Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
axel
U
پرش روی یک پا و برگشت روی پای دیگر
axel paulsen
U
پرش روی یک پا و برگشت روی پای دیگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
mapes
U
چرخش کامل در هوا و برگشت روی پای دیگر
mazurka
U
پرش از عقب یک اسکیت با نیم چرخش و برگشت بجلو همان اسکیت و سر خوردن روی پای دیگر
Other Matches
back to battery
U
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
chips
U
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chip
U
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise
<adv.>
U
به ترتیب دیگری
[طور دیگر]
[جور دیگر]
conversion
U
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions
U
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
references
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time
U
دفعه دیگر
[وقت دیگر]
tunnelling
U
روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
he was otherwise ordered
U
جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
shifts
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
metafile
U
1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
he had no more no to say
U
دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
d.c. restoration
U
برگشت دی سی
d.c. reinsertion
U
برگشت سی دی
relapse
U
برگشت
recrudescence
U
برگشت
recrvdescence
U
برگشت
recurrenge
U
برگشت
recoil
U
برگشت
relapsing
U
برگشت
returns
U
برگشت
regression
U
برگشت
recoveries
U
برگشت
recovery
U
برگشت
right of reversion
U
برگشت
relapses
U
برگشت
relapsed
U
برگشت
returning
U
برگشت
retrocedence
U
برگشت
retrocession
U
برگشت
reverts
U
برگشت
tergiversation
U
برگشت
retrogression
U
برگشت
back water
U
برگشت اب
reversals
U
برگشت
revert
U
برگشت
turnrounds
U
برگشت
reverted
U
برگشت
reverting
U
برگشت
return line
U
خط برگشت
reoccur
U
برگشت
refluence
U
برگشت
reflux
U
برگشت
returned
U
برگشت
return
U
برگشت
drawback
U
برگشت
drawbacks
U
برگشت
capsizal
U
برگشت
regression line
U
خط برگشت
regurgitation
U
برگشت
turnaround
U
برگشت
upturn
U
برگشت
turnabouts
U
برگشت
recoils
U
برگشت
turnover
U
برگشت
recoiling
U
برگشت
reversal
U
برگشت
recoiled
U
برگشت
veer
U
برگشت
veered
U
برگشت
veers
U
برگشت
turnabout
U
برگشت
turnarounds
U
برگشت
retrocedent
U
برگشت کننده
returnable
U
قابل برگشت
return pipe
U
لوله برگشت
reverberations
U
برگشت امواج
reverberation
U
برگشت امواج
linear regression
U
برگشت خطی
rematch
U
مسابقه برگشت
irriversible
U
برگشت ناپذیر
repercussion
U
انعکاس برگشت
return cargo
U
محموله برگشت
return conductor
U
سیم برگشت
retrogresses
U
پس رفتن برگشت
return wire
U
سیم برگشت
return current
U
جریان برگشت
return flow
U
جریان برگشت
backward reaction
U
واکنش برگشت
back
U
درعقب برگشت
retrogressive
U
برگشت کننده
reflectors
U
برگشت دهنده
reversibility
U
برگشت پذیری
turns
U
برگشت شناگر
turn
U
برگشت شناگر
reflector
U
برگشت دهنده
revocable
U
قابل برگشت
reverses of fortune
U
برگشت روزگار
backs
U
درعقب برگشت
irreversible
U
برگشت ناپذیر
nonlinear regression
U
برگشت غیرخطی
short return
U
برگشت کوتاه
retrocessive
U
برگشت کننده
reversible
U
برگشت پذیر
back water curve
U
منحنی برگشت اب
irrevocably
U
بطور بی برگشت
backspace
U
برگشت به عقب
re-
U
برگشت دادن
track return
U
مدار برگشت
flashback
U
برگشت شعله
armstand dive
U
بالانس برگشت
flashbacks
U
برگشت شعله
re
U
برگشت دادن
reapparition
U
برگشت عود
turning point
U
نقطه برگشت
turning points
U
نقطه برگشت
turn around time
U
زمان برگشت
regressive
U
برگشت کننده
turnaround time
U
زمان برگشت
grid return
U
سیم برگشت
turnaround documents
U
اسناد برگشت
turnaround documents
U
مستندات برگشت
flyback pulse
U
پالس برگشت
ground return
U
برگشت زمینی
payback period
U
دوره برگشت
downward travel
U
ضربه برگشت
recurrence interval
U
زمان برگشت
return perion
U
زمان برگشت
regression equation
U
معادله برگشت
irremeable
U
برگشت نا پذیر
irreversibility
U
برگشت ناپذیری
rebound
U
ضربه برگشت
rebounded
U
ضربه برگشت
regression time
U
زمان برگشت
rebounding
U
ضربه برگشت
rebounds
U
ضربه برگشت
irrevocability
U
برگشت ناپذیری
regression coefficient
U
ضریب برگشت
regression analysis
U
تحلیل برگشت
retrograde
U
برگشت دهنده
return flight
U
پرواز برگشت
image reversal
U
برگشت تصویر
irrevocable
U
غیرقابل برگشت
retrogress
U
پس رفتن برگشت
retrogressed
U
پس رفتن برگشت
turnaround form
U
شکل برگشت
retrogressing
U
پس رفتن برگشت
HTML
U
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
deceleration
U
فرایند برگشت پذیر
reverts
U
برگشت به وضعیت طبیعی
reverberations
U
برگشت دادن امواج
reverting
U
برگشت به وضعیت طبیعی
lapses
U
برگشت انحراف موقت
lapse
U
برگشت انحراف موقت
day return
U
بلیط رفتو برگشت
regressing
U
پس رفت کردن برگشت
regresses
U
پس رفت کردن برگشت
regressed
U
پس رفت کردن برگشت
regress
U
پس رفت کردن برگشت
He came back with his tail between his legs.
U
دست از پ؟ درازتر برگشت
reverberation
U
برگشت دادن امواج
total reflux head
U
سر تقطیر برگشت کامل
lapsing
U
برگشت انحراف موقت
echoing
U
برگشت امواج رادار
echoed
U
برگشت امواج رادار
reverted
U
برگشت به وضعیت طبیعی
revert
U
برگشت به وضعیت طبیعی
throw back
U
برگشت به خصال نیاکان
drawbacks
U
برگشت حقوق گمرکی
drawback
U
برگشت حقوق گمرکی
echoes
U
برگشت امواج رادار
return ticket
U
بلیط رفت و برگشت
turnaround cycle
U
مدت رفت و برگشت
recoveries
U
برگشت به حالت اولیه
recovery
U
برگشت به حالت اولیه
echo
U
برگشت امواج رادار
tripped
U
رفت یا برگشت فنر
atavism
U
برگشت بخوی نیاکان
introversion
U
برگشت بسوی درون
plotter repeatability
U
قابلیت برگشت رسام
capital recovery factor
U
ضریب برگشت سرمایه
reversibility principle
U
اصل برگشت پذیری
regression
U
برگشت
[به حالت کم توسعه]
revocable credit
U
اعتبار قابل برگشت
back stroke
U
ضربه برگشت پیستون
payback period
U
دوره برگشت سرمایه
step backwards
U
برگشت
[به حالت کم توسعه]
trips
U
رفت یا برگشت فنر
trip
U
رفت یا برگشت فنر
flip turn
U
برگشت انتهای استخر
regress
U
برگشت
[به حالت کم توسعه]
grid return
U
سیم برگشت شبکه
high inverse voltage rectifier
U
یکسوکننده با برگشت قوی
impedance feedback
U
پیوست برگشت امپدانس
regurgitation
U
برگشت خون استفراع
irreversible process
U
فرایند برگشت ناپذیر
irreversible reaction
U
واکنش برگشت ناپذیر
renewable energy
U
انرژی برگشت پذیر
ratchet effect
U
اثر برگشت ناپذیر
cycle time
U
زمان رفت و برگشت
microscopic reversibility
U
برگشت پذیری میکروسکوپی
inbound
U
برگشت توپ به زمین
magnetic yoke
U
سیم برگشت مغناطیسی
nonreimbursable
U
غیر قابل برگشت
backstroke
U
برگشت عقب زنی
revocable letter of credit
U
اعتبار قابل برگشت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com