
[British]
<adj.>
<past-p.>
U
تایید شده
authorized
<adj.>
<past-p.>
U
تایید شده
passed
<adj.>
<past-p.>
U
تایید شده
agreed
<adj.>
<past-p.>
U
به تایید رسیده
allowed
<adj.>
<past-p.>
U
به تایید رسیده
approved
<adj.>
<past-p.>
U
به تایید رسیده
authorised
[British]
<adj.>
<past-p.>
U
به تایید رسیده
authorized
<adj.>
<past-p.>
U
به تایید رسیده
passed
<adj.>
<past-p.>
U
به تایید رسیده
allowed
<adj.>
<past-p.>
U
تایید شده
agreed
<adj.>
<past-p.>
U
تایید شده
endorsements
U
موافقت تایید
acknowledgement of order
تایید سفارش
social approval
U
تایید اجتماعی
support
U
تقویت تایید
soft-pedaled
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalled
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaling
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedal
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalling
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft pedal
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedals
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
memory protection
U
پشتیبانی ازحافظه
tower of strength
<idiom>
U
پشتیبانی محکم
direct support
U
پشتیبانی مستقیم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com