Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
jump instruction
U
پرسش شرطی در صورتی که پرچم یا ثبات صفر باشند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
zeros
U
پرش شرطی در صورتی که پرچم یا ثباتی صفر باشد
zero
U
پرش شرطی در صورتی که پرچم یا ثباتی صفر باشد
zeroes
U
پرش شرطی در صورتی که پرچم یا ثباتی صفر باشد
demanded
U
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demands
U
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demand
U
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
bombed out
U
بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند
bombs
U
بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند
bombed
U
بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند
bomb
U
بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند
international standards organization
U
طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
alternatives
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
conditioning
U
شرطی کردن شرطی سازی
interrogatively
U
بشکل پرسش بطور پرسش
paired registers
U
دو ثبات پایه با اندازه کلمه که با هم به عنوان یک ثبات با طول زیاد به کار می روند.
colony
U
گروهی ا ز مردم یک کشور که جایی دور از کشورشان مستقر شده باشند ولی تابع قوانین و حکومت کشورشان در آنجا باشند
checks
U
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check
U
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checked
U
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
flag
U
پرچم دار کردن پرچم زدن به
flags
U
پرچم دار کردن پرچم زدن به
anti-
U
ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
apodosis
U
مکمل جملهء شرطی نتیجه جملهء شرطی
halyard
U
ریسمان پرچم طناب پرچم
color salute
U
سلام پرچم احترام به پرچم
field colors
U
پرچم رزمی پرچم یکانی
arithmetic register
U
ثبات حسابی ثبات محاسباتی
air stability
U
وضعیت ثبات جوی در طبقات مختلف وضع ثبات جوی
flag semaphore
U
سیستم مخابره با پرچم سیستم علایم پرچم
symmetric difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
equality
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except
U
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
guiden
U
پرچم یکان پرچم نماینده یکان
provisory
U
شرطی
eventual
U
شرطی
provisional
U
شرطی
conditional
U
شرطی
protatic
U
شرطی
conditioned
U
شرطی
conditional branch
U
انشعاب شرطی
on no condition
U
به هیچ شرطی
unconditioning
U
شرطی زدایی
unconditioned
U
غیر شرطی
conditionality
U
صورت شرطی
condeitional branch
U
انشعاب شرطی
conditional transfer
U
انتقال شرطی
provisos
U
جمله شرطی
conditional statement
U
دستور شرطی
conditional statement
U
حکم شرطی
conditional operator
U
عملگر شرطی
conditional instruction
U
دستورالعمل شرطی
conditioned inhibition
U
بازداری شرطی
conditioned reflex
U
بازتاب شرطی
conditioned response
U
واکنش شرطی
the subjunctive mood
U
وجه شرطی
conditioning
U
شرطی شدن
proviso
U
جمله شرطی
conditonal branching
U
انشعاب شرطی
case branch
U
انشعاب شرطی
provisional
U
شرطی مشروط
conditioned response
U
پاسخ شرطی
conditioned stimulus
U
محرک شرطی
conditioned suppression
U
منع شرطی
subjunctive
U
وجه شرطی
soft hyphen
U
خط تیره شرطی
conditional jump
U
جهش شرطی
figured
U
صورتی
pictogram
U
خط صورتی
questioned
U
پرسش
questions
U
پرسش
test item
U
پرسش
item
U
پرسش
query
U
پرسش
items
U
پرسش
querying
U
پرسش
queried
U
پرسش
question
U
پرسش
queries
U
پرسش
ucr
U
پاسخ غیر شرطی
trace conditioning
U
شرطی کردن ردی
operant conditioning
U
شرطی شدن عامل
operant conditioning
U
شرطی شدن کنش گر
cer
U
پاسخ هیجانی شرطی
unconditioned response
U
پاسخ غیر شرطی
conditioned emotional response
U
پاسخ هیجانی شرطی
To win (lose ) a bet .
U
شرطی رابردن (باختن )
classical conditioning
U
شرطی سازی کلاسیک
type s conditioning
U
شرطی شدن نوع اس
preconditioning
U
پیش شرطی کردن
unconditional
U
غیر شرطی بی شرط
subjunctive
U
وابسته بوجه شرطی
unconditioned stimulus
U
محرک غیر شرطی
pavlovian conditioning
U
شرطی شدن پاولفی
vicarious conditioning
U
شرطی شدن جانشینی
unconditioned inhibition
U
بازداری غیر شرطی
unconditional transfer
U
انتقال غیر شرطی
unconditional jump
U
جهش غیر شرطی
vicarious conditioning
U
شرطی شدن مشاهدهای
reconditioning
U
شرطی کردن مجدد
type r conditioning
U
شرطی شدن نوع ار
provisorily
U
بطور شرطی یا موقت
unconditional branch
U
انشعاب غیر شرطی
unconditioned reflex
U
بازتاب غیر شرطی
modal auxiliary
U
فعل معین شرطی
eventual
U
موکول بانجام شرطی
differential conditioning
U
شرطی سازی افتراقی
delayed conditioning
U
شرطی سازی درنگیده
counterconditioning
U
شرطی سازی تقابلی
conditioned escape response
U
پاسخ گریز شرطی
instrumental conditioning
U
شرطی شدن وسیلهای
conditionability
U
قابلیت شرطی شدن
backward conditioning
U
شرطی کردن وارونه
conditioned avoidance response
U
پاسخ اجتنابی شرطی
avoidance conditioning
U
شرطی کردن اجتنابی
conditional breakpoint
U
نقطه انفصال شرطی
conditional jump instruction
U
دستورالعمل پرش شرطی
condition
U
عارضه شرطی کردن
ucs
U
محرک غیر شرطی
cross conditioning
U
شرطی شدن ضمنی
Mistyrose
<adj.>
<noun>
U
نوعی صورتی
facial nerve
U
عصب صورتی
Rosepink
<adj.>
<noun>
U
نوعی صورتی
nervus facialis
U
عصب صورتی
facial vision
U
بینایی صورتی
Pale pink
U
صورتی کمرنگ
Oldrose
<adj.>
<noun>
U
صورتی پررنگ
pink
رنگ صورتی
pinker
U
رنگ صورتی
pinkest
U
رنگ صورتی
trigon
U
گروه سه صورتی
questions
U
تردید پرسش
questioningly
U
پرسش کنان
posers
U
پرسش دشوار
item selection
U
پرسش گزینی
indirect question
U
پرسش غیرمستقیم
question
U
تردید پرسش
cross-examining
U
پرسش کردن از
inquiries
U
پرسش بازجویی
inquiry
U
پرسش بازجویی
leadingquestion
U
پرسش راهنما
poser
U
پرسش دشوار
questioned
U
تردید پرسش
poseurs
U
پرسش دشوار
poseur
U
پرسش دشوار
item validity
U
اعتبار پرسش
floorer
U
پرسش سخت
cross-examines
U
پرسش کردن از
cross-examined
U
پرسش کردن از
catechize
U
از راه پرسش
cross-examination
U
پرسش و مقابله
oblique question
U
پرسش غیرمستقیم
question mark
U
پرسش نشان
in an interrogatory tone
U
با لحن پرسش
cross-examine
U
پرسش کردن از
interogation mark
U
نشان پرسش
cross-examinations
U
پرسش و مقابله
catechise
U
از راه پرسش
point of interrogation
U
نشان پرسش
question marks
U
پرسش نشان
interrogarive pronoun
U
ضمیر پرسش
interrogatively
U
ازراه پرسش
questtioningly
U
پرسش کنل
item analysis
U
تحلیل پرسش
item difficulty
U
دشواری پرسش
questionary
U
پرسش نامه
debrief
U
پرسش کردن
catechist
U
ازراه پرسش
interrogators
U
پرسش کننده
interrogator
U
پرسش کننده
debriefs
U
پرسش کردن
debriefed
U
پرسش کردن
eyelid conditioning
U
شرطی کردن پلک چشم
higher order conditioning
U
شرطی سازی سطح بالا
policy
U
سند معلق به انجام شرطی
policies
U
سند معلق به انجام شرطی
To purchase on approval .
U
بشرط امتحان ( شرطی )خریدن
majolica
U
یکجور کاشی صورتی
maiolica
U
یکجور کاشی صورتی
pinkish
U
مایل به رنگ صورتی
Magneta
<adj.>
<noun>
U
نوعی صورتی پررنگ
Cerise
<adj.>
<noun>
U
نوعی صورتی پررنگ
isolation
U
در صورتی که ولتاژ قط ع شود و..
circularize
U
پرسش نامه فرستادن
multiple choice item
U
پرسش چند گزینهای
leading question
U
پرسش راهنمایی کننده
open ended question
U
پرسش باز پاسخ
leading questions
U
پرسش راهنمایی کننده
this very question
U
دقیقا همین پرسش
catechise
U
از راه پرسش یاددادن
to overwhelm with questions
U
غرق پرسش کردن
catechize
U
از راه پرسش یاددادن
interrogator responsor
U
دستگاه پرسش- پاسخ
item discrimination index
U
ضریب افتراق پرسش
quizzes
U
شوخی پرسش و ازمون
leap frog test
U
آزمایش پرسش قورباغه
inquiry
U
پرسش بازجویی رسیدگی
inquiries
U
پرسش بازجویی رسیدگی
status enquiry
U
پرسش نامه وضعیت
catechisms
U
پرسش نامه مذهبی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com