English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (32 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
reception station U پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
master clear U کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
sensate U اماده پذیرش حس احساس کردن
transfer station U محل اعزام افراد
winterize U اماده برای زمستان شدن خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن
receptee U افراد مورد پذیرش
ready reserve U ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
susceptive U پذیرنده اماده پذیرش
newest U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newer U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new- U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
to refuse somebody admittance to something U پذیرش کسی را برای چیزی رد کردن
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
to fit with U اماده کردن برای
on guard U اماده توپگیری اماده برای توگیری
forthcomming U اماده برای ارائه کردن
crams U خودرا برای امتحان اماده کردن
cram U خودرا برای امتحان اماده کردن
cramming U خودرا برای امتحان اماده کردن
crammed U خودرا برای امتحان اماده کردن
winterization U اماده کردن برای کار در زمستان
characterization U مجسم کردن افراد ذکر خصوصیات افراد
groom U اماده کردن شیب برای اسکی مهتر
grooms U اماده کردن شیب برای اسکی مهتر
tropicalization U اماده کردن برای کار درمنطقه استوایی
bookings U نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
booking U نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
aircraft turn around U اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
civilian preparedness for war U اماده کردن مردم برای جنگ امادگی غیرنظامیان
despatching U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
set up U اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
dispatched U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatch U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatches U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatched U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatches U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
committed U اعزام داشتن برای
committing U اعزام داشتن برای
commit U اعزام داشتن برای
commits U اعزام داشتن برای
crammer U کسیکه کارش اماده کردن شاگردان برای امتحان بطورسطحی است
rig the ship U فرمان ناو را برای بازدیداماده کنید اماده کردن ناوبرای بازدید
predigest U بزبان ساده وقابل فهم دراوردن برای استفاده اماده کردن
active list U فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
Pronoia U واژه ای جدید: حسی که گویا از طرف دنیا برای کمک کردن وجود دارد
probationer U زندانی مشروطی که برای کار اعزام میشود
probationers U زندانی مشروطی که برای کار اعزام میشود
dithering U ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش
readiness to accept آمادگی برای پذیرش
hire out <idiom> U پذیرش برای شغل
cultivation U جلب محبت برای استفاده درکسب اطلاعات دانه پاشیدن تماس برای جلب و به دام انداختن افراد
station time U زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
contact party U گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود
routing U مشخص کردن یک مسیر مناسب برای پیام از شبکه , روش جدید مسیریابی داده به کامپیوتر مرکزی وجود دارد
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
personal salute U تیر سلام برای افراد
whom it may concern U برای اطلاع افراد ذیربط
accepts U سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
accepting U سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
accept U سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
split ticket <idiom> U انتخاب افراد سیاسی برای رای
housekeeping U در آغاز برنامه جدید برای انجام امور سیستم مثل پاک کردن حافظه تشخیص کلیدهای تابع یا تغییر حالت صفحه تصویر
to go down [in a particular way] with somebody U برای کسی [به سبک ویژه ای] قابل پذیرش بودن
conference U ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
conferences U ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
enroute personnel U افراد پیوسته به یکان حین حرکت برای عملیات
appearance money U پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
panels U صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
panel U صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
ground readiness U اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
ready to die U اماده برای مرگ
prompt to go U اماده برای رفتن
on offer U اماده برای فروش
fit to work U اماده برای کارکردن
batted U گل اماده برای کوزه گری
bats U گل اماده برای کوزه گری
to stand in the gap U برای دفاع اماده بودن
attentions U شمشیرباز اماده برای مبارزه
attack on preparation U شمشیرباز اماده برای حمله
he was prone to mischief U برای دو بهمزنی و شیطنت اماده
to keep ome's powder dry U برای هر رویدادی اماده بودن
attention U شمشیرباز اماده برای مبارزه
up and running U اماده برای عملیات کامل
mission ready U هواپیمای اماده برای پرواز
bat U گل اماده برای کوزه گری
covers U اماده برای برگرداندن توپ
on guard U اماده برای دفاع باشید
to prepare for war U برای جنگ اماده شدن
coverings U اماده برای برگرداندن توپ
cover U اماده برای برگرداندن توپ
developments U زمان لازم برای توسعه محصول جدید
I'm saving up for a new bike. U من برای یک دوچرخه جدید صرفه جویی می کنم.
proceed time U زمان لازم برای معرفی به پایگاه جدید
development U زمان لازم برای توسعه محصول جدید
admision rate U میزان اعزام به بهداری نواخت سالیانه اعزام به بهداری
off the shelf U تدارکات اماده برای توزیع و تحویل
covers U اماده شدن برای دریافت توپ
finished product U محصولات اماده برای توزیع ومصرف
coverings U اماده شدن برای دریافت توپ
herbescent U اماده برای پیداکردن طبیعت گیاه
addressed U اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
cover U اماده شدن برای دریافت توپ
addresses U اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
platform load U بار اماده برای بارریزی هوایی
naval landing party U تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
MD U دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک
MDs U دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک
dense index U لیستی که فضای خالی برای رکودهای جدید ندارد
share U یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shared U یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shares U یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
dispateh U اعزام کردن
despatched U اعزام کردن
to tell off U اعزام کردن
dispatches U اعزام کردن
despatching U اعزام کردن
detach U اعزام کردن
detaches U اعزام کردن
dispatch U اعزام کردن
dispatched U اعزام کردن
send out U اعزام کردن
detaching U اعزام کردن
despatches U اعزام کردن
pools U عده کارمند اماده برای انجام امری
hypnotizable U اماده برای خواب رفتن بوسائل مصنوعی
to the manner born U فطره اماده برای موقعیت واشنا باداب
pooled U عده کارمند اماده برای انجام امری
clutch start U روشن و اماده بودن موتورسیکلت برای مسابقه
repertoire U فهرست نمایشهای اماده برای نمایش دادن
pool U عده کارمند اماده برای انجام امری
refire time U زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
linear U لیستی که فضای خالی برای رکورد جدید در ساختارش ندارد
list U لیستی که فضای خالی برای رکوردهای جدید در ساختارش ندارد
mkdir U دستور DOS برای ایجاد دایرکتوری جدید روی دیسک
directories U در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
directory U در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
to send upon an e U به سفارت اعزام کردن
despatch U ارسال کردن اعزام
it is insusceptible of change U اماده برای تغییر نسبت استعداد دگرگونی ندارد
sawhorse U نیمکت زیر الوار اماده برای اره کشی
back-up U اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
back up U اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
lime paste U اهک شکفته شده و اماده برای تهیه بتن
vitrescent U اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
directories U در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
constitutes U تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
mock-up U مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
kaury U کاج بلند زلاند جدید که صمغ ان برای روغن جلاوبجای کهربابکارمیرود
constituting U تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constituted U تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constitute U تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
directory U در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
researched U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researching U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
research U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researches U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
mock-ups U مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
reaction time U زمان اماده شدن یکان برای عکس العمل به دستورات
turnkey U سیستم کامپیوتر اماده برای یک منظور خاص اصلی جامع
pilot engine U ماشینی که راه را برای ماشین دیگر صاف و اماده میسازد
hot site U یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
changing U رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
paged U 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
page U 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
change U رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
pages U 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
changed U رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
changes U رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
sedans U اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
sedan U اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
CB U مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
gallium arsenide U ماده جدید برای ساختار قطعه که عملیات را سریع تر از قط عات سیلیکف انجام میدهد
amendment record U رکوردی که حاوی اطلاعات جدید برای بهنگام سازی رکورد یا فایل اصلی است
rehyphenation U تغییرنوشتاروکد گزاری کلمات متن پس ازقرارگرفتن در قالب صفحه جدید یا درخط جدید
turnkey system U سیستم کامپیوتری که قبلا"تدارک دیده شده و برای استفاده اماده است
generations U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
smalltalk U یک سیستم زبان و نرم افزارکه برای هر چه بیشتر اسان نمودن استفاده از کامپیوترتوسط افراد عامی طراحی شده است اسمال تاک
generation U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
retrospective parallel running U اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
fifth generation computers U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
levee en masse U عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
supercritical U حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
fullwrite professional U یک برنامه جدید واژه پردازی برای کامپیوتر مکینتاش که متن را با نمودارهای متمایل به مقصود کاملا" عجین میکند
null cycle U زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
in circuit emulator U ای که وسیله یا مدار مجتمع را تقلید میکند و وارد یک سیستم جدید یا خطادار میشود برای بررسی صحت کار ان
robots U وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
robot U وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
receptions U قدرت پذیرش پذیرایی کردن
reception U قدرت پذیرش پذیرایی کردن
network computer U نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
swallow one's pride <idiom> U متواضع کردن افراد
condemn U محکوم کردن افراد
condemning U محکوم کردن افراد
condemns U محکوم کردن افراد
rouse out U بیدار کردن افراد
roll call U حاضر و غایب کردن افراد
imagism U مکتب شعر جدید که قبل ازجنگ اول جهانی رایج شده وپیرو تشبیهات زنده وموضوعات جدید وبکر وازادی از قید سجع وقافیه است
transaction U رکورد حاوی داده جدید که برای بهنگام سازی رکورد اصلی باید استفاده شود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com