English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gynecology U پزشکی زنان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
premedical U دوره مقدماتی پزشکی وابسته به پیش پزشکی
professional service U تیمهای متخصص پزشکی قسمتهای تخصصی پزشکی
otorhinolaryngology U پزشکی گوش و حلق و بینی [پزشکی]
ENT medicine U پزشکی گوش و حلق و بینی [پزشکی]
womankind U زنان
fair sex U زنان
womenfolk U زنان
feminine U زنان
applaudingly U کف زنان
feminity U طبقه زنان
asymetrical bars U پارالل زنان
pantingly U نفس زنان
petticoats rule U تسلط زنان
greensickness U کم خونی زنان
mutch U زنان وکودکان
the female sex U زنان ودختران
gynaecocracy U حکومت زنان
vauntingly U لاف زنان
when will women have the vote? U زنان کی حق رای
gynecocracy U حکومت زنان
wifely U درخور زنان
women's army corps U ارتش زنان
uneven parallel bars U پارالل زنان
catamenia U قاعدگی زنان
evadingly U طفره زنان
hirsutism U نابجارویی مو در زنان
flutteringly U پروبال زنان
gyringly U چرخ زنان
demimonde U زنان هرزه
gaspingly U نفس زنان
feminicide U قتل زنان
gynocracy U حکومت زنان
boastingly U لاف زنان
menses U قاعدگی زنان
reelingly U چرخ زنان
women's dres U جامه زنان
periods U قاعده زنان
womankind U گروه زنان
womanish U مربوط به زن یا زنان
beauties U زنان زیبا
period U قاعده زنان
womenfolk U جماعت زنان
womanly U در خور زنان
plume U پر کلاه زنان تل
boxers U مشت زنان
menstruation U قاعدگی در زنان
beauty U زنان زیبا
plumes U پر کلاه زنان تل
feminists U طرفدار حقوق زنان
heats U تحریک جنسی زنان
feminist U طرفدار حقوق زنان
music stool U کرسی پیانو زنان
menstruation U قاعدگی زنان طمث
chlorosis U سبزرنگی زنان کم خون
female participation rate U نرخ مشارکت زنان
catamenia U عادت ماهیانه زنان
columbia round U تیراندازی مخصوص زنان
demimonde U جهان زنان هرجایی
lothario U گمراه کننده زنان
phlegmasia alba dolens U ورم سفیدران زنان
women's army corps U قسمت زنان ارتش
women labor force U نیروی کار زنان
ladykillers U مرد محبوب زنان
sapphism U همجنس خواهی زنان
feminism U برابری طلبی زنان
gynecologist U متخصص بیماریهای زنان
premenstrual U قبل از قاعدگی زنان
fluor U قاعدگی زنان سیال
ladykiller U مرد محبوب زنان
to catch napping U چرت زنان گرفتن
heat U تحریک جنسی زنان
leucorrhoea U سوزنک مزمن غیرمسری زنان
gynaecophysiology U علم ووفایف جهازتناسلی زنان
housecoat U لباسی که زنان درخانه می پوشند
housecoats U لباسی که زنان درخانه می پوشند
evadingly U گریز زنان بابهانه یاحیله
a comparison of men's salaries with those of women U مقایسه حقوق مردان با زنان
diva U سردسته زنان خواننده اپرا
plead for the widow U در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
steatopygia U بزرگی وفربهی کفل زنان
suffragette U زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
suffragettes U زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
height of the volleyball net U 34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
gallant U متعارف وخوش زبان درپیش زنان
greensick U مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
abbess U رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
abbesses U رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
YWCAs U مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
sapphic vice U شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
women students U زنان دانش اموز محصلین اناث
YWCA U مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
whites U سوزنک مزمن غیر مسری زنان
accoucheur U پزشک متخصص قابلگی وبیماریهای زنان
phlegmasia dolens U ران زنان ژماس سیاهرگهای نفاسی
hairdos U ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
modiste U کسی که کلاه وجامه زنان رامیفروشد
wimple U روسری زنان قرون وسطی چرخ
chatelaine U زنجیرکمربند که زنان کلیدوساعت ومدادومانندانهابدان می اویزند
hairdo U ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
lady paramount U بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
hysteria U غش یابیهوشی وحمله در زنان هیجان زیاد
hereford round U مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
sanitary napkins U دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
ladies' man U مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
sanitary napkin U دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
lady's man U مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
ladies' men U مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
triathlon U مسابقه سه گانه بین زنان شامل دو 001 متر
squire of dames U کسی که همراه زنان میرودیابیشتردرگروه انان داخل میشود
purdah U برای پوشیدن زنان ازدیدارمردان بویژه در هند پارچه پردهای
bluestockings U منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
bluestocking U منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
finishing school U اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
ducking stool U کرسی ای که زنان بدکاررابدان بسته ودراب پرت کرده غوطه میدادند
finishing schools U اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
sari U ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
saree U ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است برپارچهای که بدور بدن می پیچند
venire facias tot matrons U دستور تشکیل هیات منصفهای از زنان برای زنی که مدعی ابستنی است
ruffe U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffs U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruff U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
saris U ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
aeromedical unit U یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
esturm U مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد
estrus U مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد
sprint medley U دو سرعت امدادی شامل 002004 و 008 متر برای مردان و 001 002 و 004 متربرای زنان
shots U ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
shot U ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
fita round U مسابقه تیراندازی با 63 تیراز فاصله 03 تا 09 متربرای مردان و 03 تا 07 متربرای زنان با تیر و کمان
western round U مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و84 تیر از 05 متری با کمان
estrogen U هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
night gown U جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
warlock U جادوگر مرد که فرمانده زنان جادوگر است
binders U اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان
binder U اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان
wand shoot U مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness. U نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
national round U مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و42 تیر از05 متری با تیر وکمان
medic U پزشکی
medicine U پزشکی
medicines U پزشکی
medical profession U پزشکی
medical U پزشکی
doctoral U پزشکی
natural philosophy U پزشکی
doctorhood U پزشکی
leech craft U پزشکی
medico U پزشکی
fetor oris U هالیتوز [پزشکی]
spasm U تنجش [پزشکی]
back pain U کمردرد [پزشکی]
back pain {sg} U کمردرد [پزشکی]
dandruff {sg} U شوره سر [پزشکی]
scurf U شوره سر [پزشکی]
spasm U اسپاسم [پزشکی]
bad breath U هالیتوز [پزشکی]
halitosis U هالیتوز [پزشکی]
headache U سردرد [پزشکی]
headache {sg} U سردرد [پزشکی]
headaches U سردرد [پزشکی]
cephalea U سردرد [پزشکی]
tachycardia U تندتپشی [پزشکی]
lockjaw U کزاز [پزشکی]
dyschezia U یبوست [پزشکی]
costiveness U یبوست [پزشکی]
constipation U یبوست [پزشکی]
stomach upset U دل درد [پزشکی]
allergic rhinitis [med.] U تب یونجه [پزشکی]
pollenosis [med.] U تب یونجه [پزشکی]
pollinosis [med.] U تب یونجه [پزشکی]
hay fever [med.] U تب یونجه [پزشکی]
hayfever [med.] U تب یونجه [پزشکی]
tetanus U کزاز [پزشکی]
brachio <prefix> U بازویی [پزشکی]
red measles U سرخک [پزشکی]
rubeola {sg} U سرخک [پزشکی]
ophthalmitis U گل مژه [پزشکی]
epidemic parotitis U اوریون [پزشکی]
mumps U اوریون [پزشکی]
morbilli {sg} U سرخک [پزشکی]
lopecia U ریزش مو [پزشکی]
loss of hair U ریزش مو [پزشکی]
hair loss U آلوپسی [پزشکی]
alopecia U آلوپسی [پزشکی]
German measles U سرخجه [پزشکی]
baldness U آلوپسی [پزشکی]
rubella {sg} U سرخجه [پزشکی]
lopecia U آلوپسی [پزشکی]
loss of hair U آلوپسی [پزشکی]
scarlet fever U مخملک [پزشکی]
scarlet U مخملک [پزشکی]
catalepsy U کزاز [پزشکی]
baldness U ریزش مو [پزشکی]
alopecia U ریزش مو [پزشکی]
measles U سرخک [پزشکی]
three-day measles U سرخجه [پزشکی]
hair loss U ریزش مو [پزشکی]
cephalgia U سردرد [پزشکی]
legal medicine U پزشکی قانونی
allergy U حساسیت [پزشکی]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com