English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
humiliating U پست سازنده خفیف کننده
humiliatingly U پست سازنده خفیف کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
manufacturers U تولید کننده سازنده
formative U ترکیب کننده سازنده
manufacturer U تولید کننده سازنده
illusory U گمراه کننده مشتبه سازنده
illusive U گمراه کننده مشتبه سازنده
perversive U گمراه کننده منحرف سازنده
spoilsman U تباه کننده فاسد سازنده
smokescreen U عمل یا حرف گمراه کننده یا مستتر سازنده
radio sheck U یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
doa U شرح محصولی که به هنگام دریافت از سازنده یا تهیه کننده کار نمیکند
third party lease U توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
pertubative U اشفته سازنده مضطرب سازنده
febricula U تب خفیف
fainted U خفیف
mild U خفیف
waff U خفیف
gauze U مه خفیف
faint U خفیف
mildest U خفیف
milder U خفیف
low U خفیف
faintest U خفیف
fainter U خفیف
faints U خفیف
low pressure U فشار خفیف
lowers U خفیف کردن
lowering U خفیف کردن
smallest U محقر خفیف
let-ups U خفیف شدن
let-up U خفیف شدن
lower U خفیف کردن
let up U خفیف شدن
pseudodebility U کودنی خفیف
popgun U تفنگ خفیف
stroke U ضربه خفیف
hypomania U جنون خفیف
hypomania U شیدایی خفیف
strokes U ضربه خفیف
stroking U ضربه خفیف
hypomania U مانی خفیف
gossamery U خفیف لطیف
lowered U خفیف کردن
smaller U محقر خفیف
small U محقر خفیف
stroked U ضربه خفیف
low tide U جزر ومد خفیف
pastel shades U سایه رنگهای خفیف
low water U جزر ومد خفیف
neap U خفیف ترین جزر و مد
whee U صدای سوت خفیف
hemiparesis U فلج خفیف یک سویه
hypomanic U دارای جنون خفیف
subrange U میدان تیر خفیف
paresis U فلج خفیف ضعف عضلانی
pastel <adj.> U رنگهای خفیف [با مداد رنگی]
low explosive U ماده منفجره کندسوختار خفیف
microseism U زمین لرزه غیرمحسوس زلزله خفیف
concoctor U سازنده
compositors U سازنده
component U سازنده
constructor U سازنده
producer U سازنده
fomative U سازنده
components U سازنده
manufacturers U سازنده
manufacturer U سازنده
wright U سازنده
producers U سازنده
compositor U سازنده
instrumentalist U سازنده
instrumentalists U سازنده
fabricant U سازنده
builder U سازنده
fabricator U سازنده
constructive U سازنده
constituent U سازنده
constituents U سازنده
maker U سازنده
makers U سازنده
builders U سازنده
ingredients U عنصر سازنده
separative U جدا سازنده
ingredient U عنصر سازنده
presentive U مجسم سازنده
components U جزء سازنده
sonneteer U سازنده غزل
lubricating U روان سازنده
restrictive U محدود سازنده
lubricates U روان سازنده
component U جزء سازنده
lubricated U روان سازنده
qualifiers U ملایم سازنده
lubricate U روان سازنده
coordinative U متناسب سازنده
vitiator U تباه سازنده
irradiative U روشن سازنده
inveigler U گمراه سازنده
enslaver U بنده سازنده
lubricant U روان سازنده
computer manufacturer U سازنده کامپیوتر
elucidatory U روشن سازنده
factors U سازنده فاکتور
renovator U باز نو سازنده
refrigrative U خنک سازنده
refrigerative U خنک سازنده
builders U موسس سازنده
qualifier U ملایم سازنده
builder U موسس سازنده
dispossessor U بی بهره سازنده
interceptive U جدا سازنده
lubricants U روان سازنده
dissipative U پراکنده سازنده
distractive U پریشان سازنده
factor U سازنده فاکتور
lutist U سازنده عود
film developer U سازنده فیلم
alterative U دگرگون سازنده
procreator U موجد سازنده
incorporator U یکی سازنده
assuror U مطمئن سازنده
assurer U مطمئن سازنده
procreation U سازنده زایش
deific U خدا سازنده
manufacturers' agent U نماینده سازنده
supersessive U لغو سازنده
manufacturer's agent U نماینده سازنده
depletive U تهی سازنده
manifestative U اشکار سازنده
composer U سازنده مصنف
composers U سازنده مصنف
suppressive U موقوف سازنده
spoiler U فاسد سازنده
purificative U پا سازنده تطهیری
fabricator U سازنده وسایل
subjugator U مطیع سازنده
melodist U سازنده ملودی
qualificatory U محدود سازنده
suppressor U موقوف سازنده
loathful U دافع بیرغبت سازنده
boilermaker U سازنده دیگ بخار
paper stainer U سازنده کاغذهای دیواری
mitigatory U سبک سازنده مخفف
manufacturer's software U نرم افزار سازنده
diallist U سازنده ساعت افتابی
purificatory U پاک سازنده تطهیری
composition U نسبت اجزاء سازنده
reflective U بازتابنده منعکس سازنده
wright U کارگر سازنده نجار
toyer U سازنده اسباب بازی
indican U ماده سازنده نیل
boiler maker U سازنده دیگ بخار
composition U نسبت اجزای سازنده
compositions U نسبت اجزاء سازنده
reflectional U بازتابنده منعکس سازنده
elucidative U تفسیری روشن سازنده
procurer U فراهم سازنده جاکش
metrist U سازنده نظم وشعر
ideologue U سازنده ایده ئولوژی
producer advertising U تبلیغ توسط سازنده
original equipment manufacturer U سازنده تجهیزات اصلی
ceramicist U سازنده فروف سفالین
compositions U نسبت اجزای سازنده
ceramist U سازنده فروف سفالین
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
wet cooper U سازنده چلیک برای مایعات
pastoralist U سازنده شعرهای روستایی چوپان
self discharging U ازاد سازنده نفس خود
unisys U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
mitigative U سبک سازنده تخفیف دهنده
producers U عمل اورنده سازنده باراورنده
data general corporation U سازنده سیستمهای مینی کامپیوتر
producer U عمل اورنده سازنده باراورنده
detonating U محترق شونده منفجر سازنده
assimilator U تحلیل برنده همانند سازنده
carver U قلم سنگ تراشی سازنده
pictorial U تصویر نما مجسم سازنده
honeywell U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
motorola U سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
dry cooper U سازنده چلیک برای خشکه بار
Dec U یک سازنده بزرگ سیستمهای مینی کامپیوتر
flag waver U مضطرب سازنده تولیدکننده هیجان عمومی
borland international U یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
control data corporation U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
digital equipment corporation U سازنده انواع سیستمهای مینی کامپیوتر
outriggers U اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
leukosis U زیاد شدن بافتهای سازنده گویچههای سفید
horner U سازنده شانههای شاخی کرنازن شاخ تراش
metencephalon U قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
free issue materials U موادی که خریدار جهت تولیدکالای موردنیاز خود به سازنده میدهد
parbasis U سرودی که دسته تهلیل خوانان بنام سازنده ان وبعنوان تماشاکنندگان میخواند
degrades U کم کردن درجه خفیف کردن
degrade U کم کردن درجه خفیف کردن
particular lien U حق حبس مخصوص حق حبسی است برای فروشنده یا سازنده کالای بخصوص نسبت به ان کالا
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com