English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
overhead personnel U پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
super numerary U نفر یا سرباز اضافه برسازمان یا زیادی
overtime U وقت اضافی اضافه کار اضافه کاری ساعت فوق العاده
gaps U عدد اضافی که به یک گروه داده اضافه میشود.
gap U عدد اضافی که به یک گروه داده اضافه میشود.
zero stage U طبقه معمولی اضافی که به جلوی کمپرسورخطی اضافه میشود
excess property U وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
operating strenght U پرسنل حاضر به خدمت پرسنل موجود یکان
card U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
cards U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
staffing guide U کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
dropper U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharges U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
over break U خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharges U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharge U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system U کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty U وفیفه اضافی ماموریت اضافی
staff U پرسنل
staffed U پرسنل
staffs U پرسنل
personnel U پرسنل
cadres U پرسنل پیمانی
permanent party U پرسنل دایمی
complement U پرسنل سازمانی
operations personal U پرسنل عملیات
operating personnel U پرسنل فعال
personnel officer U افسر پرسنل
intransit strenth U پرسنل سیال
complemented U پرسنل سازمانی
crew U پرسنل ناو
shipmate U پرسنل هم ناو
complements U پرسنل سازمانی
ship's company U پرسنل ناو
trooping U پرسنل دار
complementing U پرسنل سازمانی
adjutant general U دایره پرسنل
crewed U پرسنل ناو
cadre U پرسنل پیمانی
all hands U کلیه پرسنل
turout U تجمع پرسنل
crewing U پرسنل ناو
troop U پرسنل دار
trooped U پرسنل دار
crews U پرسنل ناو
lag rate U میزان کسری پرسنل
station complement U پرسنل خدماتی پایگاه
ration method U روش تغذیه پرسنل
administrative acceptees U پرسنل پذیرفته شده
manpower cieling U سطح استعداد پرسنل
military pay order U لیست حقوقی پرسنل
station complement U پرسنل ثابت یک پایگاه
service number U شماره خدمتی پرسنل
turout U جمع شدن پرسنل
regulars U پرسنل کادر منظم
evacuees U پرسنل تخلیه شده
quarters U محل اسایشگاه پرسنل
staff U پرسنل ستاد ستادی
proceed time U زمان انتقال پرسنل
regular U پرسنل کادر منظم
staffed U پرسنل ستاد ستادی
evacuee U پرسنل تخلیه شده
carreer personnel U پرسنل کادر ثابت
staffs U پرسنل ستاد ستادی
nonoperating strength U پرسنل غیر فعال
release denial U جلوگیری از ترخیص پرسنل یاکالا
blind U بدون دید مستقیم پرسنل
blinded U بدون دید مستقیم پرسنل
blinds U بدون دید مستقیم پرسنل
retrofit action U بهبودسازی وسایل وتجهیزات و پرسنل
registrant U پرسنل ثبت نام کننده
airmen U پرسنل نیروی هوایی هوانورد
airman U پرسنل نیروی هوایی هوانورد
reimbursable personnel U پرسنل حقوق بگیر نظامی
sending state U کشور اعزام کننده پرسنل
safeguarded U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
battlefield evacuation U تخلیه پرسنل اسیب دیده
debarkation net U پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
transport area U منطقه حمل و نقل پرسنل
military pay order U جدول تغییرات حقوقی پرسنل
debarkation net U تور پیاده شدن پرسنل
enlisted personnel U پرسنل سرباز و درجه دار
safeguards U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguarding U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguard U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
replacement factor U ضریب جایگزینی پرسنل ووسایل
station bill U لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
army deposit fund U سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
conus residents U پرسنل ارتشی مقیم قاره امریکا
air tropping U ترابری هوایی غیر تاکتیکی پرسنل
administrative acceptees U پرسنل قبول شده از نظر اداری
quarantining U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
constructive school credit U بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
quarantine U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantined U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantines U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
check total U آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
checksum U آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
escape line U مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
regulating station U پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
triage U سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
stage U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
rest and recuperation U عقب بردن پرسنل برای استراحت و تجدید قوا
stages U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
manning level U درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
manning the rail U گماردن پرسنل به دور ناو یاوسیله برای انجام تشریفات
staged crews U پرسنل هوایی یا دریایی مستقر درپایگاههای مسیر ناو یاهواپیما
bareboat charter U ضمانت نامه تضمین حرکت کشتی و پرداخت مخارج پرسنل ان
rail loading U سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
blockhouse U ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
dispatch route U جاده تحت کنترل خودی درزمان مشخص مسیر اعزام پرسنل
commitment board U هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
salvage group U تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
technical escort U پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
surplusage U اضافی
overflows U اضافی
overflow U اضافی
unduly U اضافی
excesses U اضافی
excess U اضافی
supplementary U اضافی
extensions U اضافی
extension U اضافی
supplemantary U اضافی
floating U اضافی
supernumerary U اضافی
redundant U اضافی
de trop U اضافی
overflowed U اضافی
accesses U اضافی
accessed U اضافی
surpluses U اضافی
access U اضافی
overtime U اضافی
accessional U اضافی
paragogic U اضافی
relative U اضافی
additional U اضافی
plus U اضافی
surplus U اضافی
accessing U اضافی
supplementary costs U هزینههای اضافی
overhand knot U گره اضافی
surplus material U ماده اضافی
surplus production U تولید اضافی
barrages U وقت اضافی
surplus stock U موجودی اضافی
boostes pump U پمپ اضافی
overhead costs U هزینههای اضافی
days of grace U مهلت اضافی
overirrigation U ابیاری اضافی
overpayment U پرداخت اضافی
overvoltage U ولتاژ اضافی
extra time U وقت اضافی
climbing lane U خط اضافی در سر بالایی
supplementary U اضافی مکمل
end cell U پیل اضافی
excess supply U عرضه اضافی
excess stock U مواد اضافی
extra cost U هزینه اضافی
extra duty U خدمت اضافی
extra equipment U تجهیزات اضافی
extra period U وقت اضافی
extra premium U پاداش اضافی
incremental cost U هزینه اضافی
intercalary U اضافی افزوده
excess reserves U ذخائر اضافی
excess profit U سود اضافی
excess price U قیمت اضافی
barrage U وقت اضافی
overestimation U براورد اضافی
surplus value U ارزش اضافی
excess capacity U فرفیت اضافی
surplus water U ابهای اضافی
excess length U طول اضافی
excess load U بار اضافی
excess pressure U فشار اضافی
spill water U ابهای اضافی
auxiliary work U کارهای اضافی
sunk cost U هزینههای اضافی
overcharged U هزینه اضافی
overcharge U هزینه اضافی
superimposed U اتش اضافی
surtax U مالیات اضافی
sudden-death U وقت اضافی
sudden death U وقت اضافی
extra current U جریان اضافی
overload U بار اضافی
overloaded U بار اضافی
overloads U بار اضافی
redundant equation U معادله اضافی
additional outlet آبگیر اضافی
further U اضافی زائد
furthered U اضافی زائد
furthering U اضافی زائد
overcharges U هزینه اضافی
ancillary equipment U تجهیزات اضافی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com